محمدعلی توحید: سی و ششمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد، طی هفته جاری با حضور صاحب‌نظران سراسر جهان در کشورسوئیس برگزار می‌شود.

در بخش نخست گفت‌وگوی همشهری با دکتر محمود سریع‌القلم، عضو هیأت علمی  دانشگاه شهید بهشتی، برخی اهداف و پیامدهای برگزاری اجلاس داووس مطرح شد.

در بخش پایانی این گفت‌وگو، نحوه تعامل کشورهای  شرکت‌کننده در این اجلاس با اقتصاد جهانی و برخی چالش‌های پیش روی مجمع جهانی اقتصاد مورد بررسی قرارگرفته که می‌خوانید.

  • شاید توسعه منطقه‌ای داووس به این دلیل است که مناطق مختلف مشکلات خاص و ویژه خود را مطرح و پیگیری کنند؟

داووس یا مجمع جهانی اقتصاد در مناطق مختلف، به‌صورت منطقه‌ای و با موضوعات خاص و ویژه نیز برگزار می‌شود. این اجلاس در خاورمیانه، آمریکای لاتین و غیره و با موضوعات خاص برپا‌می‌ شود. اجلاس سال گذشته در مورد موضوعاتی مانند انرژی‌، آب، تغییرات آب و هوایی و غیره برگزار شد.

  • به‌نظر می‌رسد اهمیت این مجمع، با افزایش نقش اقتصاد در تحولات جهان به‌عنوان یک عامل تأثیرگذار در تحولات آینده بیشتر شده است؟

اگر از منظر تاریخی به این موضوع نگاه کنیم، باید گفت اقتصاد حدود دو قرن است که مسئله مهمی محسوب‌می‌شود.

اما آنچه این دوره را از دیگر دوره‌ها متفاوت می‌کند، این است که تولید ثروت ملی دیگر در اختیار فرد یا گروه خاصی نبوده و هر‌کس در هر جامعه‌ای که توانایی داشته و فکر می‌کند، می‌تواند در یک شبکه بین‌المللی فعالیت اقتصادی انجام‌داده و ثروت‌ملی را افزایش دهد.

امروز تولید ناخالص ملی کره جنوبی نزدیک به اسپانیا شده است یا از 10 بانک بزرگ جهان، دو بانک چینی است. در ‌واقع تحولاتی رخ‌داده که غیرقابل تصور است.این تحولات به این خاطر است که مفهوم شهروندی در جهان تحول پیدا کرده و مقرر است تا همه انسان‌ها با کیفیت زندگی کرده و دولت‌ها مسئولیت دارند تا زندگی انسان‌ها را سامان‌دهند.

مسئله دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، شکل‌گیری تحولی فلسفی است. بر اساس این تحول تا زمانی‌که وضع اقتصادی و کیفیت رفاهی یک جامعه تأمین نشود، ابعاد اجتماعی، علمی، فرهنگی، معنوی، روحی، سیاست‌خارجی و قدرت ملی کشورها نیز، فرصت تحول نخواهد داشت. امروز، دیگر مسئله داووس یا غرب نیست.

می‌توان گفت که غربی وجود نداشته و چنین پدیده‌ای وجود خارجی ندارد. امروز سنگاپور به لحاظ کار‌آمدی از بسیاری از‌کشورهای جهان صنعتی جلوتر است. شاید در دهه آینده چین الگوهایی برای تولید ثروت ملی ارائه کند که از هر‌کشور صنعتی دیگر جلوتر باشد.

امروز مفهوم تولید ثروت ملی جهانی بوده و آسیایی‌هم شده است. گرچه پیش از این و در شروع، غربی بوده اما اکنون دیگر وطن ندارد. از این منظر است که اقتصاد جایگاه مهمی داشته و موضوعات اقتصادی، موضوع کلیدی همه کشورها و دولت‌ها است. داووس هم به همین تناسب اهمیت دارد.

چرا که نزدیک به 500 شرکت مهم دنیا از همه کشور‌ها در‌آن حاضر شده و در زمینه چگونگی همکاری برای افزایش ثروت ملی خود، باهم تبادل نظر می‌کنند.

  • عنوان اصلی کنفرانس سال گذشته تغییر موازنه قدرت بوده و امروز شاهد وقوع تحولاتی در موازنه قدرت در جهان هستیم. تغییراتی که در زمینه کاهش ارزش دلار، رشد اقتصاد چین یا رشد اقتصادی در اروپا شاهد هستیم از جمله این تحولات است، این تقارن چه تفسیری دارد؟

این تقارن نشان می‌دهد که اقتصاد کشورها مستقل از اراده دیگران است. اگر آمریکا می‌توانست در مقابل رشد اقتصاد چین اقدامی انجام دهد، چنین می‌کرد.

به‌طور قطع این مسئله که ذخایر ارزی چین از 20 میلیارد دلار در سال 1982، امروز به حدود 980 میلیارد دلار برسد، نشان می‌دهد که جایگاه هر کشوری در دنیا به میزانی است که می‌تواند برنامه‌ریزی کرده و توانایی‌های خود را با تفکر، همگرایی و تولید ثروت کسب کند.

