به قول خودش آدم در هر جای دنیا هم که باشد اگر اراده کند به آنچه بخواهد میرسد. فقط قدری تلاش و پشتکار و برنامهریزی مدون میخواهد. با توجه به شخصیت محکمش، اهل تواضع و فروتنی دروغین نیست. در قاموسش نمیگنجد که بخواهد لاف بزند و خودش را بیخودی متواضع نشان دهد. در عین حال که جایگاه خودش را میشناسد، به پدربزرگ، مادر و پدرش احترام میگذارد. شاید به همین دلیل باشد که پدربزرگش میگوید: «مهدی بزرگوار است.» گفتوگوی ما را با «مهدی جلوه»، بچه با اخلاق محله ۴۶متری نارمک و والیبالیست تیمملی نوجوانان و جوانان که امسال هم به تیمملی امید دعوت شده، بخوانید.
- اطلاعات فوری
نام: مهدی
نام خانوادگی: جلوه قاضیانی
متولد: ۱۳۸۰
ویژگی: عضو تیمملی والیبال نوجوانان و جوانان ایران
افتخارات: قهرمانی در مسابقات والیبال نوجوانان جهان در سال ۱۳۹۶ـ قهرمانی در مسابقات والیبال جوانان آسیا در سال ۱۳۹۷
ساکن: ۴۶ متری نارمک
- از چه سالی والیبال را به شکل جدی دنبال کردید؟
از سال ۱۳۹۰ والیبال را به صورت آموزشی و تکنیکی شروع کردم. اما از خردسالی علاقه خاصی به والیبال داشتم. پدرم «فرشید جلوه» والیبالیست بود. عمویم هم مدتی کاپیتان تیمملی والیبال ایران شد. در خانواده ما همه عموها و پسرعموهایم والیبال بازی میکردند. به همین دلیل به این رشته کشیده شدم. ولی هیچ اجباری در کار نبوده که من والیبالیست شوم.
- با درس چه کردید؟
چند سال پیش به قدری نمراتم خوب بود که قرار شد به مدرسه تیزهوشان بروم. به دلیل اینکه اکنون عضو تیم «درنای ارومیه» هستم و مدام باید در اردو حضور داشته باشم، تصمیم گرفتم درسم را به شکل غیرحضوری ادامه دهم. من عاشق درس خواندن هستم. این روزها حتی وقتی برای دیدن خانوادهام هم ندارم. بعد از ۳ ماه اردو تازه به خانه آمدهام. سالهای پیش همچنین بود. تصمیم گرفتم روی یکی از آنها ورزش یا درس خواندن انرژی و وقت بیشتری صرف کنم و روی آن متمرکز شوم که با توجه به تواناییهایم ورزش را انتخاب کردم. اما باز هم میگویم که به هیچوجه درس خواندن را رها نکرده و نمیکنم.
- امکانات شرق تهران و محل سکونتت از نظر شما راضیکننده است؟
از نظر من که بسیاری از مکانها در اقصی نقاط جهان را دیدهام، امکاناتی که به ورزشکاران شرق تهران میدهند محدود است. کسی که بخواهد پیشرفت کند، به سلسلهای از پشتیبانیهای مالی یا امکانات رفاهی و ورزشی نیاز دارد که نه تنها در شرق تهران بلکه در بسیاری از نقاط دیگر تهران هم این امکانات فراهم نیست. این موضوع میتواند ورزشکار حرفهای را محدود کند. شاید همین موضوع بسیاری از اتفاقات خوبی را که در آینده قرار است برای والیبال و ورزش بیفتد، به تعویق بیندازد یا از بین ببرد.
- مجموعههای ورزشی شهرداری انتظارات را برآورده میکنند؟
خودم ورزش حرفهایام را از مجموعه ورزشی امام رضا(ع) در انتهای خیابان گلبرگ شروع کردم. از لحاظ امکانات درون مجموعهای طی سالهای اخیر تنها توپ و تورش عوض شده و بس. حتی کفپوش این مجموعه را پس از گذشت این همه سال تعویض نکردهاند. در عین حال حس خوبی نسبت به این مجموعه ورزشی دارم چون والیبال را از آنجا شروع کردم. اما امکاناتی که در مجموعه ورزشی امام رضا(ع) وجود دارد، حداقل آن چیزی است که باید وجود داشته باشد. میتوان امکانات بیشتری در اختیار ورزشکاران گذاشت تا والیبالیستهای حرفهای در همین مجموعهها تربیت شوند و رشد کنند.
- وقتی والیبالیستی مثل خودت از چنین مجموعهای برخاسته آیا نباید با دیدی مثبت و بهتر به این مجموعهها نگاه کرد؟
قطعاً همینطور است. پیش از من هم والیبالیستهای بزرگی از اینگونه مجموعهها برخاستهاند و پس از من همچنین خواهد شد. اما میتوان آیندهای را تصور کرد که ورزشکاران بیشتری از چنین مجموعههایی در شرق تهران برخیزند و به دنیا معرفی شوند. اگر چنین شود افتخارش برای منطقه و شرق تهران است.
- چه باشگاههای دیگری را در منطقه به شکل دقیق رصد کردهاید؟
باشگاه «خانه شهر» در خیابان دردشت را به خوبی میشناسم. بارها آنجا تمرین کردهام. امکانات خوبی دارد ولی بچهها توپ میآورند اما مجموعه امامرضا(ع) خودش توپ والیبال در اختیار بچهها قرار میدهد. از لحاظ امکانات، شرق تهران باشگاههای مشابهی دارد. برخی از والیبالیستهای نوجوان را میشناسم که نیازمند تشویق بیشترند که در این بین امکانات رفاهی و ورزشی نقش بسزایی را ایفا میکند. شرق تهران برخی امکانات در همه رشتهها مانند حلقه بسکتبال، سالن فوتسال، میله والیبال، تشک کشتی و... دارد اما میتوان همین امکانات را با کیفیت بیشتر در اختیار ورزشکاران قرار داد. از حق نگذریم امکانات پایه بسیار حائز اهمیت است و شرق تهران این امکانات را دارد و فقط باید این امکانات را ارتقا داد.
- استفاده خودت از امکانات ورزشی منطقه چقدر در رشد و بالیدن در والیبال به تو کمک کرد؟
من تا زمانی که با یکی از باشگاههای مطرح کشور قرارداد نبستم با وجود امکانات مالی، کتانی والیبال نخریدم. در واقع با پول خودم بود که کفش سالن خریدم. تا همین اواخر هم یک گوشی همراه مدل پایین دستم میگرفتم.
- نگاه
- راه دراز استفاده همگانی از دوچرخه
هوای زمستان بهویژه در دی ماه رو به آلودگی میرود. به شکلی که در برخی روزها مدارس تعطیل میشود و آلودگی برای گروههای حساس به مرز اضطرار میرسد. سال گذشته در همین اوضاع و احوال در یکی از شبکههای مجازی این خبر را خواندیم که هوای تهران به قدری آلوده است که باید شهر را تخلیه کرد. گرچه تخلیه شهر آن هم به دلیل آلودگی هوا با توجه به جمعیت بالای ۱۲ میلیونی تهران، خواب و خیال است اما دستکم در بالاترین سطح این هشدار را به ما میدهد که آلودگی به حد نهایی خود رسیده است برای روشن شدن موضوع، بهتر است گریزی به شهرهای اتفاقاً «توسعه نیافته» دنیا و کشوری مانند کرهشمالی بزنیم.
در این کشور که اغلب مردم با تراموا جابهجا میشوند و حضور خودرو شخصی در بزرگراههای زیبای پیونگ یانگ معنایی ندارد، مردم، پایتخت را تبدیل به یکی از خلوتترین شهرهای دنیا کردهاند. در این شهر، مردان و زنان، جوانان و سالخوردگان برای تردد در مسیرهای کوتاه اغلب از دوچرخه استفاده میکنند. دولت هم برای تشویق به شهروندان نمونه، دوچرخه هدیه میدهد. خیابانهای شهر در طول روز و در ساعتهای اداری بسیار خلوت است بهطوری که هر توریستی که به این کشور سفر میکند، پایتخت را یکی از خلوتترین شهرهای دنیا مییابد. بیتردید خلوت بودن شهر در هر جای دنیا پاک بودن هوا را هم به ارمغان میآورد. درست همان چیزی که ما در تهران آن را نداریم.
در تهران از حدود بیش از یک دهه پیش ایستگاههایی به شکل رایگان دوچرخههایی را در اختیار شهروندان قرار دادند. هزینه تعمیر و استهلاک این دوچرخهها نیز برعهده شهرداری است. اما شهروندی که ساکن میدان الغدیر، شمیراننو، خیابان هنگام، شمال میدان رسالت، چهارراه سرسبز و حتی فرجام و جنوب بزرگراه شهید باقری باشد برای ثبتنام و استفاده از دوچرخه در صورت تمایل باید مثلاً به ایستگاه «مجیدیه» برود.
آن هم به این دلیل که ایستگاه مورد نظر در منطقه محل سکونت او قرار دارد و میدان «هفتحوض» که علیالاصول به محل سکونتش نزدیکتر است، در منطقه ۸ واقع شده است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، کسی که ساکن فرجام شرقی است برای استفاده از دوچرخه و تردد در شهر نه به میدان هفتحوض بلکه باید به مجیدیه مراجعه کند. به عبارت رساتر یعنی به فرض صبحها با پای پیاده، اتوبوس یا تاکسی به مجیدیه برود و شبها هم همین مسیر را به همین شیوه طی طریق کند.
شاید به این دلیل باشد که اغلب شهروندان قید دوچرخهسواری با دوچرخههای اختصاصیافته به این امر را میزنند و حتی در مسیرهای کوتاه هم از اتومبیل شخصی استفاده میکنند. در کشوری مانند هلند اما افراد برای یک مسیر نسبتاً طولانی هم از دوچرخه استفاده میکنند و به همین دلایل هوای این شهرها هیچگاه آلوده نیست. دوچرخه، وسیلهای که برای پیشگیری از آلودگی هوای امروز در همه کشورهای توسعهیافته جهان استفاده میشود، دستکم برای مسیرهای کوتاه انتخاب میشود و باید برای استفاده از آن، نزدیکترین ایستگاه در محل سکونت شهروندان آماده ارائه خدمات باشد.
نظر شما