این تسلیحات در حوزه هدایت حرارتی و راداری فعال بوده و جنگندههای رهگیر با بهره گیری از آنها میتوانند به صورت موثر جهت عملیات گشت هوایی یا پرواز های سریع (اسکرامبل) جهت رهگیری اهداف متخاصم فعالیت کنند و به عنوان یکی از اصلیترین ارکان پدافند هوایی که همانا سکوهای هواپایه رهاسازی موشک جهت اجرای طرح های دفاع هوایی موثر هستند واقع شوند.
نخستین سابقه عملکردی متخصصان هوافضایی کشورمان در بحث موشکهای پیچیده هوا به هوا، به دوران جنگ تحمیلی باز میگردد که با هدف عمردهی و فعال سازی بخش های مختلف این تسلیحات، همچنین تولید برخی قطعات از جمله باتری های موشک، فعالیت هایی را آغاز کردند.
این فعالیتها به اهداف مهمی از جمله راه اندازی موشکهای راهبردی «فینیکس» جنگنده های F-14 «تامکت» منتهی شد که به عنوان اصلی ترین سلاح هواپایه کشورمان در مقابل نیروی هوایی رژیم بعثی عراق مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.
این موشکها که آن زمان در نوع خود از پیچیدهترین تجهیزات بودند، شرایط خاصی را جهت نگه داری می طلبیدند و مشکل اصلی آنها، باتریهای موجود در سامانه منبع تغذیه بود که پس از گذشت چندسال منقضی شده و عملا موشک را غیرقابل استفاده می کرد.
به همین دلیل اهمیت دستیابی به فناوری طراحی یا تعمیر باتری های موجود بلافاصله در دستور کار قرار گرفت.
پس از مدتی و با اطمینان از طولانی شدن جنگ، فرماندهان ارشد و تصمیم گیر بر این مهم اتفاق نظر پیدا کردند که ذخایر با ارزش و حساس موشک های «فینیکس» باید برای شرایط خاص حفظ شده و لذا نیازمند موشکی تازه جهت بهره برداری بر روی تامکت های نهاجا هستند.
به همین دلیل با جستجو در امکانات در دسترس، به موشک های هدایت نیمه فعال راداری MIM-23 Hawk که جهت پرتاب از سکوهای پدافند هوایی زمین پایه مورد استفاده قرار می گرفتند، رسیدند که عملکرد فوق العاده خود را طی جنگ به نمایش گذاشته بود.
پس از ماهها تستهای زمینی و پروازی و طی آزمایشهای گوناگون در میادین نبرد واقعی، نهایتا این موشکها با تغییراتی، قابلیت هماهنگی با رادار پیشرفته AN/AWG-9 «تامکت» را پیدا کرده و به عنوان سلاحی جدید تحت عنوان AIM-23A SkyHawk (پروژه سجیل) معرفی شد.
تنها دو تیر از این موشک به دلیل جثه بزرگ خود بر روی جنگنده قابل نصب بود درحالیکه هر جنگنده F-14 توانایی حمل تا شش فروند موشک «فینیکس» را داشت (البته جهت عملکرد بهتر معمولا بین 2 تا 4 تیر موشک فینیکس بر روی تامکت حمل می شد) اما با تمام این تفاسیر، حرکت جدید که خودکفایی بزرگی در عرصه صنعت هوایی به حساب آمده و به مشابه خون تازه در رگ های نیروی هوایی بود، نتیجه خود را نشان داد و یک فروند جنگنده «سوپراتاندارد» بر فراز خلیج فارس و یک فروند میگ 29 در پایان جنگ در منطقه غرب کشور به وسیله سجیل ها از دارایی نیروی هوایی عراق کم شدند.
با پایان جنگ و خرید هواپیماهای شرقی، نمونههای جدیدتری از موشکهای هوا به هوا وارد کشورمان شد که در جهت هماهنگ سازی ناوگان هر یک از موشک های موجود غربی و شرقی نهاجا بر روی دیگر تایپ هواپیماهای شکاری نیروی هوایی تست شدند که از جمله آن میتوان به موشک AIM-9 آمریکایی بر روی F-7 چینی و میراژ F1 فرانسوی، موشک R-73 روسی بر روی F-4 آمریکایی، PL-7 چینی بر روی میراژ F1 فرانسوی، F-4 و F-5 آمریکایی و R-27 روسی بر روی F-14 آمریکایی اشاره کرد که برخی به نتایجی رسیده و برخی نیز در همان مراحل آزمایشی رها شدند اما هدف از این اقدامات، احتمالا این بود که در شرایط خاص نبرد نیروی هوایی، پتانسیل بهره گیری حداکثری از تمام امکانات با حداقل محدودیتها وجود داشته باشد.
کمی بعد، جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش به عنوان مجری طرح های هوا به هوا، موشکی جدید خود به نام «فاطر» را معرفی کرد که به نظر میرسید نسخه بهینه سازی شده AIM-9 سایدوایندر است که پیش از انقلاب از ایالات متحده خریداری شده و با هدف بهره گیری بر روی جنگنده های غربی موجود و قابلیت هدایت حرارتی فعالیت میکرد.
در این پروژه، احتمالا هدف ابتدایی بهبود عملکرد و عمردهی موشک های موجود که زمان طولانی از خرید آنان می گذشت بوده است سپس ساخت نمونه مشابه با توجه به تجربه موفق سایدوایندر طی جنگ هشت ساله در دستور کار قرار میگرفت که البته از نتایج این پروژه اطلاعی در دسترس نیست.
پس از این فعالیت ها، اخبار گوناگون از بهینه سازی انواع تسلیحات هوا به هوای موجود در ساختار نیروی هوایی در مراسم های گوناگون ازجمله رژه های نیروهای مسلح دیده میشد که گاها در رزمایش ها نیز به صورت عملی شاهد تست عملکردی آنان بودهایم.
منبع: فارس
نظر شما