یکشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۶ - ۱۸:۲۷
۰ نفر

آزاده مختاری: «دست‌ها بالا، اگر زندگی‌تان را دوست دارید، هر چه پول دارید ، رد کنید بیاد».

ساعت 17 و 30 دقیقه بعد از ظهر، وقتی صدای خشن مردی جوان در مطب پزشک پیچید، همه بیماران ناگهان به سمت ورودی اتاق خیره شدند.

در چارچوب در، مردی بسیار لاغر و قدکوتاه در حالی که اسلحه‌ای در دست داشت، ایستاده بود. حضور او  از سرقت مسلحانه خبر می‌داد.

چند بیمار و همراهشان که فقط در فیلم‌ها ماجرای سرقت مسلحانه را دیده بودند، با دیدن این صحنه به شدت شوکه شدند اما چند لحظه بعد با دقت درهیکل نحیف و لاغر سارق جوان به خودشان آمده و ناگهان به سوی او حمله ور شدند.

در حالی که مرد مسلح دائم تهدید به شلیک می‌کرد، در کشمکشی کوتاه یکی از بیماران، اسلحه را از دست سارق بیرون کشید و او را خلع سلاح کرد.

ولی این پایان ماجرا نبود، سارق جوان که خود را در محاصره می‌دید، انگار توان دوباره‌ای یافته باشد ناگهان چاقویی را از زیر لباسش بیرون کشید و در حالی که آن را دور سرش می‌چرخاند، ضربه‌ای به یکی از حاضران در مطب وارد کرد و سعی کرد از محاصره بیماران و همراهان آنها بگریزد اما این بار نیز ناکام ماند.

من که هیچ کاره‌ام!

با اعلام موضوع به پلیس، لحظاتی بعد خودروهای پلیس آژیرکشان در جلوی مطب توقف کردند و پس از انتقال مجروح حادثه، با بازرسی  جوان سارق، یک چاقوی دیگر و 5 تکه طناب که وی در لباسش مخفی کرده بود کشف شد.

مرد جوان روز گذشته وقتی در مقابل قاضی رضا جعفری معاون دادستان دردادسرای جنایی قرار گرفت، با وجود آنکه تمام حاضران در مطب جزئیات حمله مسلحانه وی را تشریح کرده بودند، مدعی شد تنها به اجبار یک ناشناس قدم به مطب دکتر گذاشته است.

 وقتی بررسی‌ها نشان داد این ادعای وی دروغ است، پرونده برای بررسی‌های دقیق‌تر در اختیار کارآگاهان اداره یکم آگاهی پایتخت– مبارزه با سرقت مسلحانه–
قرار گرفت .

کد خبر 39339

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز