که باید تلاش کنید به زور آنها را بین برنامههایتان جا دهید؟ آیا در واقع میخواهید فعالیتهای زیادی را در یک زمان کوتاه انجامدهید؟ اگر این طور است میتوانید با گفتن تنها یک "نه" به برخی درخواست ها، استرس خود را کاهش دهید بدون اینکه نیاز به اقدام بیشتری باشد.
اما چرا لازم است برخی اوقات، نه بگوییم؟
طبیعی است شما همواره درخواستها و دعوتهای ارزشمند بیشماری دارید که قرار است مقداری از وقت آزاد شما را پرکند. اما اگر این فرصتها موجود نباشد، در عوض سطح استرس شما را افزایش میدهد.به طوری که متوجه میشوید به راحتی شرایط پرفشاری در زندگی شما بوجود آمده است.
واقعیت این است که اگر شما نتوانید به وظایف اصلی خود بپردازید، مشکلات جدی برای شما پیش خواهد آمد. بنابراین، به هرحال لازم است توجه کنید که شما برای قرارگذاشتن با دیگران، فرصتهای مطمئنی را در اختیار داشته باشید.
نه گفتن میتواند برای شما خوب باشد.
نه گفتن به هیچ وجه یک عمل خودخواهانه نیست. در واقع، آن می تواند سودمندترین و خوشایندترین کاری باشد که شما برای بستگان خود یا انجام سایر تعهدات و وظایفتان انجام میدهید.
وقتی شما "نه" میگویید، قادر خواهید بود وقت باکیفیتتری را برای مواردی بگذارید که قبلا آنها را پذیرفتهاید.
نه گفتن به شما اجازه میدهد تجربههای جدید داشته باشید.
وقتی شما به برخی درخواستها، نه میگویید، طبیعی است وقت آزاد بیشتری خواهید داشت که به آنچه علاقهمندید بپردازید.
نه گفتن به شما امکان شناسایی توانایی های دیگران را میدهد.
اجازه دهید دیگرانی هم که در اطراف شما هستند برای حل مشکلات به میدان بیایند و سهمی در این زمینه بپذیرند.
به عبارت دیگر، اگرچه دیگران ممکن است مانند شما نتوانند به خوبی از عهده حل مسایل برآیند، اما این درس ارزشمندیاست برای شما که در ضمن بدستآوردن ثروت وقت آزاد، به دیگران هم اجازه دهید در پیشبرد مسایل کمک کنند.
بله گفتن همیشه بهترین جواب نیست.
در شرایطی که سر شما خیلی شلوغ است و زیر فشار استرس زیادی هستید،امکان زیادی وجود دارد که بیمار، خسته یا درگیر یک درد پیچیده کهنهشده شوید؛ در این موقعیت، پذیرش هرنوع قراری با دیگران، نه به نفع شماست و نه به نفع آنها.
اما، چه موقع نه میگوییم
گاهی اوقات تصمیمگیری در مورد فعالیتهایی که به نظرتان میرسد جا دارد به آنها توجه کرده و برایشان وقت بگذارید، مشکل است. توجه به این نکات به شما کمک می کند که راحت تر بتوانید در مورد فرصت ها و آنچه در مسیر زندگی شما قرار میگیرد ارزشگذاری کنید.
خودتان را پیدا کنید.
نه گفتن به شما کمک میکند بتوانید در مورد مسایلی که برایتان مهمترند اولویت قایل شوید. به این ترتیب شما زمانی را بدست می آورید که میتوانید آنچه واقعا میخواهید، انجام دهید؛ مانند ترک کارتان در یک ساعت قابل قبول تا زمانی را در پایان روز برای یک گریز آرامبخش ذهنی و فکری به خودتان اختصاص دهید.
وقتی به مواردی نه میگویید باعث میشود وظایف جاریتان و به طور کلی اولویتهایتان را قبل از پذیرش هرتعهد و قرار جدیدی بررسی کنید و ببینید آیا این تعهدات جدید واقعا برایتان مهم است. اگر آن موردی است که شما احساس قوی خوبی نسبت به انجامش دارید؛ آن را با تمام وجود بپذیرید.
