مسئله از این قرار است که چندماه پیش نسبت بهوجود تبلیغات روی بدنه اتوبوسها (عموماً آکاردئونی) که سراسر اتوبوس را در برمیگرفت، اعتراضاتی صورت گرفت. این تبلیغات از یک سو مورد اعتراض برخی افراد بود و از سوی دیگر درآمد قابل توجهی برای شرکت واحد اتوبوسرانی و سازمان زیباسازی شهرداری تهران داشت. شاید نزدیک به 30میلیارد تومان درآمد آن بود و در این وضع بیپولی سازمانهای وابسته به شهرداری این رقم، قابل توجه و ارزشمند بود.
از سوی دیگر تأمین رضایتخاطر مسافران نیز وظیفه هر نهاد و سازمان عمومی و دولتی است. بنابراین شهرداری در برابر این پرسش قرار گرفت که در اینباره چه باید بکند؟ اگر قرار بود برخی از مخالفتها مبنای تصمیم قرار داده میشد، در این صورت باید فوراً آن تبلیغات استیکری لغو میشد. ولی این کار درستی نبود، زیرا باید تصویر دقیقتری از ابعاد ماجرا داشت و تصمیم را براساس آن گرفت. در نتیجه شهرداری در نخستین اقدام یک نظرسنجی چهاروجهی را درباره این موضوع انجام داد.
از مسافران داخل اتوبوس، از مسافران داخل ایستگاه که منتظر سوار شدن این اتوبوسها هستند، از مردم عادی که در خیابان عبور میکنند و بالاخره از رانندگان اتوبوسهای استیکری نظرسنجی کردند که نتایج آن قابل توجه و جزئیات آن نیز به نسبت جالب بود. این اقدام درستی بود که میتواند مبنای برخی از تصمیمات نهادهای عمومی باشد.
بعد از این مطالعه و دریافت نظرات مردم، شهرداری تهران تصمیم خود را درباره تبلیغات اتوبوسها اصلاح کرد و معاونت حملونقل شهرداری تهران در روز شنبه هفته گذشته اعلام کرد که براساس نظرسنجی انجام شده 60درصد مسافران پایتخت با شکل کنونی اکران تبلیغات موافق نیستند. وی ادامه داد: «طی بخشنامهای به شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران ابلاغ کردیم که از این پس در عقد قراردادهای تبلیغاتی و فرهنگی از نصب هرگونه تبلیغات بالاتر از ارتفاع دید مسافران به بیرون جلوگیری شود.»
تا اینجای کار بهنظر میرسد که همهچیز درست پیش رفته است. بهطور قطع مدیریت شهری در این مورد یک گام بزرگ به جلو برداشته است؛ یک گزاره و نظر موجود را از طریق سنجش علمی به آزمون افکار عمومی گذاشته و مطابق آن عمل کرده است. ولی این یک سوی ماجراست.
سوی دیگر نیز کاهش درآمدهای تبلیغاتی شرکت واحد است. کاهشی که اگر با دقت تحلیل شود از جیب مردم رفته است و نه از جیب مدیران شرکت واحد یا شهرداری. هنگامی که 30میلیارد تومان از درآمد این شرکت کم شود، چارهای ندارد جز اینکه یا خدمات و کیفیت کار خود را کاهش دهد، یا آنکه این پول را از جای دیگری تأمین کند. جای دیگری که آن نیز از جیب مردم خواهد بود. بنابراین گمان نشود که این تصمیم بهترین تصمیم ممکن بوده است. شاید هم بهترین باشد، در اینباره باید بحث کرد. برای گفتوگو در اینباره باید جزئیات نظرسنجی انجام شده در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد.
معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری باید نتایج و پیشنهادهای اجرایی طرح را ارائه کند تا متوجه شویم که آیا دستورالعمل جدید مشکل را حل یا آن را عمیقتر و بدتر میکند؟ بهنظر میرسد که این تصمیم از یک سو تحتتأثیر تعدادی از مخالفان این طرح در فضای عمومی است و از سوی دیگر سادهترین راه برای خلاص شدن از این فشارهاست.
در واقع نمیتوان با قاطعیت گفت که این بهترین تصمیم است. این سادهترین تصمیم نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه آن را به جای دیگری منتقل کرده است. چون حذف استیکرهای تبلیغاتی را میبینیم، ولی حذف 30میلیارد تومان درآمد آن را نمیبینیم. درست است که 60درصد مسافران حس خوبی نسبت به این تبلیغات ندارند و باید بهنظر آنان احترام گذاشت، ولی هنگامی که در برابر تبعات حذف این استیکرها و انتقال کاهش درآمدی آن به مسافران قرار گرفتهاند، این مخالفت فقط 36درصد شده و 64درصد دیگر بقای این تبلیغات را بهصرفهتر دانستهاند.
تأمین منابع مالی برای هر نهادی مستلزم پذیرش مشکلاتی است که نحوه مخارج آن منابع مالی باید شرایط بهتری را نسبت به این مشکلات فراهم کند تا مردم به آن رضایت دهند. بنابراین هرگونه تأمین منابع مالی حتماً با اعتراضاتی مواجه میشود. مدیریت شهری باید قادر به اثبات این نکته باشد که این منابع بهگونهای هزینه میشود که میتواند آسایش بیشتری را نسبت به مشکلات بهوجود آمده تأمین کند. در همین موضوع استیکرهای تبلیغاتی، انجام چندین اقدام اصلاحی و خدماتی پیشنهاد شده است که با انجام آنها انتظار میرود نگاه مردم و مسافران به این استیکرها بهبود یابد.
چند نمونه آن چون نصب نمایشگر اعلام ایستگاه در داخل اتوبوس، ارائه خدمات وایفای در داخل اتوبوس، استفاده از برچسبهای تبلیغاتی بهتر که کمتر مانع دید بیرون شود و انجام اقداماتی برای توجیه مردم و مسافران درخصوص چگونگی هزینه کردن درآمدهای تبلیغاتی، از اهم این پیشنهادهاست.
به علاوه نارضایتی از این استیکرها ریشه در بیاعتمادی کلی مردم به مدیریتهای دولتی و عمومی دارد و تا هنگامی که کوششی برای اصلاح آنها انجام نشود، هر نوع طرحی با مخالفت مواجه خواهد شد. این تصمیم اگر نادرست باشد به منزله پاک کردن صورت مسئله است و نه حل آن. پیشنهاد میشود که گزارش مذکور منتشر و به بحث عمومی گذاشته شود. شاید برای مدیریت و حملونقل شهری نتایج مفیدتری داشته باشد.
نظر شما