«من، فرزند یونان» کتابی است که 3 نویسنده از جمله لئوننار معروف و یونانی آن را به رشته تحریر درآوردهاند و درآن، ضمن بررسی گذشته آبا و اجدادی نیکولا سارکوزی- رئیسجمهوری فرانسه - تعلق خاطر وی به یهود و اسرائیل را برملا میسازند.
این کتاب که اکنون چاپ سوم آن در راه است، طی 2 هفته گذشته 5500 نسخه فروخته است و از این حیث در حال رکورد شکنی است.
در مراسم عرضه رسمی این کتاب که علاوه بر سارکوزی، نخست وزیر و وزیر خارجه یونان و همچنین سفیر اسرائیل حضور داشتند، کارامانلیس – نخست وزیر یونان- گفت: نسخهای از کتاب را در جلسه آتی سران اتحادیه اروپا به همراه خواهدبرد.
«من، فرزند یونان» تنها کتابی نیست که در چند ماه گذشته درباره زندگی و گذشته سارکوزی نوشته میشود.
همین چند روز قبل سیسیلیا – همسر دوم و سابق سارکوزی! – با حضور در دادگاه، ضمن شکایت از انتشار کتابی درباره زندگی شخصی وی و نیکولا درخواست کرد انتشار آن متوقف شود، که البته این تلاش بیثمر بود.[در همین ارتباط]
این کتاب جدید که به بررسی زوایای مختلف زندگی سارکوزی و سیسیلیا پرداخته است در جایی به نقل از همسر سابق مینویسد: «نیکولا زن بارهای سبک و مضحک است.»
نویسنده این کتاب که از روزنامه نگاران معروف فرانسه است در جایی دیگر به نقل از سیسیلیا مینویسد: «نیکولا به شکلی پیچیده دارای مشکلات رفتاری است.»
جمعه گذشته کتابی به صورت رسمی عرضه شد که 2 هفتهای است در کتاب فروشیهای فرانسه و یونان خوب میفروشد. «من، فرزند یونان» که درون مایه اصلی آن را ریشه وتبار خانوادگی رئیسجمهوری فرانسه تشکیل میدهد، به داستان خانوادهای مشهور و یهودی در سالونیکای یونان (واقع در شمال این کشور) را به تصویر میکشد.
بر اساس این کتاب جد (پدر پدربزرگ) سارکوزی که از یهودیان نام آشنای شمال یونان محسوب میشد سالها در سالونیکا به تجارت اشتغال داشته و پس از مرگ در سال 1913 در همان منطقه به خاک سپرده شد.
آرون – پدر بزرگ سارکوزی- که نخستین فرزند آن خانواده 9 نفره بود در 14 سالگی به همراه مادرش به فرانسه مهاجرت کرد تا پس از تحصیل در رشته پزشکی، در جریان جنگ جهانی دوم بهعنوان پزشک در ارتش فرانسه خدمت کند. وی که برای ازدواج با یکی از پرستاران فرانسوی مجبور شد به مسیحیت تغییر مذهب دهد از آن به بعد نام بندیکت را برای خود برگزید.
آندره یکی از دختران بندیکت و مادر نیکولا سارکوزی در دهه 50 با مهاجری لهستانی به نام پل سارکوزی ازدواج کرد که این ازدواج نیز نا فرجام ماند و پل درحالیکه نیکولا تنها 10 سال داشت خانواده را ترک کرد. نیکولا نیز که از آن به بعد با مادر و پدربزرگ زندگی میکرد مجبور بود برای ادامه تحصیل گل و بستنی بفروشد.
در آن سالها که وی به شدت متاثر از افسانههای پدربزرگ بود با یهود و داستانهای مربوط به هالوکاست آشنا شد و اگرچه در اروپا و بهعنوان یک مسیحی زندگی میکرد اما در واقع تربیتی متاثر از فرهنگ و تاریخ یهود داشت.