بخش استرسزای هربله را درنظربگیرید.
آیا برای این پذیرش جدید، شما به دوره بلند یا کوتاه مدت تعهدات خود توجه دارید؟ در نظربگیرید اگر وقتتان را صرفا در یک بعدازظهربرای مثال به پختن کیکهایی برای فروش در مدرسه اختصاص دهید کمتر وقت ارزشمند شما را میگیرد تا اینکه در کمیته سازندگی مدرسه برای یک سال کامل، وقت بگذارید.
اگر یک فعالیتی میتواند سایر منابع استرس در زندگی شما را ازبین ببرد یا به آنها پایان بخشد، بخصوص برای یک زمان طولانی؛ به آن توجه جدی کنید.
بیمورد احساس گناه نکنید.
اگر دوستان شما میخواهند با هم یک بعدازظهر، بدون هماهنگی قبلی، برنامهای خارج از شهربگذارند؛ درست زمانی که شما داشتن یک بعدازظهر آرام را در خانه با همسرتان برنامهریزی کردهاید؛ این درست است که پیشنهاد آنها را رد کنید.
آیا شما خودتان را ملزم کرده اید که حتما به آنها ملحق شوید و به خاطر احساس گناه یا انجام وظیفه، عقیده خود را تغییردادهاید. این کار تنها شما را به سوی استرس بیشتر در زندگی، هدایت خواهد کرد.
وظایف جاریتان را حفظ کنید.
نه گفتن به برخی پیشنهادها به این معنا نیست که وظایف خانوادگی و ارتباطات فامیلی و دوستانه خود را ازدست بدهید. برای مثال، اگر دوستان یا اقوام شما می خواهند با آنها شام بخورید لازم نیست این کار وقت زیادی از شما بگیرد میتوانید سادهتر مسئله را برگزارکنید. غذای آماده از بیرون بگیرید یا از هرکسی بخواهید برای سهیم شدن درتدارک شام، یک نوع غذا بیاورد.
حتی ممکن است نیاز به استراحت داشته باشید.
آیا با وجودی که به شدت نیاز به استراحت دارید، به راحتی با دعوت یک دوست وسوسه میشوید که داوطلبانه خود را درگیر یک مورد قدیمی کنید یا حتی برای یک برنامه هیجانانگیز به او ملحق شوید؟
چه اشکالی دارد یک روز را بدون پذیرش هیچ درخواستی، تنها به خودتان اختصاص دهید. قطعا فرصتهای دیگری برای این نوع ارتباطات خواهد بود.استراحت هم در جای خود میتواند یک برنامه جدی باشد که به شما انرژی لازم را برای بهترانجامدادن برنامه های بعدی میدهد.
اما اینکه چگونه نه بگوییم هم مهم است!
میبینید که چقدر ساده و آسان میتوانیم با گفتن یک کلمه کوتاه نه، به خودمان اجازه دهیم که حق تقدمهایی برای گذران وقتمان داشته باشیم. البته موارد زیادی نیز وجود دارند که به این سادگی نمی توان تصمیم گرفت و به آن عمل کرد. شاید نکات زیر به شما کمک کند که بتوانید بهتر از عهده این کار برآیید.
ساده گویی و بیپرده گویی را تمرین کنید.
دلایلی را که باعث میشود دعوتی یا انجام کاری را نپذیرید، مخدوش و تغییرندهید. واقعیت همیشه بهترین و مهمترین اصل پذیرفته شده از سوی دیگران برای رد دعوت آنهاست. فرقی نمی کند که آن شخص یک دوست باشد یا فامیل، همکار ویا یک فرد غریبه.
حتی تجربه به خوبی نشان میدهد که وقتی دلایل واقعی نپذیرفتن کاری را به سادگی بیان میکنیم در واقع، طرف مقابل نیز میپذیرد که شما امکان انجام آن کار را نداشتهاید و هیچ بغض و غرضی در کار نیست.
بدون تندی و به آرامی دیگران را مایوس کنید.
نه گفتن به دیگران اگرچه بسیار ساده مینماید اما واقعیت این است اگر بخواهد درست انجام شود، عملی بسیار ظریف و حساس است.
ما باید تلاش کنیم در کمال احترام به دیگران، حق خودمان را برای قبول یا رد خواست آنها به رسمیت بشناسیم. بنابراین رفتار ما باید نشانگر این نحوه تفکر و نگاه باشد.قطعا هرنوع برخورد تند و سریع و از سربیحوصلگی میتواند دیگری را بیازارد.
اما اگر مشکلات و دلایل ما با حسن نیت و به آرامی بیان شود؛ طرف مقابل فرصتی مییابد که آن شرایط را به درستی درک کند و بدون هرنوع پیشداوری و دلخوری و بدون اینکه خدشهای به مناسبات دوستانه شما وارد آید، راه دیگری را برای حل مسئله خود برگزیند.
گاهی ممکن است فردی به دلایل مختلفی- که خود شما نیز به دلیل توضیح مناسب ندادن در مورد مشکلاتتان نقش مهمی در آن دارید- در چند نوبت درخواست خود را تکرار کند.در این گونه موارد نیز قطعا باید با حسن نیت و درک مسایل آن شخص، مشکلات خود را برای قبول درخواست او اگرچه تکراری باشد را دوباره مطرح کنیم.
در نهایت میتوان گفت:
اگر عادت داشته باشید که معمولا به دعوتهای مختلف دیگران پاسخ مثبت دهید، نه گفتن کار سادهای نیست. اما واقعیت این است که یادگیری انجام صحیح این کار، بهترین راه برای کاهش استرس ناشی از یک برنامه شلوغ و دردسرساز است.
به عبارتی، وای به حال شما اگر برایتان نه گفتن به خودتان، سادهتر و راحتتر از نه گفتن به دیگران باشد. به این ترتیب گویا، توجه به خود را خودخواهی میپندارید و تنها برای دیگران حق و حقوقی قایل هستید.
آیا نمی شود این همه نگران دیگران نباشیم، نگران بچهها، نگران پول، نگران ازدستدادن شغل، نگران دلخوری پدر و مادر و یا درنهایت، نگران رد پیشنهادها و درخواستهای دیگران...آیا نمیشود در برابر این همه نگرانیها قدری هم نگران خودمان باشیم. نگران دردها و رنجها و خواستههایی که برروی هم انباشته شدهاند و تنها با توجه به خودمان قابل تسکین و تخفیف هستند.
به واقع اگر به درستی- نه فقط در سطح ذهنمان- بپذیریم که دنیا همچون اتاق پرو برای ما نیست که باری به هرجهت و با آزمون و خطا آن را بگذرانیم بلکه رقمزننده زندگی وتنها شانس ما برای زندگی بهتر است؛ آن وقت، قبول میکنیم که لحظه لحظه عمرمان ارزش برنامه ریزی و استفاده رضایتبخش دارد.
قطعا در این برنامه ریزی، ارتباط با دیگران نقش بسیار مهمی ایفا میکند. شاید در نگاه اول، همه زندگی همین ارتباطات و مناسبات فردی و اجتماعی باشد اما به چه قیمتی باید آن را حفظ کرد؟ رضایت، شور و شوق و آرامش درون شما در این میان، چه جایگاهی دارند.
به واقع اگر شما برای خودتان ارزش قایل نباشید و به تعادل و آرامش روانی و درونی لازم نرسیده باشید، آیا چیزی در توان دارید که به دیگران ببخشید؟ پس بیایید خودمان و دیگران را گول نزنیم و به یاد داشته باشیم که وقتی خودمان را در انتهای فهرست اولویتها قرارمیدهیم، در واقع نه تنها خودمان، بلکه دیگران را نیز فریب دادهایم. و این نکته قابل تاکید است که فراموش نکنیم ما درباره تنها فرصتی که در این جهان داریم، یعنی تنها فرصت یک زندگی و عمری مشخص و محدود، صحبت میکنیم.