ژاپن کشوری کوچک است که از نظر طبیعی نیز دارایی خاصی به‌جز آتشفشان ندارد اما همین کشور با 120 میلیون نفر جمعیت، در سال 4 هزار میلیارد دلار تولید می‌کند.

این امر نشان می‌دهد که ژاپن سهمی جهانی داشته و اگر بخواهد در آسیا نقش مؤثری داشته باشد، می‌تواند چنین نقشی را ایفا کند. این موضوع در مورد روسیه نیز مصداق دارد.

فکر نمی‌کنم ‌آمریکا علاقه‌‌ای به افزایش ثروت ملی روسیه داشته باشد اما امروز ذخایر ارزی روسیه معادل 400میلیارد دلار است.

  • با این دیدگاه شما،  آیا دنیا به‌سویی می‌رود که کسی با توطئه چینی، قدرت و ثروت خود را افزایش نداده و در کسب قدرت و ثروت، شفافیت حاکم شود؟

حرکت جهان به‌سوی بازی با قواعد شفاف و روشن اقتصاد است. نکته دیگری که اهمیت دارد، این است که در 10 سال آینده موضوع اصلی بازیگران  اقتصاد جهان، تولید و نوآوری در فناوری است.

اگر به برنامه‌های امسال داووس توجه کنیم می‌بینیم که 10 تا 15 درصد در باره بهره برداری از فناوری در تولید ملی بحث و برنامه‌ریزی شده است. رقابت اصلی بین کشورهای کلیدی اصلی جهان در فناوری است.

شاید یک دلیل این‌که آمریکا ظرفیت تداوم مدیریت بحران‌ها و جنگ‌های دنیا‌ را دارد، همین موضوع است. در پس این بحران‌ها و جنگ‌ها فرصتی برای نوآوری در فناوری وجود داشته و همیشه وزارت دفاع آمریکا نقش کلیدی در تولید فناوری دارد.

بودجه نظامی آمریکا در زمان بیل کلینتون معادل 260 میلیارد دلار بود و از 2002 به بعد این بودجه به 460 تا 470 میلیارد دلار افزایش پیدا کرد. اگر این رقم را در 6 سال اخیر دولت بوش ضرب کنید به 5/2 تریلیون دلار می‌رسد که معادل 40 درصد هزینه‌های نظامی جهان بوده است.

حدود 30 درصد این بودجه صرف تولید فناوری و این بودجه در بخش‌های دولتی و به‌طور عمده غیر‌دولتی مانند بوئینگ و غیره هزینه شده که در واقع برای تولید فناوری بوده است.

شرکت‌های‌ مذکور در تولید فناوری سرمایه‌گذاری کرده و این سرمایه‌گذاری‌ها در نهایت جنبه تجاری و مصرف عمومی پیدا می‌کند. این روند رقابت اصلی است که کشورها برای دستاورد‌های فناوری دارند.

دلیل این‌که کشورهای هند و چین علاقه‌مند شده‌اند تا با آمریکا همکاری‌های راهبردی داشته باشند، ناشی از این تفکر است.

این کشورها خواستار آن هستند تا بتوانند با ورود به این حوزه‌ها، بهره برداری وسیعی در زمینه تولید فناوری و اقتصادی کسب کنند.

ورود چین و هند به   مرکز تولید فناوری آمریکا، نمونه‌ای از این جهت‌گیری است. در دوران پس از 11 سپتامبر که یک دوره امنیتی در جهان محسوب می‌شود، یک میلیون و 200هزار نفر تکنیسین که عمدتا هندی و چینی و بخش  کوچکی از منطقه خاور‌میانه بوده‌اند، وارد آمریکا شده‌اند.

این عده به‌عنوان تکنیسین وارد شدند تا در مراکز تولید فناوری به‌کار مشغول شوند. این یک فرصت برای همکاری در حوزه‌های تولید فناوری است. اگر چین در حوزه‌های نظامی و راهبردی با آمریکا همکاری نکند فرصت این تعامل را نخواهند داشت.

یک نمونه بسیار جالب دیگر فرانسه است. در زمان حمله آمریکا به عراق، فرانسه مخالفت کرد که این امر موجب شد تا دولت‌آمریکا، فرانسه را به مدت یک‌سال در استفاده از فناوری‌های دولتی و خصوصی تحریم کند.

به‌عبارت دیگر این نوع همکاری‌های اقتصادی و کار‌‌‌های مشترک در جهان، نیازمند یک بستر همکاری‌های سیاسی راهبردی اولیه بوده و لازم است تا امکان بهره برداری در زمینه‌های اقتصادی و فناوری وجود داشته باشد.

  • با توجه به اهدافی که اعلام کردید، کنفرانس امسال تا چه حد تحولات و ایده‌های آینده را دنبال می‌کند؟

به‌طور معمول در داووس نزدیک به 6 ماه، گروه‌های مطالعاتی، محققان، نویسندگان و غیره با مطالعات وسیع و گسترده تلاش می‌کنند تا تحولات جهان را بررسی و موضوعات اجلاس هر سال را طراحی کنند.

پس از این‌که موضوعات مشخص شد به‌دنبال کسانی هستند که بتوانند این موضوعات را تشریح و ارائه کنند. به‌طور معمول هر‌سال نزدیک به50 استاد دانشگاه، 50 تا 70 نفر از رؤسا و سیاستمداران و حدود 50 تا 70 نفر از بزرگان رسانه‌ها و مطبوعات در این اجلاس دعوت شده و بقیه افرادی هستند که با پرداخت حق عضویت در این اجلاس شرکت می‌کنند.

در جلسه امسال نزدیک به 240 میزگرد برگزار می‌شود که تا 5روز ادامه دارد. از آنجا که جهان در حال حرکت به‌سوی پیچیدگی و افزایش نیاز به همکاری بوده و هرکاری از درست کردن یک پل تا طراحی نرم‌افزار یا تولید یک خودرو با همکاری و به‌صورت مشترک صورت ‌می‌گیرد، یادگیری از یکدیگر به شدت اهمیت پیدا کرده است.

دیگر امروز نمی‌توانیم بگوییم فناوری فرانسوی، ژاپنی و غیره، چرا‌که فناوری دیگر جنبه ملی و جغرافیای نداشته و به یک پدیده فکری بین‌المللی تبدیل شده است. اکنون کار بیشتر شرکت‌ها و کارخانه‌ها، بین‌المللی است.

اخیراً یک بانک بزرگ آلمانی که از جمله 20 بانک نخست دنیا است، تغییراتی در هیأت‌مدیره خود داده و از 5 عضو این بانک 3 نفر غیرآلمانی هستند.

این موضوع نشان می‌دهد با وجود آن که فضای کار جهانی، فضایی امنیتی نیز محسوب می‌شود، اهمیت نخست به تخصص و توانایی داده شده و آنچه مهم است ملیت نبوده بلکه آن است که افراد چه می‌توانند انجام دهند و تخصص آنان چیست؟ به همین دلیل عنوان امسال اجلاس داووس بر همکاری در نوآوری تأکید کرده است.

به عبارت دیگر باید افراد از همدیگر بیاموزند. مشاهده کرده‌ام که سیاستمداران جهان سومی در اجلاس داووس، انتظار دارند تا در جایی نشسته و همه به آنان مراجعه و نظرها به‌سوی آنها جلب شود. اما در این اجلاس باید به‌طور فعال شرکت و تلاش کرد تا از دیگران بیاموزیم. اکنون دوره کیش شخصیت در‌جهان سپری شده و عصر تعامل انسان‌ها و نهاد‌ها برای انجام کار است.

عناوین دیگری که در اجلاس امسال طرح شده، بسیار متنوع است. همکاری در حوزه‌های فناوری، دیپلماسی بازرگانی، فرارسیدن پایان ناسیونالیسم در فناوری و موضوعات منطقه‌ای زیادی مطرح است.

توجه به آفریقا، آمریکای لاتین و مسئله ظهور طبقه متوسطه در آمریکای لاتین با توجه ویژه به مکزیک و برزیل، از دیگرمسائل مهمی است که در این اجلاس مطرح می‌شود.

توجه به کار جمعی و برگزاری 5 کارگاه آموزش همکاری و انجام کارهای جمعی، برای یادگیری و اثر‌پذیری. فقر، تغییر آب‌و هوا وسیاست در خط لوله‌های انتقال انرژی که با حضور رئیس‌جمهوری آذربایجان برگزار می‌شود از دیگر محورهای این اجلاس است.

بخش دیگری از این اجلاس به مسئله ایمان و تجدد اختصاص دارد که نخست وزیر مالزی در آن سخنرانی می‌کند. میزگرد اسلام سیاسی، آینده ترکیه از دیگر محورهاست.

در رابطه با سیاست خارجی ایران نیز میزگردی با حضور چندین نفر تشکیل می‌شود، یک محقق روسی، منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشورمان، یک سناتور آمریکایی و یک بازرگان بحرینی از جمله شرکت‌کنندگان در این میزگرد هستند.

موضوع مهم و جالب دیگر ارائه نتایج تحقیقات یک محقق است که نشان می‌دهد چگونه می‌توان با سکوت در حوزه‌های مدیریتی و تصمیم‌گیری، معاشرت کارآمد داشت. میزگردی نیز در باره مسائل ژنتیک عرضه شده است.

طیف موضوعات امسال و چند سال اخیر داووس، معرف این واقعیت است که تولید ثروت، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته و باید به همه این وجوه توجه شود. عدالت، توزیع ثروت، حفظ امنیت، رعایت حقوق انسان‌ها، آرامش روان و معنویت از جمله این ابعاد است.

کد خبر 42171

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز