به گزارش روابط عمومي دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در آغاز این نشست دکتر محمد سمیعی، مدیرگروه مطالعات ایران دانشکدة مطالعات جهان، ضمن خیرمقدم به دکتر حداد عادل، به ذکر این پیشینه پرداختند که دکتر حداد از سال 1389 تا 1392 در سلسله جلساتی با موضوع مشترک فرهنگ ایران در دانشکدة مطالعات جهان سخنرانی داشتهاند؛ موضوعات جالب و جذابی شامل فرهنگ ایرانی، سفرة ایرانی، قنات در فرهنگ ایران، بازار در فرهنگ ایرانی، و فرش ایرانی. دکتر سمیعی از اینکه پس از مدتی وقفه، این نشستها از سرگرفته شده است ابراز خرسندی کردند و اظهار داشتند: دکتر حداد عادل وعده دادهاند که این مطالب را در مجلدی منتشر کنند.
دکتر سمیعی نوروز را یکی از مراسم ماندگار ایرانی و دقیقترین سال نو جهان دانست. ایشان ابراز داشت: تقویمنویسی از عناصر مهم تمدن است و ایران از این منظر بسیار مستغنی است و جهان وامدار ایران است. نوروز از جنبة ایرانی و اسلامی پتانسیلهای بالای دارد.
دکتر حداد عادل ضمن ابراز خوشنودی از حضور دوباره در دانشکدة مطالعات جهان، پس از وقفهای چند ساله، که به لطف دکتر عاملی، رئیس دانشکدة مطالعات جهان، این رشته دوباره از سرگرفته شده است، محیط این دانشکده را همواره دلپذیر خواند که در فضایی علمی و دانشگاهی و به دور از حاشیه میتوان دربارة فرهنگ ایرانی به صحبت پرداخت و افزود: از لطف و محبت دوستان عزیزم در این دانشکده بسیار سپاسگزارم. بهعنوان دانشجوی پیشین دانشگاه تهران، از حضور در این دانشگاه احساس خوشحالی میکنم و این دانشگاه را خانة دوم خود میدانم. دکتر حداد در بیان هدف خود از این سخنرانیها عنوان کرد: قصدم از این کار چندساله این بوده است که جوانها و نسل آینده با فرهنگ ایرانی بیشتر آشنا شوند.
دکتر سعیدرضا عاملی، رئیس دانشکدة مطالعات جهان، نیز ضمن تشکر از دکتر حداد عادل، در برگزاری این نشستها که یادآور نگاه محققانة ایشان است و نکات ریز و مهمی را دربردارد، از نوید انتشار مجموعة این نشستها با مضمون هویت ایرانی، ابراز خشنودی کرد و هویت ایرانی را هویتی پایدار و متمایز خواند. ایشان در تشکر از دکتر حداد عادل و توجهشان به دانشکدة مطالعات جهان گفتند: دکتر حداد عادل چه در دورانی که رئیس مجلس بودند و چه اکنون که مشغلههای پیشین را ندارند همان فرد بودهاند؛ معلم بودهاند، معلم هستند و معلم خواهند بود.
در مشروح سخنرانی نوروز و هویت ایرانی، دکتر حداد عادل در در مقدمهای نخست سه گزاره را بیان کرد. نخست آنکه هر ملتی به فرهنگ خود زنده است و به فرهنگ خود شناخته میشود. درست مانند هر شخصی که با شخصیت خود شناخته میشود و زندگی میکند، فرهنگ نیز برای ملتها بهمنزلة شخصیت برای افراد است. دوم، آداب و رسوم، و سنتها بخش مهمی از فرهنگ هر ملت است. و سوم، نوروز سنتی بسیار مهم از فرهنگ ماست. برای آنکه بتوانیم فرهنگ خود را بشناسانیم، نمیتوانیم نوروز را نادیده بگیریم.
ایشان در ادامه به بیان خصوصیتهای مهم نوروز پرداخت. نخستین خصوصیت نوروز، تاریخی و کهنبودن آن است. قدمت نوروز به چندهزار سال و به قدمت تاریخ ایران است. هر چه به گذشته بازگردیم رد پایی از نوروز در تاریخ خود مییابیم. این سنت همواره برقرار بوده و استمرار پیدا کرده است.
خصوصیت دوم نوروز وسعت جغرافیایی آن است. جغرافیای نوروز دستکم بهوسعت جغرافیای فارسیزبانان است. چه امروز و چه در تاریخ گذشته، هر کجا در اطراف ایران که زبان فارسی حاضر است، نوروز هم با آن همراه بوده است. این دو همسفر بودهاند و با هم جهانگیری و جهانگردی کردهاند.
خصوصیت سوم نوروز آن است که جشن شادی است. سرور و شادی در مقیاس اجتماعی است و به طبقة خاص، آیین خاص یا کیش خاصی تعلق ندارد. این امر شمول و فراگیری آن را بیشتر میکند. نوروز مایة امیدواری و خوشبینی و خوشگواری است. سنتی آن اندازه هوشمند است که مورد قبول و احترام همگان واقع شده است.
جنبة مهمی از نوروز جنبة نجومی آن است. اصولاً، بشر قدیم با آسمان انس داشته است. آسمان برای بشر قدیم معنایی داشته است جز آنچه امروز دارد؛ بشر قدیم با آسمان زندگی میکرده است. انسان قدیم با این صورتهای فلکی حرف میزده است. از حرکات سیارات، ماه و خورشید برای تعیین زمان مناسب بذرافشانی، خرمن و درو کمک میگرفته است. حکومتها نیز برای گرفتن مالیات، به تقویم احتیاج داشتند و از حرکت ماه و خورشید در تنظیم تقویم استفاده میکردند.
نخستین جرم سماوی برای تنظیم تقویم، ماه بوده است. صورت فلکی دیگر خورشید بود که دورة تناوب طولانیتر و یکساله داشت. در اصل دوازده دورة ماه میشد، یک دورة خورشید. این توجه به ماه و خورشید در اقوام مختلف، از جمله در میان مصریان، بابلیان و چینیان نیز معمول بوده است.
در دوران پیش از اسلام نوروز ثابت نبوده و انطباق نوروز با اول بهار شکل امروزی را نداشته است. پیش از اسلام و پیش از تقویم جلالی، هر 120 سال، نوروز یکماه عقب میافتاده است، درست مانند شروع ماه قمری که سیال است. البته این سیالبودن کندتر بوده است. در قرن پنجم هجری، بهدستور ملکشاه و بهاحتمال وزیر باتدبیر او، خواجه امیرالملک، تصمیم گرفتند که آغاز سال را تثبیت کنند. ازاینرو، دانشمندان، منجمان و ریاضیدانان صاحبنام را در اصفهان گرد هم آوردند. از جمله این افراد عمرخیام، ابن معموری، ابن مظفر اسفزاری و ابن میمون واسطی بودند. در آن سال نوروز ظاهراً 17روز بعد از اول بهار و دهم ماه رمضان بوده است. با محاسبات دقیق سال را به 365 روز 5 ساعت تقسیم کردند. پنج ساعت که نه آنقدر کم بود که بتوان آن را نادیده گرفت و نه آنقدر زیاد بود که بتوان روز دیگر منظور کرد، هر چهار سال یک روز در نظر گرفته شد. این رویداد در سال 485 هجری خورشیدی (471 هجری قمری) بوده است. تقویم جلالی تقویمی بسیار دقیق و دقیقترین تقویم جهان بوده است. در جهان دهها نظام گاهشماری وجود دارد ولی دقت تقویم جلالی ما ایرانیها از همه بیشتر است. تقویم فعلی میلادی، تقویم گریگوری است که در زمان پاپ گریگوی ششم وضع شد و هر 5025 سال یک روز اختلاف در آن پیدا میشود. در حالی که در تقویم جلالی هر 000,141 سال یا بهتعبیری هر 25 میلیون سال یک روز اختلاف پدید میآید.
تقویم فعلی ما، در 11 فروردین 1304 در دورة پنجم مجلس شورای ملی، در دو ماده و یک تبصره تقویم رسمی ایران بهتصویب رسید. پیش از این نامهای ماههای سال نامهای اویغوری و نامهای حیوانات و مصطلح در میان زرتشتیان بود.
