اما آیا خانوادهها هم این فیلمها را برای تماشا انتخاب میکنند؟
روزنامه دیلی تلگراف اول تابستان در نظرسنجیای از خانوادههای انگلیسی خواست که فیلمهای کمدی مناسب را انتخاب کنند. بعد از 3 ماه نظر بیش از 30 هزار نفر جمعآوری شد. همین نظرسنجی در فرانسه و ایتالیا هم انجام شد و مجموع شرکتکنندهها به بیش از 50 هزار نفر رسید. اگرچه آمارها در این 3 کشور متفاوت بودند اما فیلمهایی هم وجود داشتند که تماشاگران در هر جای اروپا آنها را انتخاب کرده بودند. دیلی تلگراف نتیجه این نظرسنجی را منتشر کرده؛ اینکه خانوادههای اروپایی چه فیلمهای کمدیای را برای تماشا انتخاب میکنند.
پارتی
«پارتی» فیلم صامت نیست اما تمام صحنههای خندهدارش در لحظاتی شکل میگیرد که هیچ حرفی رد و بدل نمیشود.
پارتی قصه بازیگری است که بهطور اتفاقی به مهمانی تهیهکننده مشهوری دعوت میشود و بعد دست و پا چلفتی بودن او همه جشن را بههم میریزد. پارتی با بازی پیتر سلرز یکی از بهترین کمدیهای جهان محسوب میشود، اگرچه پر از نکتههای اجتماعی، سیاسی و حتی احساسی نیست. اینجا با اثری طرفیم که تنها میخنداند؛ فیلمی برای استراحت و البته کمتر غصه خوردن. بلیک ادواردز – کارگردان پارتی – پیش از این با مجموعه «پلنگ صورتی» شهرت فراوانی برای خودش دست و پا کرده بود اما این فیلم محبوبترین اثر اوست.
بزرگ کردن بیبی
بزرگ کردن بیبی (که البته بزرگ کردن بچه هم ترجمه شده) همیشه جزء 3 فیلم برتر کمدی جهان از طرف منتقدان، سینماگران و مردم بوده است؛ فیلمی که مثل پارتی دنبال هیچ معنای خاصی نیست؛ حتی قصه سرراستی هم تعریف نمیکند اما پر از موقعیتهای کمدیای است که اشک را از چشم سرازیر میکند. خانوادهها برای انتخاب این فیلم 2 دلیل را مطرح کردهاند؛ اول از همه صحنهها و اتفاقات دلهرهآور خندهدار و دوم هم حضور 2 ستاره سینما؛ کری گرانت و کاترین هیپبورن؛ بازیگرانی که کلکسیون کاملی از فیلمهای مشهور جهان را در کارنامه خود دارند. بزرگ کردن بیبی، قصه دختری است که قرار است از پلنگی به نام بیبی نگهداری کند اما با فرار او همه چیز بههم میریزد؛ قصهای خانوادگی که بیش از همه عشق و محبت را نشان میدهد ولی ریتم تندش اجازه نمیدهد که از جلوی پرده سینما (و احیانا تلویزیون) تکان بخورید. بزرگ کردن بیبی را هاوارد هاکس – کارگردان مشهور آمریکایی – ساخته است.
تعطیلات آقای بین
باز هم مستربین و قصههایش جایی را در میان انتخابهای مردمی پر کرده است.
فیلم انگلیسی ـ فرانسوی «تعطیلات آقای بین» صحنههای خندهدار زیادی ندارد و اتفاقا بیشتر لحظاتش تکراری است؛ اما مردم اروپا نظر دیگری دارند چون معتقدند این فیلم جزء معدود آثاری است که همه افراد خانواده میتوانند بدون مشکل و در کنار هم آن را ببینند و از دیدن صحنههای خشن و خون و خونریزی در امان باشند. بین آدم قابل اطمینانی برای اهالی اروپاست؛ فردی که با همان شوخیهای سبک و معمول تلویزیونیاش سینما را هم قرق کرده؛ اگرچه سادهلوحی و اعمال پتومتگونهاش هم مزید بر علت است. «تعطیلات آقای بین» داستان سفر پرماجرایی است به فرانسه و رویارویی او با حوادثی غریب و جالب.
عصر جدید
انتخاب عجیب اروپاییها، فیلم «عصر جدید» چارلیچاپلین است؛ کمدی روشنفکرانهای که همهچیز را درباره قرن بیستم میگوید؛ ماشینزدگی، از همپاشیدن خانوادهها، لهشدن در زندگی غربی پیشرفته و از دستدادن احساسات. چارلی اینبار کارگر کارخانهای است که هرچه تلاش میکند نمیتواند به سرعت چرخدندههای این کارگاه بزرگ برسد. فیلم اظهار نگرانی عمیقی است نسبت به جامعه مدرن امروز اروپا و آمریکا. شاید همین هم باعث شده که خانوادههای اروپایی آن را انتخاب دیگری برای دوباره دیدن بدانند. دورشدن از زندگی پرحس و حال و بودن در کنار هم، همه آن چیزی است که در فیلم چارلی چاپلین به آن توجه شده. خوشبختانه فیلم بارها از تلویزیون پخش شده و همه صحنههایش برای تماشاگر ایرانی آشناست. صحنه گیرکردن چاپلین در میان چرخدندهها، یکی از مشهورترین صحنههای فیلمهای صامت جهان است.
