یاسمن رضائیان: می‌گوید از دوران دبستان به بازیگری و تئاتر علاقه‌مند شده و اعتقاد دارد آدم خوش‌شانسی بوده که این علاقه را در خودش کشف کرده است.

دوچرخه شماره ۹۱۶

سي و ششمين جشنواره‌ي بين‌المللي تئاتر فجر، دهم بهمن‌ امسال به كار خود پايان داد و برگزيدگانش را معرفي كرد. در اين دوره، «مرتضي اسماعيل‌كاشي» براي بازي در نمايش «مفيستو» جايزه‌ي بهترين بازيگر مرد در بخش بين‌الملل را به نام خود كرد.

جايزه‌ي ويژه‌ي هيئت‌داوران بخش مسابقه‌ي بين‌الملل براي بهترين دراماتورژي (فضا‌سازي) نيز به «مسعود دلخواه»، كارگردان اين نمايش تعلق گرفت.

اسماعيل‌كاشي، فارغ‌التحصيل رشته‌ي بازيگري در مقطع كارشناسي ارشد از دانشگاه تربيت مدرس است. از جمله كار‌هاي او ايفاي نقش در نمايش‌هاي «برنارد مرده است»، «مکبث»، «اطاق ورونيكا»، «از پا نيفتاده»، «دستگاه»، «عجايب‌المخلوقات»، «ويتسک»، «کلاغ»، «مستأجر» و «مفيستو» است. هم‌چنين طراحي و كارگرداني نمايش «سه خواهر» را به عهده داشته است.

او پيش از اين، در سي و يکمين جشنواره‌ي بين‌المللي تئاتر فجر نيز به‌عنوان بهترين بازيگر مرد بخش بين‌الملل برگزيده شده بود.

او هم‌چنين عنوان‌هاي نامزد بهترين بازيگر مرد، در بخش بين‌الملل بيست و نهمين و سي و پنجمين جشنواره‌ي تئاتر فجر، دومين بازيگر برگزيده‌ي تئاتر ايران در سال‌هاي 1389 و 1391 و بهترين بازيگر مرد در اولين آکادمي استاد سمندريان در سال 1392 را نيز در كارنامه‌ي خود دارد.

به مناسبت برگزيده‌شدن او در جشنواره‌ي بين‌المللي تئاتر فجر پاي صحبت‌هاي او درباره‌ي تئاتر و بازيگري مي‌نشينيم.

 

دوچرخه شماره ۹۱۶

عكس‌ها: عليرضا شيوا

 

  • نقش‌هايتان را چه‌طور و با چه ملاكي انتخاب مي‌كنيد؟

مهم‌ترين ملاك اين است كه كدام نقش مي‌تواند در گسترش توانايي‌هايم مؤثر باشد. براي همين نقش، نمايش‌نامه، كارگردان و گروه در انتخاب تأثير‌گذارند.

من بازيگري را دوست دارم و به هرچيزي كه به من در آموختن بيش‌تر در اين حوزه كمك كند چنگ مي‌زنم. مثلاً در كارنامه‌ام، نقشي در نمايشي دارم كه شايد خود نمايش آن‌قدر‌ها ديده نشده، اما آن نقش و حضور در آن گروه را دوست داشتم چون به رشد بُعد خفته‌اي از درونم كمك كرد.

 

  • کدام‌يک از اين عوامل، دليل انتخاب شما براي بازي در نمايش مفيستو بود؟

مفيستو، نمايش‌نامه‌ي درجه‌ي يكي است و قصه‌اي درخشان دارد كه از رمان مشهور «كلائوس مان» اقتباس شده و به قلم «آريان منوشكين» به‌صورت نمايش‌نامه نوشته شده است. هم‌چنين ترجمه‌ي روان و درستي براي صحنه دارد. نقش «هندريك هوفگن» هم بسيار وسوسه‌انگيز است و احتمالاً هربازيگر مردي دوست دارد اين نقش را بازي كند.

گذشته از اين‌ها، مسعود دلخواه تجربيات فراوان و درخشاني در تئاتر دارد. او صحنه را مي‌شناسد و مهم‌تر از همه، معلم بازيگري است. مي‌تواني به‌عنوان بازيگر به دانشش تكيه كني و با خيالي راحت روي صحنه بروي. مفيستو نمايشي بزرگ و بدعت‌گذار در تئاتر محسوب مي‌شود و دست‌‌كم در اين چند سال اخير، در ايران چنين نمايشي روي صحنه نبوده است.

 

  • شما تجربه‌ي کارگرداني هم داريد. به عنوان يک بازيگر موفق، چه‌چيزي باعث شد سراغ اين بخش هم برويد؟

كارگرداني، بازيگري، طراحي يا حتي نوشتن در تئاتر براي من با هم تفاوتي ندارند. نمي‌گويم كه بازيگرم يا كارگردان. من يك تئاتري هستم كه البته اولويتش بازيگري بوده و هست.

در اين چند سال گذشته، ايده‌هاي كارگرداني و صحنه در سر داشتم. گاهي هم در خلوت خودم روي نمايش‌نامه‌هاي مختلف طراحي كرده‌ام و اتود‌هايي زده‌ام، اما بازيگري فرصتي نمي‌گذاشت تا به آن‌ها برسم.

حالا كم‌كم فرصت‌هايي به دست آورده‌ام و خودم را در اين حوزه مشغول كرده‌ام تا تعدادي نمايش را به‌عنوان كارگردان روي صحنه ببرم.

 

  • نمايش‌نامه‌ي بسياري از تئاتر‌هاي ما اقتباس از آثار نويسندگان خارجي است. چرا کارگردان‌ها ترجيح مي‌دهند سراغ نمايش‌نامه‌هاي خارجي بروند؟

از ديدگاه ديگران نمي‌توانم به اين سؤال جواب بدهم، اما به‌نظر من تئاتر ما از فقر نمايش‌نامه‌ي ايراني رنج مي‌برد. وقتي از نمايش‌نامه‌نويسي در ايران حرف مي‌زنيم، تنها نام افرادي معدود هم‌چون «بهرام بيضايي»، «عباس نعلبنديان»، «اكبر رادي»، «غلامحسين ساعدي» و چند نفر ديگر را مي‌شماريم.

نمايش‌نامه‌هاي حال حاضر و يا يك نسل قبل‌تر هم براي من چنگي به دل نزده كه بخواهم به سمت آن‌ها بروم. از طرفي هم آثار درخشان ادبيات نمايشي در جهان به‌خاطر ابعاد گسترده و جهان‌شمول و انساني هميشه جذابيت كار دارند.

وقتي آثار «آنتوان چخوف»را  مي‌خوانم و يا جملات «شكسپير» را در نمايش‌نامه‌هايش مرور مي‌كنم، ديگر نمي‌توانم سراغ آثار سطحي و دم‌دستي بروم.

البته بايد اين را هم بپذيريم كه تاريخ تئاتر ما گسترده نيست و تئاتر، هنري وارداتي است. هر‌چند اين موضوع، نبود نمايش‌نامه‌ي خوب را توجيه نمي‌كند.

 

دوچرخه شماره ۹۱۶

 

  • شما تجربه‌ي بازي در فيلم‌هاي سينمايي «ارغوان»، «دلتا‌ايکس» و «گيلدا» را هم داشته‌ايد. انتخاب خودتان بوده که در تئاتر بمانيد و كم‌تر در سينما؟

اين‌كه در تئاتر كار كنم تا حد زيادي خود‌خواسته است. شخصيت هاي ادبيات نمايشي جهان آن‌قدر وسوسه‌انگيزند که شايد با آثار سينمايي قابل مقايسه نباشند. ترجيح مي‌دهم روي اين ‌شخصيت‌ها متمركز شوم و تا وقتي كه نقش‌هاي جذاب در حوزه‌ي سينما به من پيشنهاد نشده، وارد سينما نشوم.

 

  • چه تفاوتي در بازي روي صحنه و سينما وجود دارد؟

بازيگري در ذات يكي است و بازي در سينما و تئاتر تفاوتي با هم ندارد. تفاوت در نوع ارائه است. وقتي فرد شروع به آموختن مي‌كند، مجموعه‌اي از تمرين‌هاي صدا و بيان، بدن و ذهن و چيز‌هاي ديگر را مي‌آموزد كه همه مربوط به كار بازيگر چه در سينما و چه در تئاتر هستند. اين‌كه بعد از آن، بازي در چه مديومي ارائه شود تفاوت ايجاد مي‌كند.

 

  • بسياري از نوجوانان علاقه‌ي زيادي به کار بازيگري دارند. به‌نظرتان ورود به اين عرصه نياز به تحصيلات آکادميک دارد يا با گذراندن کلاس‌هاي آزاد مي‌شود به اين سطح رسيد؟

پيش از اين‌كه به نوجوانان بگويم از طريق دانشگاه يا آموزشگاه‌هاي آزاد وارد اين حوزه بشوند، مي‌گويم بهتر است قبل از ورود، دقيق و عميق به بررسي اين شغل بپردازند و بعد وارد شوند.

كسي كه هدفش را درست انتخاب كند، مسير برايش روشن خواهد شد و ديگر مسئله اين نيست كه به دانشگاه برود يا در كلاس‌هاي آزاد آموزشگاهي شركت كند. هدف، هميشه مسير را معين مي‌كند.

 

  • اين‌روزها مشغول چه نمايشي هستيد و پروژه‌ي بعدي‌تان براي کارگرداني مشخص شده؟

اين‌روزها مشغول تمرين روي نمايش‌نامه‌ي «سي زوئه بانسي مرده است» به كارگرداني آقاي «اكبر زنجان‌پور» هستم كه قرار است در ارديبهشت‌ماه سال آينده در سالن استاد سمندريان تماشاخانه‌ي ايرانشهر روي صحنه برود.

در حوزه‌ي كارگرداني هم دو نمايش را به طور هم‌زمان جلو خواهم برد. اميدوارم هر سه‌ي اين‌ها نمايش‌هاي درخشاني از آب در بيايند.

 

دوچرخه شماره ۹۱۶

کد خبر 399439

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha