به گزارش همشهری، این جنایت شامگاه 28مهرماه سال93 در فضای سبز کنار بزرگراه شهید حکیم اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که گروهی از مأموران کلانتری139 مرزداران در حال گشتزنی بودند که به جوانی که در فضای سبز بود مشکوک شدند. یکی از مأموران به نام سروان محمد جلالیکاشانی به سوی این جوان رفت اما وقتی به نزدیکی او رسید، جوان ناشناس به رویش اسلحه کشید و شلیک کرد. چند لحظه بعد سربازی که همراه سروان جلالی بود سراغ او رفت و با جسد خونین وی مواجه شد و درخواست نیروی کمکی کرد.
بررسیهای اولیه حاکی از این بود که ضارب از موادفروشان منطقه است که از بیم دستگیری مأمور کلانتری را به قتل رسانده است. هرچند قاتل فراری ردی از خود به جا نگذاشته بود اما سرانجام مخفیگاهش در کرج شناسایی و دستگیر شد. مأموران در بازرسی از مخفیگاه وی موفق به کشف سلاح کمری، 20فشنگ و نیم کیلو انواع موادمخدر ازجمله شیشه و کراک شدند.
او در اعترافاتش گفت: شب حادثه یک کیلو شیشه همراه داشتم و از ترس دستگیری با اسلحه شاتگان به مأمور پلیس شلیک و فرار کردم. در ادامه تحقیقات فاش شد که او برای دختر جوانی پیامک فرستاده و گفته بهدلیل قتل یک مأمور پلیس فراری است و از او درخواستی کرده بود.
از سوی دیگر زن جوانی که صحنه فرار متهم را دیده بود نیز او را در پلیس آگاهی بهعنوان قاتل مأمور پلیس شناسایی کرد. در این شرایط متهم در دادگاه کیفری پای میز محاکمه ایستاد و در دفاع از خودش گفت: قبول دارم که مدتها در محل حادثه با پسر داییام موادمخدر میفروختم اما از ماجرای قتل مأمور پلیس اطلاعی ندارم و اعترافات اولیهام تحت فشار بود. با وجود انکارهای متهم، قضات دادگاه وی را به قصاص محکوم کردند. این حکم اما با اعتراض متهم در دیوانعالی کشور شکسته و پرونده برای محاکمه مجدد متهم به دادگاه فرستاده شد.
در دومین دور از رسیدگی به پرونده شهادت مأمور پلیس که دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد، پدر و مادر مقتول برای قاتل پسرشان درخواست حکم قصاص کردند و در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و به دفاع از خودش پرداخت. او گفت: پسر داییام در آنجا موادفروشی میکرد. او بستههای مواد را در لابهلای بوتهها پنهان کرده بود و وظیفه من مراقبت از آنها بود و در ازای این کار روزی 50هزار تومان میگرفتم اما در قتل مأمور پلیس نقشی نداشتم. وی درباره اظهارات شاهدی که او را هنگام فرار دیده بود نیز گفت: باور کنید او من را با فرد دیگری اشتباه گرفته است. اگر او راست میگوید در دادگاه و جلوی روی خودم بگوید که من قاتل هستم.
وقتی قاضی درباره پیامکی که متهم به دختر جوانی داده و گفته بود یک پلیس را به قتل رسانده سؤال کرد، متهم اینطور جواب داد: من از او 200میلیون تومان طلب داشتم و چون پولم را پس نمیداد به او پیامک زدم و گفتم من یک پلیس را به قتل رساندهام و اگر پولم را پس ندهی تو را هم میکشم. با این تهدید توانستم 30میلیون از طلبم را پس بگیرم. من هر اعترافی که قبلا کرده بودم تحت فشار بود و قاتل نیستم.
با پایان دفاعیات متهم و وکیل مدافعش ختم جلسه اعلام شد و قرار است قضات دادگاه بهزودی رأی خود را اعلام کنند.
نظر شما