به این ترتیب آمریکا نشان داد قصد دارد در دور تازه تحریمها طیف بزرگی از جامعه ایران و بهویژه سرمایهگذاران خرد را تحتتأثیر قرار دهد. توجه داشته باشیم پیشتر تعدادی دیگر از شرکتهای متعلق به بخش خصوصی ایران که در بورس یا فرابورس فعالند، در فهرست تحریمهای متعدد آمریکا جای گرفته بودند.
با اعلام فهرست جدید وزارت خزانهداری آمریکا، تعداد شرکتهای بورس که هدف تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند از 29شرکت فراتر رفته است. اما چرا بازار سرمایه که قاعدتا محمل حضور سرمایهگذاران خرد است، به هدف تحریمها تبدیل شده است؟ برای دستیابی به یک پاسخ درست باید کمی به عقب برگردیم.
اقتصاد ایران از یکسال پیش گرفتار رنج ناشی از رشد نقدینگی و سرازیرشدن پولهای پرقدرت و تورمزا به سوی بازارهای طلا، ارز، مسکن و خودرو است. حتی در این اواخر آوار ناشی از این جریان پولی، بهشکلی مضحک، بازار ربگوجه و سیبزمینی را هم تحتتأثیر قرار داد.
اما در جریانی موازی از تابستان امسال، بازار سرمایه و بهویژه بازارسهام، به آرامی بر اثر ورود جریان نقدینگی وارد مسیر رشدی فزاینده شد. البته قطعا در مسیر رشد منحنی شاخص بورس، عوامل متعددی دخیل بودهاند اما به یقین ورود سرمایهگذاران جدید و پولهای تازهنفس یکی از مهمترین دلایل رشد بازار سهام و افزایش عمق آن در ماههای اخیر بوده است.
البته آنچه در این میان تفاوتی محرز را بین حرکت جریان پول در بازار سهام و سایر بازارها ایجاد میکند، ماهیت عمل و سازوکار کیمیاگرانه بازار سرمایه است. یکی از معجزات بازار سرمایه در هر اقتصادی، این است که بورس با کمک فرایندها و ابزارهای خود میتواند جریان پولهای پرقدرت (Hot Money) را به جریان پولهایتازهنفس (Fresh Money) تبدیل کند. در واقع این مکانیسم، بورس را به یک دستگاه کیمیاگری در اقتصاد تبدیل کرده که پولهای تورمزا، از منشأ ثابت را، به نفع تامین مالی کسبوکارها در حوزههای مالی، صنعت و تجارت، جذب و در عین حال اثر تورمی آن را به صفر نزدیک میکند.
یافتهها و محاسبات به نسبت دقیق همشهری نشان میدهد در طول 100روز اخیر، سهامداران کوچک، معادل 10هزار میلیارد تومان از نقدینگی خرد خود را وارد دستگاه کیمیاگری بورس کردهاند و همین موضوع موجب شده ارزش مبادلات روزانه بازارهای سهام فعال در ایران، شامل بورس و فرابورس، در روزهای اوج، تا مرز 3هزار میلیارد تومان هم افزایش یابد.
طبق آمار ارزش کل مبادلات سهام و اوراق بهادار انجامشده در 4بورس ایران، شامل بورس اوراق بهادار تهران، فرابورس ایران، بورس کالای ایران و بورس انرژی، از آغاز امسال تاکنون معادل 250هزار میلیارد تومان بوده که از این میزان 130هزار میلیارد تومان برای خرید اوراق بهادار و 120هزار میلیارد تومان برای خرید انواع کالاهای پایه پرداخت شده است.
آخرین آمارها نشان میدهد؛ تعداد سهامداران بازار سرمایه ایران، در مهرماه امسال به 11میلیون نفر نزدیک شده و اگر 2میلیون دارنده واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری را هم به این آمار اضافه کنیم، مجموع ذینفعان خرد بازار سرمایه، به 13میلیون ایرانی خواهد رسید. از طرف دیگر سهام دستکم 30شرکت بزرگ و عمده فعال در بورس، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی در سبد سهام عدالت، با 47میلیون سهامدار، حضور دارد.
این نمای کلی، تصویری به نسبت دقیق را از طیف گسترده اثرگذاری بازار سرمایه بر زندگی ایرانیها و حیات اقتصادی آنها به نمایش میگذارد. با استناد به همین آمار مختصر میتوان دریافت که چرا بازار سرمایه به هدف تحریمهای یکجانبه آمریکا تبدیل شده است.
با توجه به این مقدمات بهنظر میرسد ایالات متحده قصد دارد زمین جنگ اقتصادی را گستردهتر کند و تا حد امکان تلاش میکند نتایج تنگترکردن دایره تحریمها را در سبد داراییها و سرمایههای تکتک ایرانیان به نمایش گذارد. با توجه به تعداد زیاد و طیف گسترده سهامداران شرکتهای تحت تحریم قرارگرفته، بهنظر میرسد هدف اصلی آمریکا از اعمال سیاست تازه تحریمیاش ایجاد آشوب در بازارهای مالی ایران و تضعیف انگیزههای سرمایهگذاری است. توجه داشته باشیم همانطور که کارشناسان بازارهای مالی به همشهری گفتهاند،
این بار با رقیب کارآزمودهای مواجهیم. استیو منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا، از متخصصان شناختهشده در والاستریت، یعنی قلب بازار سرمایه ایالات متحده است. در والاستریت، منوچین را با تخصصش در حوزه مدیریت ریسک میشناسند، بنابراین او طبیعتا تلاش میکند با تکیه بر تخصص خود، با سود جستن از ابزارهای تحریمی، ریسک سرمایهگذاری در اقتصاد و بهویژه بورسهای فعال در ایران را تا حد ممکن بالا ببرد. بهنظر میرسد هدف تحریمهای تازه، برهمزدن تعادل بازار سرمایه ایران و اختلال در روند کار دستگاه کیمیاگری بورس است.
بهترین راه خنثیسازی این اقدام، ایجاد ابزارهای بدل برای کاهش ریسک سرمایهگذاری، بهویژه برای سهامداران خرد است. طبق نص صریح قانون بازار اوراق بهادار، مصوب مجلس شورای اسلامی در سال1384، سازمان بورس وظیفه حمایت از منافع و حقوق سهامداران خرد را برعهده دارد، حال که این بار آمریکا سرمایهگذاران و سهامداران خرد را هدف گرفته، باید دولت این بند قانونی را از طریق نهاد ناظر بازار سرمایه، یعنی سازمان بورس، فعال کند،
سازمان بورس هم باید براساس وظایف قانونیاش، بازارهای معامله ابزارهای کنترل و مدیریت ریسک، نظیر اوراق آتی و آپشن و همچنین صندوقهای سرمایهگذاری را توسعه دهد و از حال رکود و رخوت درآورد. حالا که پس از شبکه بانکی و نفت، آمریکاییها، دماسنج اقتصاد ایران یعنی بورس را هدف گرفتهاند، نهادهای مسئول نباید اجازه دهند حرارت بیش از حد یا برودت افراطی ناشی از هیجانهای روانی، باعث نوسان دمای دماسنج شود.
در این مسیر، هم دولت، هم مسئولان سازمان بورس و البته سهامداران بزرگ حقوقی، مسئولیت دشواری در صیانت از حقوق سهامداران خرد، تنشزدایی روانی از بازار سرمایه و البته خنثیسازی ترفندهای تحریمی آمریکا دارند.
نظر شما