ایرانیها جشنهای بسیاری داشتند. از قبل از زرتشت تا بعد از زرتشت، در هر سال شش جشن فصلی و دینی میگرفتند و به آن گاهانبار میگفتند. طول این گاهانبارها با هم برابر نبود. نکتة مهم در این است که منجمان ایرانی قادر بودند با رصدها و زیجهایی که ترتیب میدادند، ساعت دقیق عبور خورشید از نقطة اعتلال ربیعی را محاسبه کنند. شروع سال جدید از عبور خورشید از معدلالنهار به دایرهالبروج اعلام میشد. اگر در حرکت زمین به دور خود، محوری فرضی را در نظر بگیریم که از قطب شمال تا قطب جنوب امتداد دارد، و باز اگر دایرهای فرضی را عمود بر این محور فرض کنیم که کرة زمین را به دو نیم کرده باشد، این نقطه معدلالنهار یا استوای سماوی است. نکتة مهم این است که حرکت زمین به دور خورشید بر این دایرة عظیمهای که زمین را به دو نیم کرده بهطور کامل منطبق نیست. نقطهای که این دو دایرة عظیمه یکدیگر را قطع میکنند، در فاصلة 180 درجه، دو گره پدیدار میشود که معرف اول بهار و اول پاییز است. وقتی خورشید در معدلالنهار قرارمیگیرد نور آن به سَویه و عادلانه تقسیم میشود، در حالی که قبل و بعد از آن اینطور نیست. این دو گره را اعتدال ربیعی و اعتدال خریفی مینامند. مبدأ تقویم جلالی عبور خورشید از اعتدال ربیعی است.
از آثار انتخاب اول بهار و اعتدال ربیعی آن است که زمستان با همة مشکلاتش تمام شده و بهار آغاز شده است و این برای همة مردم دنیا مژده است. ایرانیان مبنای شروع سال جدید خود را بر این مژده قرار دادهاند که در آن روز و شب با هم برابر است و میان شب و روز، و سرما و گرما اعتدال وجود دارد؛ رد پایی از زمستان و پیغامی از تابستان. پیام این انتخاب رویش، سرسبزی و برکت است. در نیمکرة شمالی هر کس که به اول بهار میرسد دلخوش میدارد که گل به بار میآید، میوه میروید، بلبل میخواند، جویبارهای نقرهگون و سیمینگون در شهر و روستا جاری میشود، و سبزه میروید. اهمیت نوروز در هوشمندی ایرانیان در طول تاریخ بوده است. بهار تنها موسم رویش گیاه نیست، بلکه آغاز رشدونمو حیواناتی است که انسان از آنها تغذیه میکند.
وقوع این پدیدة طبیعی در دست کسی نیست. حکومتی نمیتواند آن را جابهجا کند، در عین حال بسیار مبارک و مطلوب است. تحولات سیاسی و اجتماعی و پسند ادوار در تعیین مبدأ آن نقشی ندارد. مبدأ سایر سالها عمومیت هجری خورشیدی را ندارد. تا طبیعت هست، نوروز هم هست؛ گویی انسان که خود فرزند طبیعت است، خود در نوروز به دیدن طبیعت میرود.
این استاد دانشگاه که خود در رشتة فیزیک آسمان نیز تحصیل کرده و تدریس داشته است، ضمن معرفی کتاب مجموعه مقالاتی دربارة نوروز، چاپ 1387، توسط نشر افکار، بخشهایی از آن را به قلم دکتر شریعتی قرائت کرد.
به لحاظ تاریخی، عمدة منابع دربارة نوروز مربوط به دورة اسلامی است. در اوستا هیچ ذکری از نوروز نیامده است. البته، زرتشتیان قبل از زرتشت و بعد از آن، نوروز را از آن خود کردهاند. در دورة اسلامی نویسندگان عرب و ایرانی بسیاری به فارسی و عربی دربارة نوروز ایرانی سخن گفتهاند. ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم لِأَوائلِ صناعه التَّنجیم و در کتاب آثار الباقیه دربارة نوروز سخن گفته است.
جنبة دیگری از نوروز که جنبة فرهنگی دارد، همراهشدن آن با انواع اسطورههای قدیمی است. معنای اسطوره از فرهنگهای قدیم گرفته است. Story در انگلیسی و اساطیر در قرآن از همین اسطوره گرفته شده است. اسطوره با رمان و داستان در دنیای امروزی فرق دارد. اسطوره بازتاب جهانبینیهاست در ذهن انسان قدیم. در اسطورههای ایرانی، نوروز را چه قبل از اسلام و چه بعد از آن، به جمشید نسبت دادهاند. جمشید در هالهای از اسطورهها پنهان است و آنقدر آثار فرهنگی به او نسبت دادهاند که گاه جمشید و سلیمان یکی شده است.
این اسطورهها در نامگذاریها نقش مهمی داشته است. در زمان جمشید، هر روز از ماه را به نام یکی از ایزدان، فرشتگان حافظ روز، مینامیدند. در جلد هفتم دانشنامة جهان اسلام ذیل مقالة مفصلی در باب تقویم، اسامی سی روز ماه از روز نخست بهترتیب چنین آمده است: هرمز، بهمن، اردیبهشت، شهریور، اسپندارمز، خرداد، امرداد، دی، آذر، آبان، خور، ماه، تیر، گوش، دی به مهر، مهر، سروش، رشن، فروردین، بهرام، رام، باد، دی به دین، دین، ارد، اشتاد، آسمان، زامیاد، ماراسپند، انیران.
مطابق با اسطورة فرهور یا فَروَشی، معتقد بودند که ارواح مردگان و ارواح قدسیان و پاکان ده روز از آسمان به زمین میآیند. ارواح درگذشتگان نیز این ده روز به خانههای خود بازمیگردند. از همین رو خانههای خود را پاک و پاکیزه میکردند که وقتی ارواح درگذشتگان به خانههای خود بازمیگردند از فرزندان خود راضی باشند. فروردین جمع فرهور یا فَروَشی است.
دکتر حداد عادل سپس به معرفی کتاب نوروزنامه، متعلق به قرن پنجم، پرداخت و قسمتهایی از آن را که دربارة جمشید بود قرائت کرد. این کتاب که در سال 1312 به قلم مجتبی مینوی تصحیح شده است، به قلم استاد در مقدمه به عمرخیام نسبت داده شده است که البته استاد مینوی بعدها از این نظر خود بازگشت و امروز منسوب به خیام است. ایشان همچنین بخشی از مقالة دکتر بدرالزمان قریب، استاد زبانهای باستانی و عضو پیوستة فرهنگستان زبان و ادب فارسی و یگانه استاد زبان سغدی را دربارة جمشید قرائت کرد.
تصاویر موجود در تخت جمشید، از اهدای هدایای سفیران کشورهای مختلف، در اصل جشن نوروز بوده است.
در دورة ساسانیان نیز نوروز بسیار محترم و جشن اصلی پادشاهان ساسانی بوده است و به آن نوروز خسروانی میگفتند.
نوروز در دورة اسلامی نیز همچنان به حیات خود ادامه داده است. اسلام نهتنها مخالفتی با آن نداشته است، بلکه آن را همراهی نیز کرده است. در احادیث آمده است که واکنش پیامبر به نوروز ایرانی طوری بوده است که آن را تأیید کردهاند. در احادیث متعدد از امامان نیز اتفاقات معنوی بزرگی به نوروز نسبت داده شده است که خدا انسان و طبیعت را آفریده است. این احادیث زمینه را برای ظهور نوروز در دوران اسلامی آماده میکرده است. خلفای اموی و عباسی نیز غالباً نوروز را جشن میگرفتند و شاعران شعرهای بسیاری در مدح آن میسرودهاند.
در ادبیات عربی و فارسی، از دو جشن به وفور یاد شده است: یکی نوروز و دیگری جشن مهرگان در 16 مهر ماه که برای کشاورزان مهم بوده و آغاز فصل پاییز است. واژة نیروز در عربی جشن نوروز و مهرجان در عربی در مفهوم جشنواره بهکار میرود.
دکتر حداد عادل سپس به معرفی کتاب یاد عزیزان در برگریزان و مقالة مهدوی دامغانی، استاد ادبیات عرب پرداخت و به توجه شاعران عرب، بهخصوص شاعران شیعی به نوروز و مهرگان اشاره کرد. در دیوان سید مرتضی 11 قصیده دربارة نوروز و 9 قصیده دربارة مهرجانه وجود دارد.
وجود این سنت ایرانی در بغداد و در فضای عربی در دنیای اسلامی در دوران خلفا آنقدر بالا گرفت که احتمالاً با مراسم اعیاد مذهبی فطر و قربان در سکنة بغداد برابری میکرده است.
از جمله آداب تحویل سال عبارت است از دیدوبازدید، آراستن خانه، هفتسین، نوپوشیدن، تبریکگفتن، عیدیدادن، آشتیکردن، آتشافروختن در چهارشنبهسوری، آبپاشیده به یکدیگر (در هند عید رنگ است)، شیرینیدادن، سیزدهبهدر، حاجیفیروز، میرنوروزی (در این رسم عجیب موسوم به پنجة مسترقه به مدت پنج روز فردی عامی را بر تخت مینشاندند و در این پنج روز حاکم اصلی حکمی نمیداده است. در اصل تئاتر فکاهی ملی بوده است. در شعر حافظ نیز آمده است: سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی، جز پنج روزی نیست حکم میرنوروزی)، سبزکردن سبزه، و سپردن سبزه به آب (توجه به کشاورزی و رویش).
در هر منطقهای این مراسم متفاوت بوده است. به تنوع اقوام ایرانی و غیرایرانی حجم عظیمی از آیین و آداب و رسوم نوروزی وجود دارد. در کتاب مجموعه مقالات نوروزی به نقل از جعفری شهری، مقالهای 50 صفحهای در باب آداب و رسوم نوروز وجود دارد.
دکتر حداد عادل در سخنان خود به معرفی کتاب دیگری با عنوان شرح زندگانی من به قلم عبدالله مستوفی پرداخت و گفت در جلد اول این اثر در خصوص آیینها و قوانین اواخر دورة قاجار به تفصیل سخن گفته شده است.
نوروز آثار اقتصادی گستردهای نیز دارد و رونق اقتصادی پدید میآورد. بهلحاظ روانشناسی فردی و اجتماعی نیز امید و شادی بههمراه دارد.
دربارة جنبة هویتی نوروز، قدمت و استمرار چند هزار سالة آن از نظر مبدأ قابل دفاع است؛ یعنی، اتفاق طبیعی و مبارکی است که به انسان و جهان حیات دوباره میبخشد. مبدأ این جشن نشانة قدرت الهی است. توجه به این جشن توجه به خالق طبیعت است و دلنشین و دلپذیر است. این سنت بهجامانده از دوران قبل از اسلام است که بعد از اسلام منسوخ نشده است. این نشانة برخورد اسلام با سنتهای غیرمسلمان است. اسلام سنت ایرانیان را نفی نکرد زیرا نشانهای از کفر با خود نداشت و با توحید در تضاد نبود. وجود نوروز در فرهنگ ایرانی- اسلامی، و بقای آن مصداقی است از امکان همزیستی ایران و اسلام. در سفرة هفتسین قرآن مینهند و آغاز سال را با دعای تحویل سال و قرائت قرآن آغاز میکنند.
در جمهوری اسلامی نیز نوروز محترم شمرده شده است و در قانون اساسی آغاز سال مبدأ سال جلالی است. در اتفاقی که قبل از انقلاب مبدأ تاریخ را از هجرت پیامبر تغییر دادند با مخالف شدید همراه شد و مردم آن را نپذیرفتند. با بالاگرفتن امواج انقلاب، برای راضیکردن مردم آن را پسگرفتند.
نوروز موجودیت ارزشمندی از فرهنگ ایرانی- اسلامی و وحدتی در میان اقوام ایرانی است. هر کس با هر زبانی این جشن را محترم میشمارد. نوروز در دنیا جلوة جهانی پیدا کرده است و دوبار در یونسکو با محوریت ایران و همراهی کشورهای دیگر در تنظیم قطعنامه- از جمله آذربایجان، ترکیه، هند، چین، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان- نمونهای از میراث ناملموس ثبت شده است. نباید اجازه دهیم که این سنت ارزشمند ازمیانبرود.
دکتر حداد عادل در خاتمة سخنرانی خود به سنت دیگری اشاره کرد که در سالهای اخیر رواج یافته است و آن سنت سفرهای نوروزی است. ایشان ضمن آروزی سلامت برای مسافران نوروزی بیان داشت، این سنت که آثار اقتصادی دارد و البته سنت پسندیدهای است، نباید مانع دیدوبازدید و رابطة انسانی شود که در اسلام نیز از آن با عنوان صله رحم یاد شده است. ایشان در خاتمه ابراز امیدواری کرد: نوروز مثل چراغی در میان ملتهای جهان بدرخشد.
سپس، دکتر حداد به پرسشهای حضار پاسخ گفت و از کتابخانة دانشکدة مطالعات جهان نیز بازدید کرد.
نظر شما