به گزارش همشهري آنلاين به نقل از پوشكين هاوس، جايزه سالانه كتاب پوشكين از شش سال پيش با هدف تلاش براي افزايش درك عموم مردم از جهان روسيزبان به كتابهاي برگزيده اهدا ميشود و امسال اين جايزه معتبر به الكسيس پري با كتاب «جنگ درون: روزنوشتهايي از محاصره لنينگراد» رسيد؛ اثري كه كوشيده يكي از دهشتناكترين دوران تاريخ معاصر روسيه را در دوران جنگ جهاني دوم از زبان مردم عادي اين كشور روايت كند. رئيس هيات داوران اين جايزه نيك كلگ، معاون پيشين نخستوزير بريتانياست كه تبار روسي دارد.
«جنگ درون» از ميان فهرستي شامل شش نامزد نهايي به جايزه پوشكين دست يافت؛ «آرماگدون و پارانويا: رويارويي هستهاي»، «هواشناس استالين: داستان ناگفته مردي از عشق، زندگي و مرگ»، «خانه حكومت: حماسه انقلاب روسيه» و «ديگر روسيها» و «گورباچف: زندگي و دوران او» ديگر نامزدهاي اين دوره بودند كه در اين ميان «ديگر روسيها» جايزه بهترين كتاب ترجمهشده را برد. خانم پري كه استاد تاريخ در دانشگاه بوستن است، در اين گفتگو از علاقه خود به تاريخ روسيه و شيوه نگارش «جنگ درون» گفته است.
- چطور به روسيه علاقهمند شديد؟
من هميشه به تاريخ، روانشناسي و ادبيات و پرسشهاي بنيادين درباره درك رفتار انسان علاقه داشتهام. به همين دليل در دانشگاه درسهاي مختلف درباره تاريخ برميداشتم. آنچه من را به تاريخ روسيه علاقهمند كرد، شيوه شاعرانه پاسخ دادن آنها به اين پرسشهاي بنيادين بود. من هميشه تحت تاثير سنت روسي ارزش دادن به واژهها بودهام و به همين دليل آگاهانه درس تاريخ روشنفكري روسيه را انتخاب كردم تا فرصت خواندن رمانها و نمايشنامههاي بزرگ روسي را از دست ندهم.
- چطور شد كه به موضوع محوري كتاب رسيديد؟
به عنوان دانشجوي زبان روسي سفرهاي فراوان به سنپترزبورگ داشتم و تاريخچه محاصره را روشن و آشكار در چشماندازهاي شهر ديدم. محاصره بخشي آشكار از اين شهر است كه ساكنان شفاف و با افتخار درباره آن بحث ميكنند. من واقعا به سوي موضوع كشيده شدم و آنچه بيش از اندازه به نظرم جالب رسيد، زيبايي موجود در نوشتههاي تاريخي نويسندگان غيرحرفهاي درباره محاصره آن هم در بدترين شرايط انساني بود.
- پژوهشها را به كدام روش شكل داديد؟
ميخواستم بدانم احساس مردم لنينگراد درباره جنگ چيست و چطور مردمي كه به زنده ماندن ميانديشند و براي آن تلاش ميكنند، آن تلاشها را در قالب واژهها ميريزند. در اين راه به انبوه روزنوشتهايي رسيدم كه در آرشيوهاي عمومي و خصوصي در شهر نگهداري ميشد. يكي از كميتههاي محلي از نوامبر 1941 مردم را به جمعآوري و نگهداري روزنوشتها و يادداشتها ترغيب كرده بود و به همين دليل انبوهي از متن براي تحقيق و پژوهش وجود داشت.
- فكر ميكنيد دليل روي آوردن بسياري از ساكنان لنينگراد به نوشتن چه بود؟
پيش از جنگ جهاني دوم، بسياري از شهروندان شوروي براي اينكه به شهرونداني بهتر تبديل شوند، به نوشتن يادداشتهاي روزانه از زندگي شخصي تشويق ميشدند. در دوران محاصره، يك دليل تازه و بسيار منحصر به فرد براي اين امر پيدا شد: روزنوشتها ميتوانستند اسناد پايه براي تاريخ رسمي محاصره باشند. آنها هيچ چشماندازي براي پايان جنگ نداشتند و اينكه قرار است نبرد لنينگراد به نفع كدام جبهه تمام شود اما ايده نوشتن يادداشت همچنان وجود داشت. البته بحث بر سر اين بود كه روزنوشتها را نويسندگان حرفهاي بنويسند يا مردم عادي و در نهايت قرار شد شهروندان اين مسئوليت را بر عهده بگيرند. در پايان هم يادداشتها را ميگرفتند و به عنوان سند رسمي تاريخ محاصره استفاده ميكردند.
- مردم چه انگيزهاي از نگه داشتن يادداشتها داشتند؟
هر كس دليلي براي خودش داشت و هدف حزب حاكم فقط يكي از آنها بود؛ برخي مينوشتند براي اينكه بر شرايط موجود غلبه كنند، عدهاي ميخواستند فرزندانشان كه از شهر بيرون رفته بودند در جريان ماجرا قرار بگيرند و گروهي هم ميخواستند آن را براي آيندگان به يادگار بگذارند. البته دلايل در گذر زمان عوض ميشد. براي مثال، بدون تقويمهاي مكانيكي و سوت قطارها و كارخانهها خيلي سخت ميشد زمان دقيق روز را حدس زد. در آن زمستانهاي تاريك و طولاني پترزبورگ، نوشتن خاطره و يادداشت راهي بود براي در جريان قرار گرفتن زمان دقيق ماه و سال.
- در پژوهشها بيش از همه تحت تاثير چه چيزي قرار گرفتيد؟
من به شدت به پرسشهاي عمقي درباره شرايط و روانشناسي انساني و محدوديتهاي بدن انسان علاقه دارم. تقريبا تمام نويسندگان روزنوشت از اينكه چطور در آن شرايط بحراني و وحشتناك دوام آوردهاند شگفتزده هستند. برجستهترين آنها هم نوجواني است به نام برتا زلاتينكووا كه يادداشتهايش به انديشههايي فلسفي در باب سرشت آزادي و عشق تبديل شد. با در نظر گرفتن شرايط زندگي اين دختر در آن دوران، نوشتههايش را ميتوان مجموعهاي از انديشهها و باورهاي باورنكردني دانست.
نظر شما