چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۵ - ۱۶:۴۴
۰ نفر

دکتر صادق زیباکلام: شاید هنوز خیلی زود باشد برای رسیدن به یک نتیجه‌گیری قطعی پیرامون عبور از بحران هسته‌ای.


اما شاید بتوان گفت که برای نخستین‌بار به‌نظر می‌رسد که روشنایی‌هایی در انتهای تونل به چشم می‌خورد. دست‌کم این مقدار مشخص شده که هیچ‌ یک از طرفین خواهان شکست مذاکرات نیستند.

به بن‌بست‌ رسیدن مذاکرات فعلی به معنای رفتن به سمت گزینه تحریم می‌باشد و این گزینه‌ای است که نه ایران طالب آن است و نه اروپایی‌ها. بسیاری در ایران به غلط اهمیت چندانی برای عبور از بحران هسته‌ای قائل نیستند.

عده‌ای هم بدتر از آن، هرگونه مصالحه با غرب بر سر برنامه هسته‌ای کشور را سازش و عقب‌نشینی می‌دانند. گروه دیگری می‌پندارند که غربی‌ها صرفاً بلوف می‌زنند و تحریم و تنبیهی در کار نیست. شماری هم باور دارند که تحریم بیش از آنکه به ایران ضربه وارد کند، به زیان منافع غربی‌‌ها خواهد بود.

جمعی هم معتقدند که تحریم خیلی هم پدیده منفی نیست و می‌تواند نظام را در مقابل غربی‌ها آبدیده و نیز متکی به خود سازد. جملگی این گروه‌ها و پندارها ایجاد بحران هسته‌ای را به نحو ساده‌انگارانه‌ای دست‌کم گرفته‌اند و یا آنکه با آن برخوردی آرمان‌گرایانه و ایدئولوژیک دارند.

واقعیت آنست که جریانات مشخصی در غرب، بالاخص در آمریکا، به چیزی کمتر از براندازی نظام رضایت نمی‌دهند. اگر شد این براندازی از داخل صورت گیرد و اگر نشد حتی از طریق مداخله قدرت‌های خارجی.

 این جریانات که جدی‌ترین‌شان درون هیأت حاکمه فعلی آمریکا هستند صبر و قرار ندارند تا مذاکرات هسته‌ای به شکست بیانجامد. چراکه در آن صورت آنان می‌توانند برنامه‌های در تنگنا قراردادن ایران را «قانوناً» یعنی در چارچوب شورای امنیت سازمان‌ملل به اجرا درآورند.

 به سخن دیگر، ‌دست‌کم بخشی از نگرانی‌هایی که در غرب نسبت به برنامه‌های هسته‌ای ایران ابراز می‌شود در اصل بهانه‌ای بیش نیست تا بتوانند از آن برای گیر انداختن ایران بهره‌برداری نمایند. والا خوشبینانه‌ترین تخمین‌ها که از سوی سازمان‌های مستقل غربی نسبت به توان هسته‌ای ایران زده شده حکایت از آن دارد که ایران دست‌کم 5 تا 10 سال تا رسیدن به تکمیل مرحله غنی‌‌سازی فاصله دارد.

این سخن به هیچ‌روی به معنای آن نیست که همه مخالفت‌هایی که از سوی غربی‌ها با برنامه‌های هسته‌ای ما می‌شود بهانه‌ای است برای مقابله با نظام. شکست مذاکرات عملاً سبب خواهد شد تا صف آنان که خواهان براندازی نظام نیستند و صرفاً با خود برنامه غنی‌سازی مشکل دارند، با آنان که خواهان براندازی نظام هستند و غنی‌سازی صرفاً برای آنان بهانه و مستمسکی بیش نیست یکی شود. جدا نگه‌داشتن این صفوف برای آینده نظام و منافع ملی‌مان  همان‌قدر اهمیت دارد که محور برنامه هسته‌ای‌مان.

می‌رسیم به صفوف خودمان. واقعیت آنست که در داخل صفوف خودمان هم همه «فرشته» نیستند. برای بسیاری از مخالفین مصالحه با غرب برسر برنامه هسته‌ای‌مان، مسأله صرفاً بحث هسته‌ای نیست.

برخی بدشان نمی‌آید تا از نمد بحران هسته‌ای کلاهی برای اعتبار انقلابی‌شان دست و پا کنند. عده‌ای هم صادقانه تصور می‌کنند که هر نوع مصالحه و توافق، عقب‌نشینی و تسلیم در برابر غرب است. و یا همان طور که پیش‌تر اشاره کردم تصور می‌کنند که غربی‌ها بلوف می‌زنند و تحریمی در کار نخواهد بود و یا اگر تحریم صورت گیرد ضرر و زیان آن برای غربی‌ها خیلی بیشتر از ما خواهد بود و قس علیهذا.

نخست آنکه تحریم به هیچ روی بلوف نبوده و همان طور که اشاره شد، جناح‌ها و جریانات مشخصی در غرب خیلی جدی و اساسی به دنبال تحریم هستند. ثانیاً اینکه درست است که تحریم برای غربی‌ها مشکلات و معضلاتی به همراه خواهد آورد، اما دشواری‌های آن برای ما هم فراوان خواهد بود.

آمریکایی‌ها با تلاش خستگی‌ناپذیری ظرف قریب به سه سال گذشته توانسته‌اند پرونده هسته‌ای ما را از شورای حکام در وین به شورای امنیت در نیویورک انتقال دهند. به علاوه آنان توانسته‌اند اجماع 1+5 را کم و بیش به دست آورند.

درست است که چین و روسیه مناسبات گسترده تجاری با ما دارند و چندان تمایلی به تحریم ندارند، اما با توجه به حجم مناسبات اقتصادی هر دو کشور با اروپا و آمریکا، بعید به‌نظر می‌رسد اگر آمریکایی‌ها بر روی مسکو و پکن فشار جدی وارد نمایند آنان هنوز در هیبت «فرشته» نجات ما عمل نمایند. ضمن آنکه هیچ‌کس دعوت به تسلیم، سازش و گذشت از منافع ملی کشور را تجویز نمی‌نماید، در عین‌حال هم عقل سلیم حکم می‌نماید که حتی‌الامکان کار را برای مخالفین‌مان و آنان که به دنبال بهانه برای رویارویی با ایران هستند سهل و ساده نکنیم.

کد خبر 4070

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز