آیا این تصویر منطبق با واقعیت است و یا صرفا بر اساس مواضع رسانهها در قالب کلیشههای مخالف یا موافق سیاستهای تهران در منطقه طراحی میشود؟ متاسفانه بخش قابل توجهی از رسانههای عربی در موضوع ایران نه تنها گرفتار کلیشههای دو قطبی شدهاند بلکه اساسا فاقد نیروهای کارشناسی هستند که قادر به درک تحولات درونی ایران باشند؛ کارشناسانی که با زبان فارسی آشنا باشند، دست کم برای مدتی زندگی در جامعه ایران را تجربه کرده و بدیهیات این جامعه را میشناسند.
در کنار رسانههایی همچون الجزیره، بیبیسی عربی، المیادین، اخیرا العربی الجدید؛ رسانهای نوظهور اما قدرتمندی است که اگرچه تنها ۴ سال از عمر آن میگذرد اما در همین مدت زمان اندک خود را در ردیف رسانههای تاثیرگذار عربی قرار داده است. با فرحالزمان شوقی، مسئول دفتر العربی الجدید در تهران به گفتوگو نشستیم؛ خبرنگار فلسطینیتباری که ۱۳ سال است در ایران زندگی میکند و زمانی تنها خبرنگار زن عرب در ایران بوده که فعالیت میدانی داشته است.
- میدانم که تجربه حرفهای شما به عنوان یک خبرنگار در ایران محدود به العربیالجدید نمیشود و پیش از این در رسانههای مختلفی فعالیت داشتهاید. تجربه خبرنگاری در ایران برای شما چگونه بوده است؟
نمیتوان این تجربه را آسان و هموار به شمار آورد، چرا که در حقیقت پر از موانع و سختی بوده است، اما دستکم میتوان گفت تجربهای استثنایی است. ایران کشوری جذاب برای خبرنگاران و روزنامهنگاران عربی و البته غربی است. این کشور پر از اخبار و گزارشهاست. شاید یکی از دلایل جذابیت ایران این باشد که تا حدودی کشوری بسته به شمار میآید.
- بر این اساس مخاطبان (خوانندگان و بینندگان) همواره میخواهند بدانند در داخل این کشور، علاوه بر مسائل سیاسی، در حوزههای اجتماعی و فرهنگی چه میگذرد؟
از سوی دیگر نمیتوان گفت این تجربه به طور کامل به نتیجه رسیده است. ایران کشوری پیچیده است، در آن مسائل بسیار متعددی وجود دارد که یک روزنامهنگار برای درک تحولات این کشور باید تمامی آنها را بشناسد و این امر آسانی نیست. این تجربه با آموختن زبان فارسی آغاز میشود و با عمیق شدن در جامعه ایرانی ادامه مییابد. سفر به شهرها و مناطق دیگر، از جمله شهرهای بزرگ دور از تهران بخشی دیگر از این تجربه است و تمام اینها در حالی است که ما وقت کافی در اختیار نداریم.
- به عنوان کسی که سالهاست علاوه بر فعالیت خبری در ایران، ناظر رسانههای این کشور بودهاید، عملکرد این رسانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
با تلویزیون آغاز میکنم، به نظر من تلویزیون داخلی ایران همچنان از تجربه بسیاری از رسانههای تلویزیونی عربی و غربی دور است و نیاز دارد تا از منظر پوشش تحولات و تنوع سوژهها به مخاطب خود نزدیکتر شود. وضعیت مطبوعات و پایگاههای خبری مجازی طی سالهای اخیر به طور قابل ملاحظهای بهتر شده است، اکنون روزنامهها و سایتهای بسیار حرفهای در داخل ایران با آزادی و کیفیت بالا در حال فعالیت هستند. تعداد این پایگاههای خبری نیز افزایش یافته و از سوی دیگر جوانان زیادی، از جمله دختران و پسران در این حوزه مشغول به فعالیت هستند که اتفاق بسیار مهم و خوبی است.
من به نوبه خود در بسیاری از گزارشهای اجتماعی العربی الجدید به روزنامههای ایرانی ارجاع میدهم، آنها در برخی موارد چشمهای ما را به روی اتفاقاتی باز میکنند که قادر به دیدنشان نبودیم. حتی با خود روزنامهنگاران ایرانی به عنوان کارشناس تعامل داریم چرا که آنها نسبت به کسانی که مسائل ایران را از خارج از کشور تحلیل میکنند شناخت بهتری دارند. با این وجود، مطبوعات ایران نیز همچنان نیاز دارند برای تامین نیازهای مخاطب ایرانی خود گامهای بیشتری بردارند.
- العربیالجدید بخشی از جریان گسترده رسانههای قطری به شمار میرود؛ رسانههایی که با پیشرفت چشمگیر خود طی سالهای گذشته تا حد زیادی بر تحولات منطقه و حتی جهان تاثیرگذار بودهاند. تا جایی که میدانیم برای مثال یکی از مطالبات ۴ کشور محاصرهکننده قطر، تعطیلی شبکههای الجزیره و العربی الجدید بوده است. چگونه رسانههای قطری به این نقطه از فعالیت حرفهای و تاثیرگذاری رسیدهاند؟
رسانه سلاح است، آن هم سلاحی بسیار خطرناک. زمانی که یک رسانه به نقطهای میرسد که برای کشوری تهدید به حساب میآید، یعنی وظیفه رسانهای خود را انجام داده است. طی سالهای اخیر در قطر توجه ویژهای به رسانه، در تمام اشکال آن شکل گرفته و از سوی دیگر، مراکز پژوهشی و آکادمیک متعددی نیز تاسیس شده است. به عبارت دیگر میتوان گفت طی سالهای اخیر نهضتی رسانهای در قطر آغاز شده است و اگر این کشور در همین مسیر حرکت کند به قطب رسانهای جهان عرب تبدیل خواهد شد، البته اگر تا کنون به این نقطه نرسیده باشد.
قطر اکنون در حال رقابت با مراکز فرهنگی-رسانهای سابق عربی است که طی دهههای گذشته میراث فرهنگی بزرگی از خود به جای گذاشتهاند، اما طی سالهای اخیر متاسفانه به دلیل شرایط منطقهای وضعیت آنها تغییر کرده است؛ پایگاههایی همچون دمشق، قاهرهُ بغداد و بیروت.
- با توجه به اینکه شما علاوه بر یک خبرنگار عربی، یک زن هم هستید طی سالهای گذشته در ایران با چه مشکلاتی مواجه بودهاید؟
معتقدم یک روزنامهنگار زن برای فعالیت در تمام نقاط دنیا با مشکلات خاصی مواجه است که محدود به ایران نمیشود. من برای مدتی تنها خبرنگار زن عرب در ایران بودم و بر این اساس برای فعالیت خود با محدودیتهایی مواجه بودهام، متاسفانه جو مردانهای بر رسانههای عربی در ایران حاکم است و امیدوارم فضای بیشتری به روزنامهنگاران زن داده شود. تجربه فعالیت به عنوان یک روزنامهنگار زن خارجی در ایران بسیار ناشناخته و فوقالعاده به شمار میآید؛
تجربهای که هر روزنامهنگاری به دنبال آن است. باید توجه داشت در نهایت کسی که بخواهد کار کند میتواند روایت خود را در چارچوب حرفهای ارائه کرده و در عین حال برخی خطوط را مراعات کند. بله مشکلات بسیار زیادی وجود دارد، اما همانطور که میدانید اصطلاحی در ایران وجود دارد به نام «دور زدن»، امری که در بسیاری از گزارشها از آن استفاده کردهایم (میخندد).
- جریانهای رسانهای قطر، در زمینه روزنامهنگاری چند رسانهای پیشرفتهای جدی داشتهاند. کمی درباره این تجربه نوین، دیدگاهتان درباره آینده رسانهها و همچنین وضعیت ایران در این حوزه بگویید.
من پدرم را به یاد میآورم، او روزنامهنگار بود و در کودکی، زمانی که در مقابل تلویزیون مینشستم به من میگفت این وسیلهای برای سطحی کردن ذهن انسانهاست. او باور داشت نباید جای روزنامه را با تلویزیون پر کرد چرا که در نهایت تلویزیون اخبار را بدون عمق برای مخاطب روایت میکند، البته من امروز این کلام را نمیپذیرم، اما معتقدم همین تلویزیونی که اکنون با قدرت از آن حمایت میکنیم نیز در حال حرکت به سوی پیری و مرگ است.
ما در زمان شبکههای اجتماعی و اصطلاحا کپسولهای اطلاعاتی هستیم. اکنون همه به دنبال اطلاعات آماده، کوتاه و مختصری هستند که وقت زیادی از آنها نگیرد. این مسئله در حق تمام کسانی که در سایر پایگاههای سنتی رسانهای، از روزنامهها گرفته تا سایتها و حتی تلویزیونها مشغول به فعالیت هستند ناعادلانه به شمار میآید، اما حقیقت است، چرا که همه به دنبال استفاده از این کپسولهای تازه هستند.
همانطور که اشاره کردید، تجربه مهمی در قطر برای حرکت به سوی روزنامهنگاری چندرسانهای آغاز شده که باور دارم موفق خواهد بود، ما نیز در العربیالجدید تلاش داریم تمرکز بیشتری بر شبکههای اجتماعی، به ویژه توییتر داشته باشیم. اساسا نام العربیالجدید، به نسل جدید عرب اشاره دارد که بعد از بهار عرب آمده است. اگر میخواهید به این مخاطب جدید دسترسی داشته باشید طبیعتا باید از ابزارهای تازه برای انتقال روایت خود استفاده کنید.
فکر میکنم ایران هنوز به این نقطه نرسیده است. همانطور که قبلتر گفتم، رسانه سلاحی برای جنگ است و اگر ایران میخواهد آنچه در درون این کشور میگذرد را آنگونه که خود میخواهد به خارج از مرزهایش منتقل کند (فارغ از اینکه با روایتش موافق باشیم یا مخالف)، باید وارد این مسیر شود. حتی روزنامههای کاغذی میتوانند بیشتر بر فعالیت در شبکههای مجازی و ساخت ویدئوهای کوتاه تمرکز کنند. ایران امروز در حوزه اقتصاد مطبوعات با بحرانهای متعددی روبهروست و میتواند با تکیه بر این روشهای نوین، با چنین بحرانهایی روبهرو شود؛ روشهایی با هزینههای کمتر و البته کار و خلاقیت بیشتر.
نظر شما