در این کتاب آمده است سارکوزی زمانی که 20 سال داشت به یونان بازگشت تا املاک مادر و خاله خود را به فروش برساند و برای خارج کردن پول حاصل مجبور شد آن را در داخل کت خود مخفی نماید. زندگی پر فراز و نشیب و البته دشوار سارکوزی وی را در نهایت در مسیر سیاست قرار داد تا اینکه توانست شهردار یکی از شهرهای اطراف پاریس شود.
وی پس از آن بهعنوان وزیر کشور به دولت راه یافت و سر انجام در انتخابات سال گذشته میلادی با پیروزی بر سگولن رویال- نامزد حزب سوسیال – بهعنوان رئیسجمهوری فرانسه برگزیده شد.
نیکولا سارکوزی طی مصاحبهای در سال 2004 با بیان اینکه بهطور کامل و با تمام وجود مشقتهای قوم یهود را در یافتن خانهای امن درک میکند، گفت: «دلبستگی روحی- روانی یهودیان به اسرائیل بهعنوان زادگاه دومشان کاملا قابل درک است. اسرائیل برای تک تک یهودیان جهان، خانهای امن است که به محض احساس خطر به آن پناه میبرند.»
چنین اظهاراتی در آن زمان از زبان وزیر کشور فرانسه عجیب بهنظر میرسید؛ کشوری که یکی از خواستگاههای یهودی ستیزی در اروپا بوده است و همواره موضعی بینابینی در قبال اسرائیل و یهودیان اتخاذ کرده است.
اما در جولای 2006 یعنی زمانی که سارکوزی در سفری به یونان، از سوی جامعه یهودیان سالونیکا مورد تقدیر قرارگرفت، پاسخ این پرسش مشخص شد. «نیکولا تباری یونانی- یهودی داشت.» روی لوح تقدیر اهدایی انجمن یهودیان سالونیکا نوشته شدهبود؛ به افتخار بازدید سارکوزی از سالونیکا، زادگاه آبا و اجدادی.
تغییرات بنیادی
با این پیشینه بسیاری امیدوار بودند با انتخابات سارکوزی بهعنوان رئیسجمهوری جدید فرانسه نه تنها تغییراتی اساسی در امور داخلی این کشور ایجاد خواهد شد بلکه سیاست خارجی فرانسه نیز در قبال خاورمیانه و بهویژه اسرائیل با تحولات بسیاری مواجه شود؛ تغییراتی که اساسا با پیشرفتی باورنکردنی در روابط پاریس- تلاویو معنیدار میشد.
البته اینکه سارکوزی نخستین رئیسجمهوری تاریخ فرانسه محسوب میشود که پس از جنگ جهانی دوم متولد شدهاست، خود میتوانست انگیزههای بسیاری را برای ایجاد تحولات اساسی در کشور ایجاد کند.
همچنین اگرچه وی همواره به آمریکازدگی و افراطیگری در لیبرالیسم مشهور است اما سابقه سارکوزی از او چهرهای ساخت که همه از او انتظار داشتند دست کم برای ایفای نقشی بیشتر در عرصه بینالملل، روابط 2 سوی آتلانتیک را گسترش دهد.
اگرچه فرانسه همواره موضعی موافق اعراب در خاورمیانه داشته اما هیچگاه از حمایت از اسرائیل نیز غافل نشدهاست.
سارکوزی نیز از این قاعده مستثنی نیست. وی در مبارزات انتخاباتی سال گذشته خود صراحتا تأکید کرد، بحث امنیت اسرائیل غیرقابل مذاکره است و باید به نگرانیهای امنیتی تلاویو توجه ویژه شود. وی که در حال حاضر نیز در حاشیه خلیج فارس به سر میبرد در پی گسترش روابط تجاری البته بسیار پرمنفعت با کشورهای حوزه است.
اما به رغم آنچه گفته شد به چند دلیل وی نمیتواند در سیاست خارجی خود در قبال خاورمیانه تغییراتی بنیادین ایجاد کند.
مشکلات داخلی
نخست آنکه باید درنظر داشت سارکوزی در شرایطی به الیزه راه یافت که کشورش با مشکلات داخلی متعددی روبهرو است. افزایش شمار بیکاران، افزایش نرخ تورم، اقتصاد بیمار، ناهنجاریهای اجتماعی و افزایش بیسابقه بزهکاری تنها بخشی از مشکلات داخلی فرانسه است.
اخیرا نیز اتحادیه اروپا اعلام کرد فرانسه بیشترین میزان بدهی خارجی را در میان کشورهای عضو دارد. بنابراین اگر سارکوزی زمان فراغتی بیاید تا بتواند به سیاست خارجی بپردازد بیشک اولویتهای او باید گسترش روابط با کشورهای عضو اتحادیه اروپا باشد نه خاورمیانه و اگر بنا باشد با جورج بوش همکاری کند بهنظر میرسد ترجیح بدهد موضوعاتی سهلتر از خاورمیانه را انتخاب کند.
عوامل تأثیر گذار
از سوی دیگر سیاست خارجی فرانسه همواره در طول تاریخ بر پایه واقعبینی، اقبال عمومی و مجموعهای از عوامل تاریخی، سیاسی، راهبردی و اقتصادی استوار بودهاست و سارکوزی نیز قادر نخواهد بود یک شبه این روند را تغییر دهد.
اگرچه کاپیتان جدید کشتی الیزه تعلق خاطری ویژه به اسرائیل و قوم یهود دارد اما نباید فراموش کرد این فرمانده نمیتواند دست کم به این زودیها سبک شکنی نماید.البته اقدامات اخیر وی در مسیر بهاصطلاح حل و فصل بحران فلسطین، نقشی فعالتر به سیاست خارجی فرانسه در خاورمیانه اعطا کردهاست اما باید در نظر داشت که ترمزهایی به ویژه در داخل برای وی وجود دارد.
وزارت خارجه
اما عامل مهم دیگری نیز وجود دارد. خبرگزاری یهودیان اروپا چند ماه پیش در ارزیابی جایگاه یهود در اروپا گزارشی منتشر کرد که در آن به بررسی کشور به کشور پرداخته بود.
در آن گزارش آمده بود وزارت خارجه فرانسه بهعنوان نهادی قدرتمند در تعیین خطمشی سیاسی کشور، بهطور سنتی به اسرائیل بهعنوان نیرویی بیثبات ساز در خاورمیانه نگریسته است تا کشوری در جست و جوی صلح. در آن گزارش آمده بود در چنین شرایط نمیتوان انتظار داشت تغییراتی اساسی در قبال خاورمیانه صورت گیرد.
اما سارکوزی که اندک تردیدی در حمایت لابی یهود از وی در جریان پیروزیاش در انتخابات سال گذشته وجود ندارد این خلأ را با یک جایگزینی پر کرد. وی برنارد کوشنری را بهعنوان وزیر خارجه کابینه خود معرفی نمود که نه تنها به حزب محافظهکار وی تعلق نداشت بلکه به شدت به هواداری از اسرائیل معروف است.
البته سارکوزی در سفرهای اخیر خود به منطقه تأکید کرده است که کشورش از تأسیس 2 کشور مستقل در اراضی اشغالی حمایت خواهد کرد اما در این حمایت به راستی تا چه اندازه وابستگیهای آبا و اجدادی تأثیر گذار است.
از شواهد اینگونه بهنظر میرسد که تبار یهودی سارکوزی شاید بتواند رابطه شخصی وی با مقامات اسرائیل را تقویت کند اما به نزدیکی بیش از اندازه فرانسه به تلاویو نخواهد انجامید.
سارکوزیای که در حال حاضر با بحران خانوادگی نیز دست به گریبان است و کوس رسوایی اخلاقی وی را در همه جا جار میزنند.