زندگی زیباست و آستریکس و اوبلیکس
اثر روبرتو بنینی درباره جنگ جهانی دوم یکی از آثار محبوب کمدی به حساب میآید. «زندگی زیباست» حکایت پدر و پسری است که در اردوگاه نازیها به سر میبرند اما پدر با دلقکبازی و حرکات مضحک تلاش میکند فرزندش نفهمد در کجا گرفتار شده و جانش هم چقدر در خطر است. بنینی یکی از درخشانترین فیلمها را ساخته و خانوادهها را با لحظات شاد و غمگیناش مجذوب خود کرده است. روبرتو بنینی بهجز زندگی زیباست، فیلم کمدی دیگری به نام «آستریکس و اوبلیکس» هم دارد؛ اثری فرانسوی درباره مردم روستایی که بعد از خوردن معجونی جادویی، قدرت فراوانی پیدا میکنند. این فیلم همراه زندگی زیباست ، بر یک سکو ایستادهاند. آستریکس و اوبلیکس با بازی ژرار دپاردیو و روبرتو بنینی یکی از خندهدارترین فیلمهای چند سال اخیر به حساب میآید. نسخه دوبله شده این فیلم – که اتفاقا خیلی خوب هم به فارسی برگردانده شده – در ویدئوکلوپها موجود است؛ بنابراین میتوانید با تماشای آن یک غروب پاییزی را با خوشی بگذرانید.
سوپ اردک
انتخاب اول خانوادهها برای فیلم دیدن، اثر کمدی بینظیر برادران مارکس است. «سوپ اردک» شاهکار سینماییای است که با نوع خاص کمدیاش سالهایسال فیلم محبوب اهالی سینما و دوستداران پرده نقرهای بوده. ماجرای فیلم در کشوری خیالی به اسم «فریدونیا» در اروپا میگذرد؛ جایی که فردی به نام فایر فلای دولت را اداره میکند و با کارهای عجیب و غریب و ژست همراه با سیگار برگش کشور را به هم میریزد. 2 نفر دیگر – هارپو و چیکو مارکس – هم نقش جاسوسهایی را بازی میکنند که از کشور همسایه به آنجا آمدهاند و دنبال راه نابودی فریدونیا هستند. فیلم در آن سالها اثر جنجالیای بود؛ آن هم به خاطر تصویر ضدجنگی که ارائه میداد.
اما بیش از این مفاهیم سیاسی و اجتماعی، این کمدی دیوانهوار برادران مارکس است که همه را شوکه میکند. آنها کمدی بزن و بکوب را در جهان احیا کردند و در سوپاردک همهچیز را با این روش به هم میریزند. فیلم جزء معدود آثار کمدی ناطق است که سالهاست در فهرست محبوبها قرار دارد؛ برای همین هم خوانندگان روزنامه آن را برای تماشای دوباره انتخاب کردهاند. سوپ اردک پر از شوخیهای کلامی و حرکتی است؛ چیزی که این روزها کمتر به چشم میخورد. اگر نسخهای از فیلم را پیدا نمیکنید، میتوانید فیلمنامه منتشرشده آن را بخرید و از شرح صحنههای آن لذت ببرید.
سیمپسونها و نوازندهها
فیلمهای دیگری هم در این فهرست هستند. از آثار کلاسیک میشود به فیلمهای «آرسنیک و توری کهنه» یا «بعضیها داغشو دوست دارند» اشاره کرد؛ فیلمهایی که تماشاگر را تا مرز دلدرد پیش میبرند؛ بهخصوص «بعضیها داغشو دوست دارند» که به عنوان بهترین فیلم کمدی قرن هم انتخاب شده اما خانوادهها ترجیح دادهاند که آن را تنها جزء 10 فیلم برتر بدانند. «ماسک»، «فارست گامپ» و «خانواده سیمپسونها» هم در این فهرست قرار دارند؛ فیلمهایی که اخلاقگرا هستند و جامعه و خانوادههای امروز را نقد میکنند.
آنچه ارائه شد فهرست کوچکی از آثار منتخب مردم است. شما هم این فیلمها را میپسندید یا اینکه برای خودتان آثار دیگری را برگزیدهاید؟ کافی است به خاطرات خوش فیلم دیدن مراجعه کنید.