فرشاد شیرزادی-خبرنگار:چهره پیر با خطوط ریز و پوست سفید خانم مارپل در مترو خودنمایی می‌کرد. یک لحظه احساس کردم خود «خانم مارپل» است که کنار مسافر مترو نشسته است.

کتاب دیجیتال جایگزین کتاب مترو

سمت راستش نیز «هرکول پوآرو» سبیلش را تاب می‌داد و با ذره‌بینی که در دست داشت دنبال چیزی می‌گشت. آن هم وسط واگن مترو تهران! از جوانی که کت خوش‌برش و خوش‌دوختی پوشیده بود پرسیدم که خانم مارپل، هرکول پوآرو و «دوریان گری» 20 ساله اینجا چه می‌کنند.

با طمأنینه خاصی گوشه سبیل‌هایش را جوید و شمرده شمرده برایم توضیح داد که چرا شخصیت‌های رمان‌های آگاتاکریستی و اسکار وایلد و چندین نویسنده طراز اول اینجا حضور دارند. چشم را در چشمخانه گرداندم که بلافاصله متوجه شدم به وضوح می‌توانم تصویر آگاتاکریستی را ببینم. باورم نمی‌شد که اسکار وایلد در کنار چارلز دیکنز، با آن ریش توپی‌اش تهران را گز می‌کند!

جوان خوش‌پوش اعتراف کرد که خودش هم در مترو با گوشی همراهش بازی می‌کرده. گفت: «حالا دیگر لازم نیست در مترو تهران ناخن‌تان را بجوید تا به مقصد برسید. دیگر نیازی نیست گوشی مبارک را از جیبتان بیرون بکشید و مشغول بازی با انواع گیم‌ها شوید. سکه‌ها را پارو کنید و از هوا به زمین بپرید و دوباره سکه‌ها روی ریل را درو کنید.

دیگر هیچ‌وقت به فکر گیم‌آور شدن نباشید. راحت و آسوده می‌توانید گوشی همراهتان را روشن کنید و جلو دستگاه فیدیباکس در ایستگاه مترو بگیرید و تا یک ساعت کتاب مورد علاقه‌تان را بخوانید. این دستگاه از بهمن سال گذشته در 23 ایستگاه مترو دایر است و همه هزینه‌های آن هم با توافق مترو تهران برعهده فیدیبو است. اگر می‌خواهی بدانی که چرا در ایستگاه تئاتر شهر همه این نویسنده‌ها حی و حاضر کنارت روی صندلی نشسته‌اند، به دقت حرف‌هایم را بشنو! ‌»

  • 25 هزار عنوان کتاب

در جایش روی صندلی جابه‌جا می‌شود. استکان چای را از «استلا» می‌گیرد و به دست «پیپ» می‌دهد. «جو گارگری» چکش آهنگری‌اش را از جیب بیرون می‌کشد و‌ گویی می‌خواهد در کوره آهنگری رمان «آرزوهای بزرگ» در مترو تهران آهنگری کند. اما خواهر پیپ با یک پیشبند، وردنه به دست به تابلو ایستگاه «جوانمرد قصاب» نگاه می‌کند و یک لحظه فکر می‌کنیم که می‌خواهد از فرط عصبانیت وردنه را به پنجره واگن بکوبد.

درست در همین لحظه سر و کله خانم «هاویشام» پیدا می‌شود.» از فرط تعجب زبان در دهانم نمی‌چرخد. جوان خوش‌پوش تهرانی می‌گوید: «در دستگاه به ظاهر کوچک فیدیباکس بیش از 25 هزار عنوان کتاب، کتاب صوتی و پادکست موجود است. شما می‌توانید در مورد سوژه‌هایی که در مترو ذهنتان را به خودش مشغول کرده، سلسله‌ای اطلاعات مفید و مختصر به دست‌آورید که همان «پادکست» نام دارد. کتاب صوتی هم که معرف حضورتان هست.

در این مورد هم شما مثل همه می‌دانید که بی‌نیاز از متن کاغذی یا دیجیتالی می‌توانید به فرض کتابی از احمد شاملو را با صدای خودش بشنوید و چشمتان را ببندید و در دنیای قصه و کلمات غرق شوید. در دستگاه فیدیبو سلیقه‌های همگانی لحاظ شده است. همان‌طور که کتاب‌های سید مهدی شجاعی و علیرضا قزوه از جلو چشمتان می‌گذرد به راحتی می‌توانید «جای خالی سلوچ» یا حتی «کلیدر» 10جلدی محمود دولت‌آبادی را بخوانید.

دلیلی ندارد که یکی از نهادهای فرهنگی نگاه و نحله فکری نویسنده و شاعری را نپسندد. شما می‌توانید بدون اعمال سلیقه‌ای از بالا کل آثار آگاتا کریستی، ملکه جنایت انگلیس را بخوانید که انصافاً برای اوقات داخل مترو هم پرکشش و جذاب است. «آرزوهای بزرگ» چارلز دیکنز را بخوانید یا آثار کلاسیک‌های فرانسوی را مانند اونوره دوبالزاک و اسکار وایلد انگلیسی دوره کنید. تقریباً کل آثار احمد شاملو و احمد محمود در این دستگاه کوچک هست.

اگر به سفرنامه علاقه‌مندید می‌توانید با یک کلیک کوچک از میان انبوهی از سفرنامه‌ها یکی را انتخاب کنید و بخوانید. آثار ادبیات داستانی جهان بدون جانبداری در اختیارتان قرار گرفته. به سادگی می‌توانید آثار ریموند کارور و آنتون چخوف را بخوانید. اگر علاقه‌مند به نقاشی یا سینما هستید می‌توانید علایق خودتان را لابه‌لای همین کتاب‌ها دنبال کنید. کتاب‌ها دسته‌بندی شده و به شکل منسجم و منظم این امکان را به شما می‌دهد که در هر زمینه کتاب مورد نظرتان را بخوانید.»

  • بالزاک با جثه چاقش هم اینجاست

بالزاک با جثه نسبتاً چاقش هم اینجاست. باباگوریو در ایستگاه مترو مشغول دستفروشی است تا بتواند خرج خوشـــگذرانــی‌های دخترانش را بپردازد. اما این پایان ماجرا نیست. حتی باباگوریو ظروف نقره را هم در ایستگاه «مصلی» می‌فروشد و صدا در گلو می‌اندازد تا زودتر پول کرایه تک اتاقش را در طبقه فوقانی یک پانسیون زهوار در‌رفته بدهد. این ظروف البته ظروف جهیزیه همسرش است که او را خیلی دوست داشت. با دستان قدرتمندش و ماهیچه ساعد و بازو ظروف نقره را در هم می‌پیچد تا بخشی از اندوهش را زیر ظاهر دستفروشی پنهان کند.

جوان خوش‌پوش می‌گوید: «برای استفاده رایگان از کتاب‌های فیدیبو کافی است از بازار، پلی‌استور یا گلکسی‌اپ برنامه «فیدیبو» را دریافت و نصب کنید. پس از نصب این برنامه یک اکانت برای خودتان می‌سازید که ساده‌تر از آب خوردن است. پس از این مرحله یک بارکد در سمت راست بالای صفحه شما ظاهر می‌شود.

آن را جلو دستگاه فیدباکس قرار می‌دهید تا به مدت یک ساعت به شکل رایگان کتاب بخوانید. بعد از یک ساعت مطالعه باز هم می‌توانید خودتان را به یکی دیگر از دستگاه‌های فیدباکس برسانید و زمان خود را به‌طور رایگان تمدید کنید. نکته جالب اینجاست که اگر از مترو خارج شوید و به مقصد برسید، هر جا که باشید می‌توانید تا یک ساعت به خواندن کتاب مورد علاقه‌تان ادامه دهید یا فردا که باز هم وارد مترو شدید، همان کتاب را از همان‌جای قبل از سر بگیرید و بخوانید.

