اینها را مرد میانسالی میگوید که هم اکنون به اتهام قتل راننده جوانی در بازداشت به سر میبرد.
او یکماهونیم پیش بهعنوان مسافر سوار خودروی مسافرکشی در جاده اسلامشهر شد اما لحظاتی بعد زمانی که قصد سرقت خودرو را داشت، مرد جوان را با شلیک 3 گلوله به قتل رساند و سرانجام چند روز بعد وقتی با خودروی مسروقه به شهریار رفته بود از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شد.
- پروندهات نشان میدهد که تو یک سابقه دار هستی که بارها به زندان افتادهای؟
من 12 سال از زندگیام را به اتهامهای مختلف در زندان گذراندهام، سالها قبل وقتی برای چندمین بار به اتهام سرقت راهی زندان شدم، بعد از آزادی به خانهام رفتم، اما همسر و بچه هایم برای آنکه دیگر از شر من راحت شوند از آنجا رفته بودند.
وقتی فهمیدم اعضای خانوادهام دیگر حاضر نیستند با من زندگی کنند، دیگر هیچ چیز برایم اهمیت نداشت، به همین خاطر وارد سرقتهای مسلحانه شدم. با خودم فکر میکردم درصورت دستگیر شدن مدت بیشتری در زندان میمانم، آخرین بار 5 سال به اتهام سرقت مسلحانه یک خودرو به زندان افتادم، تا اینکه چند ماه قبل از زندان آزاد شدم.
- و دوباره سرقتها شروع شد؟
پس از گذراندن دوره محکومیتم، از آنجا که هیچ کاری بلد نبودم، مشکلات مالی دوباره به سراغم آمد. بنابراین دوباره تصمیم به سرقت گرفتم.
اسلحه کلاشینکفی را از غرب کشور خریداری کرده و به کرج آمدم. در طول این مدت نقشه سرقت یک بانک را در سر میپروراندم اما چون یک همدست حرفهای پیدا نکردم، تصمیم به زورگیری گرفتم که در جریان زورگیری خودرو، جوان مسافرکش را به قتل رساندم.
- نمیترسیدی دستگیر شوی؟
بعد از این جنایت، هر شب کابوس میدیدم و از شدت عذاب وجدان دیوانه شده بودم اما هرگز به این موضوع فکر نمیکردم که دستگیرشوم، چون هیچ ردی از خودم برجا نگذاشته بودم.