تهران دیگر جایی مناسب برای زندگی نبود. آلودگی هوا چنان چهره شهر را کثیف کردهبود که هر روز زمزمه تغییر پایتخت به گوش میرسید. به ویژه اینکه در دهه هفتاد، بارش کم باران و نزولات آسمانی دلیلی شد بر آلودگی بیشتر آسمان تهران که سالها رنگ آبی خود را از دست داده بود و خاکستری بود از دود و غبار.
در سال 74 مجلس شورای اسلامی برای کاهش آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ کشور لایحه کاهش آلودگی هوا را به تصویب رساند و بر اساس این قانون، 18 دستگاه کشور موظف شدند تا آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ را کاهش دهند.
سازمان محیط زیست نیز بر اساس این قانون موظف شد تا آیین نامه اجرایی را بر اساس ماده 39 این قانون تهیه و به دستگاههای مربوطه ابلاغ کند.همهچیز در این قانون پیش بینی شدهبود. قرار بود که این طرح تا پایان برنامه چهارم توسعه به بار نشیند و تهران هوایی سالم داشته باشد و شهر به همان روزهایی برگردد که نشانی از آلودگیها نداشت.
اما این آغاز ماجراست.آیین نامه اجرایی این قانون، زمانی تدوین شد که 4 سال از تصویب قانون گذشته بود. در واقع سازمان حفاظت از محیط زیست، در سال 87 اولین آئین نامه اجرایی این قانون را به تصویب رساند و به دستگاه مربوطه ابلاغ کرد.اما آنگونه که به نظر میرسید بسیاری از دستگاههای مربوطه، این قانون را جدی نگرفتند.
هرچند به زعم بسیاری از مسئولان در طول 15 سالی که از تصویب این قانون میگذرد، کارهایی انجام شده،اما مطمئنا این اقدامات چندان جدی نبود. چرا که اگر اقدامات پیش بینی شده در این قانون به اجرا درمیآمد، اکنون هوای تهران و شهرهای بزرگ اینگونه نبود.
در طول تمام این سالها آلودگی هوا نیز نه تنها کنترل نشده، بلکه اقدامات مناسبی برای رفع آن نیز پیش بینی نشدهاست.انگار ما هنوز بر پله اول ایستادهایم.