نخستین نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی، مؤسس بانک ملی و مبارز مشروطهخواهی که نامش در محله لالهزار و منوچهری فراموش نشده است. حدود 150 سال از مراجعه ارباب جمشید از یزد به تهران و سکونتش در این کوچه و این خانه میگذرد و حالا اهالی منوچهری و لاله زار، خاطرات رو به فراموشی این کوچه و آدمهایش را گوش به گوش میشنوند و در ذهن مرور میکنند. قصه پارک اتابک که به دست روسها افتاد و محله جمشیدآباد اما برای هیچکدام از این اهالی آشنا نیست.
کوچه ارباب جمشید درست در کنار ویترینهای عتیقهفروشی خیابان منوچهری قد علم کرده است. ساختمانها قدیمی هستند و اغلب معماری دوره پهلوی را به نمایش میگذارند. تا 2دهه پیش کوچه ارباب جمشید به استودیوهای فیلمبرداریاش شناخته شده بود اما این روزها خبری از آن نیست و ساختمانها یا دفاتر اداری هستند یا انبار نگهداری از کالا. هرچه به میان کوچه نزدیک میشویم شلوغی و ترافیک کوچه بیشتر میشود.
درست جایی که اهالی محله از آن بهعنوان خانه ارباب جمشید یاد میکنند ازدحام دلارفروشها به چشم میخورد. اهالی محله خانهای با معماری نه چندان قدیمی را نشان میدهند که دورتادور آن را نردههای آهنی احاطه کرده است. «ایوب رضایی» بیش از 50 سال است در همسایگی خانه ارباب جمشید کاسبی میکند.
او میگوید: «اینجا خانه ارباب جمشید است. از زمانی که من این خانه را در خاطر دارم، یعنی از 50 سال پیش تاکنون این خانه همین معماری را داشت.» ساختمان قدیمی روبهروی خانه ارباب جمشید را نشان میدهد که قدمت آن به اواخر دوره قاجار برمیگردد: «اینجا قبلاً کافه رستوران فرانسه قرار داشت. ملک بزرگی بود که بعدها به چند دهنه مغازه تقسیم شد و نانوایی و مغازههای دیگر آن را اجاره کردند. کوچه ارباب جمشید بعد از شکلگیری لالهزار تا دهه50 به رستورانهایش شهرت داشت.»
دست و دلبازیهای ارباب جمشید
خانه ارباب جمشید درست در شلوغترین نقطه کوچه قرار دارد؛ جایی که به آن «میدان ارباب جمشید» میگویند. اما هیچ میدانگاهی در ظاهر اینجا به چشم نمیخورد. درست روبهروی خانه، عمارتی قدیمی با ستونهای گچبری هنوز سرپاست و در اختیار اتحادیه صنف خیاطها قرار دارد. به گفته «مهدی بامداد» در کتاب شرح حال رجال ایران، جمشید جمشیدیان از تاجران نامدار دوره قاجار بود که در 23 سالگی از یزد به تهران آمد و در سرای مشیرخلوت مشغول به کار شد. جمشیدآباد یا همان جمالزاده کنونی از املاک شخصی او بود که اغلب در اختیار خانواده دربار قاجار برای استراحت و تفریح قرار میداد. تأمین لباس قشون و قزاقخانه در دوره محمدعلیشاه یکی از مسئولیتهای ارباب جمشید در طول حیاتش بود که ارتباط او را با دربار قاجار محکمتر میکرد. ارباب جمشید فردی زرتشتی بود اما در ایام خاصی مثل ماه محرم برای برگزاری مراسم تعزیه به اهالی تهران کمک میکرد. اگر میفهمید کسی آرزوی سفر عتبات یا مشهد را دارد از کمک به او دریغ نمیکرد. مدرسه جمشید جم یکی از موقوفههای ارباب جمشید در تهران است که در خیابان جمهوری ساخته شد. ارباب جمشید از طرفداران مشروطه بود و در طول مبارزات مشروطه مبالغ قابل توجهی پول در اختیار مبارزان و متحصنان قرار میداد. پارک اتابک تا قبل از اینکه در اختیار سفارت روس قرار بگیرد باغ شخصی ارباب جمشید بود. ارباب جمشید این باغ را بعد از فوت میرزاعلی اصغرخان اتابک از وارثان او خریده بود.
پارک از کف رفته اتابک
جمشید جمشیدیان از بنیانگذاران و سهامداران اصلی بانک ملی بود. این بانک در سال 1282 خورشیدی برای نخستین بار اطلاعیهای برای دریافت سرمایههای مردم صادر کرد و از همان روزها رقابت آن با بانک استقراضی روس و بانک شهدای انگلیس آغاز شد. ارباب جمشید برای تأمین سرمایه لازم برای تأسیس بانک، مبالغی را از این دو بانک بهعنوان وام دریافت کرده بود. پارک اتابک، وثیقه دریافت این وام از بانک استقراضی روس بود. مدتی بعد وقتی رقابت بانک ملی با بانک استقراضی و بانک شاهی شدت گرفت این دو بانک طلب خود بابت وام به ارباب جمشید را مطالبه کردند.
همزمان این بانکها به سراغ مطالبات تجار بازار هم رفتند تاکاری کنند تاجران سرمایههای خود را از بانکی که ارباب جمشید راهاندازی کرده بود بیرون ببرند. مطالبه همزمان این بدهیها از ارباب جمشید او را به بنبست کشاند و سرانجام به ورشکستگی رساند. بعد از این ورشکستگی، باغ اتابک که در گرو بانک استقراضی روس بود به دست روسیه افتاد. بعد از این ورشکستگی، ارباب جمشید زندگی خود در فقر را آغاز کرد تا اینکه در 82 سالگی درگذشت. خانه بازسازی شده ارباب جمشید در کوچهای که هنوز هم به نام او شناخته میشود باقی مانده و اکنون در اختیار مالک خصوصی قرار دارد.
نظر شما