  • 23 ایستگاه کدامند؟

جوان خوش‌پوش لبخند می‌زند و مقداری گوشت و یک قرص نان به مرد تبهکار که حالا در ایستگاه از «پیپ» سوهان برای پاره کردن زنجیر پایش می‌خواهد، می‌دهد و می‌گوید: «در 23 ایستگاه مترو به دستگاه فیدباکس دسترسی دارید. این دستگاه‌ها دقیقاً در ایستگاه‌ها تعبیه شده‌اند. ایستگاه تجریش، قلهک، جوانمرد قصاب، شاهد، فرودگاه امام خمینی(ره)‌، بهارستان، دانشگاه شریف، تهران(صادقیه)‌، تئاتر شهر، مصلی، انقلاب اسلامی، شهرک اکباتان، بیمه (به سمت داخل شهر)‌، فرهنگسرا، آزادگان، امام خمینی(ره)‌، کرج، گلشهر، شادمان و میدان آزادی و چند ایستگاه دیگر مجهز به این دستگاه‌اند.

فیدیبو در تلاش است تا دستگاه فیدباکس به سازمان انتقال خون هم به شکل گسترده‌تر راه یابد. چنانکه تاکنون چند دستگاه به این سازمان اختصاص یافته. این مکان هم جزو مکان‌هایی است که مراجعان زیادی دارد و وقت شهروندان در آن نباید به بطالت تلف شود.

اکنون فیدیبو با 500ناشر ایرانی در ارتباط است. ناشرانی مانند چشمه، ققنوس، قطره، نیستان، نی و... که اعتبارشان در زمینه‌های فرهنگی قبلاً به اثبات رسیده است. کیفیت کتاب‌ها EPUP است و این کیفیت از PDF به مراتب بالاتر است. طبق توافق با مترو تهران، همه این امکانات به رایگان در اختیار شهروندان قرار می‌گیرد و آن هم صرفاً به دلیل حفظ جنبه تبلیغی کتاب و کتابخوانی است به‌طوری که طی 10 روز نخست فعالیت فیدیبو در مترو تهران، آمار مطالعه 100 هزار ساعت بود که طبعاً این میزان مطالعه دیجیتالی و صوتی به مقدار قابل توجهی می‌تواند آمار مطالعه را بالا ببرد.» حالا می‌فهمم که چرا خانم «هاویشام» از آفتاب دوری می‌کند و همچنان در ایستگاه‌های مترو با لباس روز عروسی‌‌اش می‌چرخد و به تاریکی‌های زیرزمین پناه آورده است.

  • تعداد ایستگاه‌ها افزایش می‌یابد

جوان خوش‌پوش با استلا خوش‌وبش می‌کند و می‌گوید: «به‌زودی تعداد دستگاه‌های فیدباکس در ایستگاه‌های دیگر مترو تهران افزایش خواهد یافت. همه تلاش ما معطوف به این موضوع است که مردم از وقت‌های باطل خود نهایت استفاده را ببرند، کتاب بخوانند و در شرایط فعلی که آمار مطالعه کتاب کاغذی در تهران بسیار پایین است، این آمار را در پایتخت به وسیله کتاب دیجیتالی و صوتی افزایش بدهند. قبلاً کنار هر دستگاه فیدباکس متصدی مترو و فیدیبو ایستاده بودند تا مردم را راهنمایی کنند اما استفاده از این دستگاه به قدری ساده است که متوجه شدیم نیازی به حضور آنها نیست.

مردم به جای انواع بازی‌های اندرویدی و بچه‌ها حتی به جای بازی با تبلت‌هایشان می‌توانند کتاب کودک و نوجوان و رمان نوجوان بخوانند. هدف ما بالا بردن کرکره مطالعه در مترو تهران است.» حالا دیگر کاملاً دریافته‌ایم که چگونه می‌توان کنار همه این نویسندگان و شخصیت‌های زنده در مترو تهران طی طریق کرد. چنین که باشد همه شهروندان و مسافران مثل ما حال بهتری دارند.

کد خبر 409867

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha