یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۵ - ۱۲:۲۲
۰ نفر

آرمین منتظری: هنوز مدت زیادی از سخنرانی بوش در کنگره آمریکا نگذشته بود که دستیارانش مجبور شدند مستمعین را قانع کنند رییس‌جمهور از بر زبان آوردن این جمله که «آمریکا به نفت متکی است»، منظور خاصی نداشته است.

بوش در آن سخنرانی اعلام کرد: «آمریکا به نفت متکی شده است و باید با یافتن منبع جدیدی از انرژی از این اتکا رهایی پیدا کند.» پس از اتمام سخنرانی، دستیاران بوش به همه اطمینان دادند که بوش نه تنها منظور خاصی نداشته است، بلکه آن‌جا که از مشکلات کشورش با منابع خارجی نفت سخن گفته، حتی یک‌لحظه هم به دستیابی به آن منابع نیندیشیده است؛ اما حقیقت این است که سخنرانی بوش حاوی حقایقی پنهان، فراتر از آن‌چیزی است که او بر زبان آورده است و آن حقیقت این‌است که، یکی از مهم‌ترین اهداف جنگ‌افروزی‌هایی که پس از حادثه یازده سپتامبر توسط دولت بوش انجام شد، دست‌یابی به منابع غنی انرژی خاورمیانه است که بخش عمده‌ای از ذخایر جهان را شامل می شود.

اهمیت انرژی در عصر جدید
انرژی از مهم‌ترین اهرم‌های تعیین‌کننده در عرصه تحولات سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیکی قدرت‌های بزرگ به شمار می‌رود. قدرت‌های بزرگ همواره از وابستگی در زمینه انرژی به کشورهای دیگر بیم‌ناک‌اند و درصدد یافتن راه‌حلی برای حل این مشکل هستند.

بحرانی که درباره صدور گاز روسیه به اوکراین رخ داد، به‌خوبی ثابت کرد که امروزه جریان انرژی، اهرمی در دست برخی کشورهاست که اگر بخواهند می‌توانند با ایجاد مانع در گردش آن، باعث بروز بحران‌هایی بزرگ شوند که در برخی موارد، حتی ثبات سیاسی دیگر کشورها را نیز به مخاطره می‌اندازد.

جالب این‌جاست که این مخاطرات، بیش از دیگر کشورها تهدیدی برای کشورهای صنعتی است که برای تامین انرژی مورد نیاز برای گردش چرخ‌های صنعت خود، وابستگی زیادی به واردات انرژی دارند. این کشورها که همواره در مسیر توسعه بیش‌تر گام بر‌می‌‌دارند، هیچ‌گاه از عواقب افزایش قیمت نفت و گاز در امان نیستند.

کشورهای صنعتی در اروپا، چین و هند به عنوان دو کشور آسیایی که مسیر توسعه را به سرعت می‌پیمایند و آمریکا به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و وارد‌کننده انرژی، از جمله این کشورها هستند.

آمریکا، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده انرژی در جهان
انرژی همواره از موضوعات چالش‌برانگیز میان دولت‌مردان آمریکا بوده است.تا آن‌جا که دوحزب دموکرات و جمهوری‌خواه، همواره درباره سیاست‌های دولت ایالات متحده در قبال چه‌گونگی تولید و مصرف انرژی دچار اختلاف‌نظر بوده و هستند.

 ایالات‌متحده با واردکردن دو‌سوم نفت مصرفی‌اش، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و وارد‌کننده انرژی در جهان است. این کشور هیچ‌گاه از حاشیه امنیت مطمئنی در زمینه انرژی برخوردار نبوده است؛ چراکه هرگونه بحرانی که درحوزه انرژی رخ دهد، تاثیر مستقیمی بر اقتصاد خرد و کلان آمریکا خواهد گذاشت.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات آمریکا در زمینه کنترل مصرف انرژی، به حوزه حمل‌و‌نقل مربوط می‌شود، چراکه بیش از نیمی از واردات نفت آمریکا در این بخش به مصرف می‌رسد و تاکنون نیز هیچ تدبیری برای کاهش مصرف انرژی در این بخش اندیشیده نشده است.

از سوی دیگر، با توجه به وابستگی دولت بوش به کمپانی‌های نفتی، بعید به نظر می‌رسد که او بتواند مستقیما خواسته‌های آن‌ها را زیر سوال ببرد. وابستگان و جیره‌خواران این غول‌های اقتصادی، بوش را از هر سو احاطه کرده‌اند.

یکی از همین جیره‌خواران، «اندرو کارود»، رییس دفتر جورج بوش است که به عنوان یکی از مردان نفوذی کمپانی‌های اتومبیل‌سازی در دولت بوش، یکی از مدافعان سرسخت ادامه تولید اتومبیل‌های پر مصرف در آمریکاست.

«دیک‌چنی» نیز یکی دیگر از همین جیره‌خواران است که به عنوان کسی که با تجارت نفت درآمیخته است، همه تلاش‌ها را برای کنترل میزان مصرف نفت درآمریکا، بر باد داده است. با این اوصاف، باید به این سوال پاسخ گفت که اگر جورج بوش در سخنرانی اخیر خود در کنگره، حقیقتا به سخنانی که درباره تکنولوژی آینده و کاهش واردات نفت مطرح کرده معتقد است، پس چرا او و دوستانش در مدت این شش‌سال به این فکر نیفتاده بودند!

 به نظر می‌رسد که منظور بوش از منابع جدید نفت، ذخایر عظیم خاورمیانه باشد که آمریکا پس از حادثه یازده‌سپتامبر برای تسلط بر آن‌‌ها دور‌خیز بلندی کرده است.

رقابت بر سر ایران
ایران به عنوان کشوری در خاورمیانه که می‌تواند موجب افزایش قیمت نفت شود، جایگاهی ویژه در تحولات جهانی دارد. ایران دومین کشور جهان است که بیش‌ترین ذخایر نفتی را در اختیار دارد و هم‌چنین دومین صادرکننده نفت اوپک نیز هست. 

 ذخایر نفتی ایران پنج‌برابر ذخایر نفتی آمریکاست. نشریه معتبر نفت و گاز در سال2005 اعلام کرد ایران در حدود 8/125میلیون بشکه نفت خام در اختیار دارد که هنوز استخراج نشده است. البته به نظر می‌رسد، خلیج‌فارس علاوه بر ذخایر کشف شده‌اش (‌یادآوران و آزادگان) دارای ذخایر کشف‌نشده دیگری نیز باشد.

بنابراین به هیچ وجه تعجب‌آور نخواهد بود اگر واشنگتن و دیگر کشورها با حرص و ولع زیاد به سرزمین ثروتمند ایران، چشم دوخته باشند.

تولید نسبتا پایین ایران در زمینه نفت و گاز، به علاوه عزم این کشور برای دست‌یابی به انرژی هسته‌ای، تا حدود زیادی ثابت می‌کند که این کشور در دو دهه‌ آینده، جزو معدود کشورهایی خواهد بود که توانایی افزایش تولید و صادارت نفت و گاز در جهان را خواهد داشت.

 بنابراین بدیهی است اگر کشورهایی نظیر چین، روسیه و آمریکا به همراه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، هر یک به دلیلی بر سر ذخایر انرژی ایران با یک‌دیگر به رقابت بپردازند.

و در این میان مساله برنامه هسته‌ای ایران، تبدیل به بهانه‌ای در دست این ‌کشورها شده تا هر یک با توجه به کیفیت و سطح روابط خود با تهران گوی سبقت را از دیگران بربایند.

 اما واشنگتن در دست‌یابی به این منظور، مشکلاتی را در پیش خواهد داشت. چین از مدت‌ها پیش توجه خود را به میدان نفتی یادآوران معطوف داشته است. شرکت نفت و گاز وابسته به دولت چین، در 50درصد ارزش میدان نفتی یادآوران، سرمایه‌گذاری کرده است.

 از سوی دیگر، رشد اقتصادی چشم‌گیر چین در دهه گذشته نیاز بسیار شدیدی برای انرژی در این کشور به‌وجود آورده است و ایران با تامین 13درصد از کل نیاز چین به نفت، دومین صادرکننده نفت به چین است. در سال2004 نیز شرکت چینی  «سینوپک» قراردادی به ارزش 70میلیارد دلار در زمینه صنعت نفت ایران امضا کرد.

 بنابراین ایران می‌تواند تا حدود زیادی در حل مساله هسته‌ای روی موضع چین حساب کند. «تائو ونهوا» دراین‌باره می‌گوید: «شکی نیست که روابط ایران و چین در زمینه انرژی، فاکتور بسیار مهمی است که باید در تصمیم‌گیری‌ها لحاظ شود.

اما حتی اگر این فاکتور را نیز نادیده بگیریم، باز هم چین ترجیح خواهد داد درباره مساله هسته‌ای ایران از در دیپلماسی وارد شود. نگاهی به عراق بیندازید؛ این کشور سال‌ها در تحریم‌های بین‌المللی بود، اما هیچ چیزی در عراق تغییر نکرد.»

از سوی دیگر، روسیه نیز سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در اقتصاد نفتی ایران کرده است. در سال2003، روسیه متعهد شد نفت مورد نیاز برای مصارف خانگی را در خاک خود پالایش کرده و به ایران صادر کند.

در عوض، ایران نیز به همان مقدار نفت به روسیه صادر می‌کند. بنابر گزارش «آسیا تایمز» در فوریه2003، توافق روسیه با ایران، این کشور را از خرید نفت از اروپا بی‌نیاز می‌کند و سود زیادی عاید روسیه می‌کند؛ چرا که قیمت فروش نفت ایران به روسیه به راحتی با قیمت فروش نفت اروپا رقابت می‌کند. علاوه بر آن، هزینه صادرات نفت روسیه به ایران، از بندر دریای سیاه به وسیله نفت‌کش‌ها بسیار پایین‌تر از صادارت روسیه به اروپا است.

نفت ایران، انگیزه‌ای برای بهانه جویی آمریکا
سرانجام حادثه یازده سپتامبر، بهانه‌ای به‌دست آمریکا داد تا طرح سلطه‌جویی‌اش بر خاورمیانه را با سرعت و شدت بیش‌تری دنبال کند.

 بهانه حمله به افغانستان، وجود گروه تروریستی القاعده بود. حمله به افغانستان، نخستین هدف طرح گسترده جنگ‌افروزی نومحافظه‌کاران بود. پس از افغانستان نوبت به عراق رسید. بهانه آغاز این جنگ، ادعای آمریکا در ارتباط با وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق بود. یکی از هدف‌های اصلی آمریکا از حمله به عراق، افزایش سریع ظرفیت تولید نفت در این کشور بود. عراق از ذخایر نفتی عظیمی برخوردار است. این کشور بیش از 112‌میلیارد بشکه نفت در اختیار دارد و علاوه بر این‌مقدار، تخمین زده می‌شود که ذخایر احتمالی این کشور به بیش از 250‌میلیارد بشکه برسد.

در گام سوم، آمریکا نوک پیکان سیاست خارجی‌اش را به سوی ایران نشانه رفت؛ این‌جا بود که برنامه فعالیت‌های هسته‌ای ایران دست‌آویز دیگری در دست آمریکا شد تا شاید از این طریق بتواند یکی دیگراز منابع انرژی خاورمیانه را زیرسلطه خود درآورد. البته آمریکا در برابر ایران با موانعی بیش از آن‌چه در رابطه با افغانستان و عراق روبه‌رو بود، مواجه است.

در مورد اول، اجماع جهانی در حمله به افغانستان وجود داشت و ایالات متحده بدون مشکل خاصی و با مشارکت کشورها به این کشور حمله کرد. در مورد دوم، تنها مشکل آمریکا درباره وجود و یا عدم‌وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق بود که البته دولت بوش با دور زدن سازمان ملل، طرح حمله به عراق را عملی کرد.

دست‌آویز قراردادن تسلیحات عراق آن‌قدر واضح است که حتی دونالد رامسفلد نیز در پاسخ به این‌‌که آیا سازمان اطلاعات آمریکا از وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق دقیقا مطلع بوده یا خیر، سکوت می کند.

او در مناظره‌ای تلویزیونی درتاریخ 4می2006، در برابر «ری مک گاورن» از ماموران باسابقه سازمان سیا قرار گرفت. مک گاورن از او سوال کرد: «چرا پیش از حمله به عراق ادعا کردید که شواهد غیرقابل انکاری درباره روابط صدام با القاعده وجود دارد؟ آیا دروغ گفتید؟ چون همه همکاران من در سازمان سیا معتقدند که این امر غیرممکن است.

حتی کمیته بررسی حادثه یازده‌سپتامبر نیز این ادعای شما را رد کرد. آقای رامسفلد! چرا برای شروع جنگی چنین غیرضروری به دروغ متوسل شدید؟ »پاسخ رامسفلد به مک گاورن، تنها سکوتی ممتد بود.

عراق به عنوان کشوری منزوی در عرصه بین‌المللی، از حمایت مستقیم هیچ کشوری برخوردار نبود. بنابراین آمریکا با دور زدن شورای امنیت، عراق را نیز مورد تهاجم قرار داد. اما مساله ایران تا حد زیادی متفاوت است.

 همه می دانیم که نه تنها آمریکا، که غرب نیز در تلاش است برنامه هسته‌ای ایران را تبدیل به دست‌آویزی برای اهداف خود کند. به ما می‌گویند پیشرفت هسته‌ای ایران بر نمی‌تابند، اما از سوی دیگر پاکستان و هند با کمک‌های غرب، در حال ساخت زرادخانه هسته‌ای خود هستند.

 اسراییل هم به رغم داشتن 200 تا 500 کلاهک هسته‌ای، به هیچ‌وجه تهدیدی برای امنیت بین الملل به حساب نمی‌آید! اما ایران که اجازه بازرسی از تاسیسات هسته‌ای‌اش را به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داده است، تهدیدی بالقوه برای امنیت بین‌الملل است!

هژمونی آمریکا در خاورمیانه  درگرو تسلط بر جریان انرژی
حقیقت این است که ایالات متحده به دنبال حکمرانی بر تجارت جهانی نفت، خصوصا اتحادیه اوپک است. شاید بتوان آن‌چه را که ما شاهدش هستیم نوعی به اصطلاح جهانی‌سازی، از سوی دولت بوش، در عرصه اقتصاد نام نهاد که شامل قلع و قمع همه قدرت‌ها و در دست گرفتن تجارت جهانی منابع انرژی است.

تسلط بر ایران، کلید دست‌یابی آمریکا به این هدف است. اما ایران به عنوان کشوری که می‌تواند موجب افزایش قیمت نفت شود، جایگاه ویژه خود را دارد. این کشور دومین کشور دارنده‌ذخایر نفتی در جهان است و توانایی صادر کردن 5/2میلیون بشکه نفت در روز را دارد.

حال بد نیست نگاهی به همسایگان ایران نیز بیندازید. عربستان سعودی  دارای بیش‌ترین ذخایر نفتی جهان است و توانایی صدور 5/9‌بشکه نفت را در روز دارد. توجه داشته باشید که بیش‌تر نفت صادراتی عربستان به‌علاوه نفت کشورهایی نظیر کویت، امارت متحده عربی، قطر و بحرین از تنگه هرمز صادر می‌شوند که در سواحل جنوبی ایران قرار دارد. فقط کافی است ایران به هر نحوی مانع عبور نفت از این تنگه شود، آن‌گاه قیمت صعودی نفت را تصور کنید.

مسلما آمریکایی‌ها هیچ‌گاه سخنان مصطفی پورمحمدی را در پاسخ به سوالی درباره احتمال تهدید ایران از سوی آمریکا، فراموش نخواهند کرد؛ او گفت: «ما دارای ذخایر عظیم نفتی هستیم و کنترل یکی از شاهراه‌های صادرات نفت دنیا را در دست داریم. اگر آن‌ها قصد دارند از گزینه‌هایی به‌غیر از دیپلماسی استفاده کنند، باید بدانند که توانایی‌های ما کم‌تر از آن‌ها نیست.»

برنامه هسته‌ای ایران؛ دست‌آویز دیگر آمریکا
پس از موفقیت دولت بوش در فریب کنگره و افکار‌عمومی آمریکا درباره وجود برنامه تولید و تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی در دولت صدام حسین، اکنون دولت بوش و اعضای کنگره از هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه ادعا می‌کنند که هدف برنامه هسته‌ای ایران، تولید سلاح هسته‌ای است.

 از سوی دیگر، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که نهادی از نهادهای سازمان ملل است و وظیفه‌اش نظارت بر برنامه‌های هسته‌ای کشورهاست و هم‌چنین پیمان منع تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی (NPT) دو نهاد و پیمانی هستند که ایران در آن‌‌ها عضویت رسمی دارد.

در نوامبر سال 2004، زمانی‌که آژانس پس از بررسی‌های کامل از تاسیسات ایران در گزارشی اعلام کرد که هیچ دلیلی مبنی بر وجود تسلیحات کشتار جمعی و یا برنامه تولید آن در تاسیسات ایران یافت نشده است، «نانسی پلوسی» رهبر دموکرات‌ها خواستار برقراری ائتلافی بین‌‌المللی علیه ‌تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی شد.

جالب این‌جاست که هدف از تشکیل این ائتلاف، تمرکز بر روی فعالیت‌های ایران اعلام شد، نه مقابله با تکثر سلاح‌های کشتارجمعی در سطح بین المللی. این مساله نشا‌نگر آن‌است که کنگره آمریکا  در صدد وارد آوردن اتهامات مشابهی به ایران است. اتهاماتی شبیه به آن‌چه که به عراق وارد شد؛ تنها به این دلیل که ایران کشوری است سوار بر دریایی از نفت.

این در حالی است که برنامه‌های هسته‌ای ایران پروژه‌ای است که خود آمریکایی‌ها از آیزنهاور گرفته تا کارتر، در برهه‌ای از زمان در آن شراکت داشته‌اند. در سال1957 نخستین توافق‌نامه همکاری غیرنظامی در زمینه انرژی هسته‌ای میان ایران و آمریکا امضا شد.

سپس در طول دو‌دهه آمریکا نه تنها نیازهای تکنیکی ایران را برآورده کرده و به متخصصین ایرانی مشاوره می‌داد، بلکه نخستین رآکتور آزمایشی را با قابلیت غنی‌سازی پلوتونیوم و اورانیوم با ایزوتوپ‌های شکافت‌پذیر به ایران وارد کرد. حال سوال این‌جاست که چرا آمریکا این چنین در برابر فعالیت‌های هسته‌ای ایران ایستاده است و در مسیر آن سنگ‌اندازی می‌کند.

در مقابل، ایران به خوبی دریافته است که دشمنی آمریکا با ایران به بهانه فعالیت‌های هسته ای این کشور، تنها یک‌روی سکه است. حقیقت این است که آمریکا به دنبال سلطه همه‌جانبه بر خاورمیانه است.

برای دست‌یابی به این‌مهم در نخستین قدم باید تسلط خود را بر منابع انرژی خاورمیانه تثبیت کند. عراق به عنوان اولین سنگر در راه دست‌یابی به این هدف فتح شد و سنگر بعدی ایران است. از بسیاری جهات می‌توان گفت اهمیت ایران در این زمینه از عراق بسیار بیش‌تر است. ایران خلاف عراق به هیچ عنوان کشوری منزوی به حساب نمی‌آید.

 روابط ایران با کشورهای همسایه نظیر روسیه که قدرتی در حال رشد در سطح بین‌المللی است، از اهرم‌های بازدارنده ایالات‌متحده در مسیر دست‌یابی به اهداف خود است. آمریکا به‌خوبی می داند اگر نتواند ایران را از سر راه بردارد، این‌کشور می‌تواند به‌وسیله ائتلاف با روسیه سیطره‌ای بر بازارهای بین‌المللی گاز به‌دست آورد که دو برابر سیطره کنونی عربستان در بازار جهانی نفت، خواهد بود؛ عربستانی که روابط تجاری خوبی با آمریکا در زمینه انرژی دارد و این به معنای به خطر افتادن هژمونی آمریکا در خاورمیانه است.

 از سوی دیگر، چین نیز در تلاش است تا مشارکت خود را در صنعت نفت ایران بیش‌تر کند. بدین‌ترتیب می‌توان ائتلافی را میان روسیه و چین متصور شد که هدفش توسعه ذخایر انرژی در ایران است. به این ترتیب، در صورت به وجود آمدن چنین ائتلافی، سیاست‌های چندجانبه و رو به رشد آمریکا در منطقه نیز با شکست مواجه خواهد شد.

اما واقعیت این است که بدون توافقی همه‌جانبه با ایران، تلاش‌های دولت بوش در متقاعد ساختن ایران برای متوقف کردن فعالیت‌های هسته‌ای‌اش بی‌نتیجه خواهد ماند. هم‌ چنین، بدون وجود چنین توافقی -در صورتی‌که بحران ایران به درازا بکشد- آمریکا هیچ شانسی برای پیروزی نخواهد داشت. این توافق دقیقا همان چیزی است که آمریکا به آن نیاز دارد.

«فلینت لورت» یکی از کسانی که در مذاکرات پیشین هسته‌ای در زمان دولت خاتمی، شرکت داشت، دراین‌باره می‌گوید:« این توافق نه تنها به آمریکا کمک می‌کند تا فعالیت‌های هسته‌ای ایران را برای سه تا پنج‌سال آینده در مقابل چشم داشته باشد، بلکه رهبری آمریکا را بر خاورمیانه تا 10‌سال آینده و حتی بیش‌تر بیمه خواهد کرد.» اما ظاهرا مقامات کاخ سفید با نظر آقای لورت موافق نیستند.

تدابیر ایران، کابوس آمریکا
چندماه پیش، درست زمانی که شایبه‌ تصویب تحریم نفتی از سوی شورای امنیت برای ایران، باعث نگرانی شدید بازرگانان و شرکت‌های نفتی شد، بهای نفت به بالاترین سطح خود رسید. از سویی دیگر، ایران تهدید کرد که ذخایر پولی خود را از بانک‌های اروپایی بیرون خواهد کشید.

 با این حساب می‌بینیم که ایران هوشمندانه عمل می‌کند. ایران به خوبی می‌داند که بیرون کشیدن ذخایر ارزی‌اش از بانک‌های اروپا، می‌تواند بر قیمت دلار و ذخایر پولی آمریکا تاثیر منفی داشته باشد که در نتیجه، موجب ضرر و زیان دولت بوش خواهد شد.

 مدتی پیش نیز ایران پیشنهاد گشایش بازار نفتی جدیدی را مطرح کرد که از تاثیرات دلار آمریکا به عنوان پول رایج مبادلات نفتی به دور باشد.

کشورهای عضو اوپک نیز خواهان پایان‌یافتن حضور دلار آمریکا به عنوان پول رایج مبالات نفتی هستند. با این وصف و در صورت گشایش این بازار جدید، هیچ شکی وجود نخواهد داشت که ایران در انتخاب میان دلار و یورو به عنوان پول رایج در مبادلات نفتی خود، یورو را بر خواهد گزید و این انتخاب ایران خبر ناخوشایندی برای آمریکا خواهد بود.

«کرازمیر پتروف» استاد اقتصاد دانشگاه آمریکایی بلغارستان در نشریه «بولتن انرژی» درباره انتخاب یورو از سوی ایران می‌نویسد: «از دیدگاه اقتصادی این کار ایران به مثابه تهدیدی بزرگ علیه آمریکاست؛ چرا که در صورت رواج یورو به عنوان پول رایج مبادلات نفتی، اروپا اجازه خرید و فروش محصولات نفتی را به یورو خواهد یافت و بدین ترتیب می‌تواند دلار آمریکا را دور بزند.»

نوسان قیمت یورو با توجه به چه‌گونگی مبادلات نفتی این امکان را به اروپایی‌ها خواهد داد تا مقدار ذخایر مالی خود را تا حد زیادی بالا ببرد و به این ترتیب با آمریکا رقابت کند و موجب ضرر و زیان این کشور شود. چین و ژاپن نیز بسیار تمایل دارند تا مبادلات خود را بر اساس یورو انجام دهند، چرا‌که به این ترتیب می‌توانند ذخایر دلاری خود را کم‌تر کنند و آن‌ها را به یورو تبدیل کنند تا از زیان‌های احتمالی کاهش قیمت دلار در امان بمانند.

در پایان باید دید که آیا ایران خواهد توانست  از چنین موقعیت استراتژیکی نهایت استفاده را ببرد یا خیر. واقعیت این است که موقعیت ایران در خاورمیانه و به خصوص حوزه خلیج فارس، موقعیتی است که ایران هیچ‌گاه از آن برخوردار نبوده است.

 روابط این کشور با چین و روسیه، فصلی را پشت‌سر می‌گذارد که سیاست‌خارجی ایران هیچ‌گاه تجربه نکرده بود. حال باید دید که آیا ایران در یارگیری‌های استراتژیک خود هوشمندانه عمل می‌کند یا خیر.

کد خبر 4285

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار صنعت و تجارت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز