مجله معتبر BMJ در آخرین شماره خود مقالهای دارد با عنوان وب 3.0 و پزشکی.
نویسنده این مقاله از اینجا شروع میکند که سال قبل در ایام کریسمس، وبلاگهای پزشکی و تغذیه، موضوعات داغی برای بحث و تبادل نظر بودند و همه درباره راههای جدید انتشار محتوا در قالبهای وب دویی مانند ویکیها صحبت میکردند ولی حالا باید درباره وب 3.0 صحبت کرد. اخیرا یک نورولوژیست، استعاره جالبی به کار برده است.
او نوشته است که ارتقای وب گرافیکی سال 1995 به وب اجتماعی اواخر سال 2007 و شکلگیری وب 2.0، قابل تشبیه به تکامل مغز است. وب 1.0 و 2.0 را میتوان در مقام مقایسه با وب 3.0، شکلهای رویانی فناوری دانست. وب 3.0 راههای ارتباطی بهتری برای دستیابی به اطلاعات تولید شده، ایجاد میکند و ظرفیت بیشتری برای پردازش شناختی اطلاعات دارد.
اما وب 3.0 چیست و چرا معنایی نامیده میشود؟ گرچه اصطلاح وب 3.0 و وب معنایی به جای هم استعمال میشوند ولی مفهوم اندک متفاوتی دارند. این 2 اصطلاح به صورت مکمل هم، نماهایی از وب جدید به دست میدهند.
معمولا وقتی میخواهیم درباره رویداد بزرگ دیگری که در وب شاهدش خواهیم بود، صحبت کنیم، از اصطلاح وب 3.0 استفاده میکنیم. یک ویژگی مهم وب 3.0 این است که گفتگوی بیواسطه کامپیوترها را با هم ممکن میسازد و آنها را قادر میکند که کارهایمان را انجام دهند.
یک ویژگی ابتدایی وب 3.0 استفاده از متادیتاها یعنی «اطلاعاتی درباره اطلاعات» است. چنین چیزی وب را به یک پایگاه دادههای بزرگ مبدل میکند و آن را هماهنگ با PubMed -یکی از مورد اعتمادترین مجموعههای کتابخانهای- سازماندهی میکند. اما اصطلاح وب معنایی نخستین بار به وسیله یک متخصص مورد اعتماد اینترنت یعنی سر تیم برنزلی در مقالهای در مجله ساینتیفیک امریکن ابداع شد. او ابراز نظر کرد که برای توصیف معنی و مفهوم اسناد در وب آینده، آنها باید حاشیهنویسی معنایی شوند.
کتابداران پزشکی عقیده دارند که باید راههای بهتری برای دسترسی به اطلاعات ابداع شود. نویسنده مقاله BMJ از قول همکارش نقل قول کرده است که ما به موتورهای یابنده اطلاعات نیاز داریم و نه موتورهای جستجو.
در حال حاضر ما با یک سرریز اطلاعات روبهرو هستیم و پیدا کردن اطلاعات روز به روز دشوارتر میشود. نتایج جستجو در گوگل چنین چیزی را تأیید میکند. به همین خاطر است که کتابدارهای پزشکی، پزشکان را تشویق میکنند که از منابع قابل اعتمادتری مثل PubMed استفاده کنند. در بیوانفورماتیک که پردازش اطلاعاتی با حجم زیاد معمولتر است، پژوهشگران قدمهایی برای ایجاد ابزارهای ارتباطی ربطدهنده معنایی اطلاعات برداشتهاند.
پزشکانی که با وب 3.0 سر و کار خواهند داشت، چالشهایی در پیش رو دارند. آنها باید مشکلات سلامت بیمارانشان را بر طبق پروفایل ژنتیک آنها درمان کنند و برای چنین کاری باید به آخرین اطلاعات دسترسی داشته باشند. به این ترتیب، پزشکی، در آینده به مراتب شخصیتر خواهد بود.
هواخواهان نرمافزارهای اجتماعی، وب جدید را زمین حاصلخیزی برای ایجاد دانش میدانند.
در وب 3.0 از ویکیها که هماکنون هم از آنها استفاده میکنیم به عنوان یک پلتفرم استفاده خواهد شد. مثالی که در مورد نقش ویکیها در دانش پزشکی میتوان زد، ویکیپروتئین است که از فناوریهای معنایی استفاده میکند. این ویکی، اطلاعات چندین پایگاه داده برجسته زیستپزشکی را مانند PubMed، UniProt و کتابخانه ملی پزشکی را در هم میآمیزد. هر نسخه جدید وب باید تعامل بهتری با کاربرانش نسبت به نسخههای قبلیتر فراهم کند.
به طور همزمان با تولید دانش، باید توانایی خود را برای پیدا کردن اطلاعات بالینی قابل اعتماد افزایس بدهیم. در وب 3.0 دسترسی به اطلاعات باید به جای اینکه بر کلیدواژهها متکی باشد، بر یک چارچوب معنایی تکیه کند. البته در چنین وب هوشمندی هیچگاه نباید کتابخانههای کاغذی خودمان را فراموش کنیم.در انتظار وب هوشمندتری هستیم؛ وبی که 2ویژگی با ارزش، سازماندهی بهتر اسناد و کاربری ژرفتر دانش است. در زمینه جستجو، وب معنایی باید شبیه به کاتالوگ کتابخانه باشد؛ یعنی اینکه بتواند اسناد راتوصیف کند و امکان دسترسی با معنی به آنها را فراهم سازد.
وب 3.0 باید بتواند همان امکاناتی را برای کاربران وب قرن 21 فراهم کند که دکتر جان شاو بیلینگ با بنا کردن Index Medicus در قرن نوزدهم برای پژوهشگران پزشکی ممکن ساخت.