این حوادث درزمانی رخ میدهد که سفر بوش به منطقه پایان یافته است، سفری که گفته میشد با هدف صلح خاورمیانه انجام میگیرد.
در بیان اهداف سفر بوش به منطقه خاورمیانه همگان بر این نظرند که بوش قصد داشته با استفاده از حساسیت اعراب بر مسئله صلح خاورمیانه آنها را علیه ایران بهعنوان مهمترین اخلالکننده در روند صلح متحد کند. بوش به خوبی از نگرانیهای دولتهای عرب در رابطه با مسئله صلح اسرائیل با فلسطینیها آگاه است. کشورهای عربی از شعارهای ایران علیه اسرائیل که پایگاه وسیعی درمیان مردم کشورهای عربی یافته و از این ناحیه زمامداران عرب را تحت فشار گذاشته است، نگرانند.
از آنجا که اسرائیل و دولت بوش بر مقابله با قابلیت هستهای ایران تأکید بسیار دارند، برای تشکیل یک ائتلاف ضدایرانی ازطرف اعراب، آمادهاند در یک فرایند صلح شرکت کنند. اما اعراب قضیه را به گونهای دیگر میبینند؛ آنها به این نتیجه رسیدهاند که تهدیدهای ایران بیش از فرآیند صلح اسرائیل و فلسطین در واشنگتن و تل آویو خریدار دارد. از اینرو آنها سعی دارند از موضوع ایران برای کشاندن آمریکا و اسرائیل به میانجیگری جدی صلح بین اسرائیل و فلسطین بهره برداری کنند.
البته بسیاری از دولتهای عرب از ناحیه ایران نگرانند، اما دلایل نگرانی آنها با آمریکا و اسرائیل یکسان نیست. دولتهای عرب بیش از اینکه نگران قدرت نظامی حماس و حزبالله باشند، نگران حمایت از آنها در میان ملت خود هستند. آنها بیش از اینکه نگران مقابله نظامی با ایران باشند، نگران نفوذ روزافزون ایران در جهان عرب هستند.
به عبارت دیگر، آنچه کشورهای عربی را واقعا ً نگران میکند، حمایت مردم عرب از مواضع ایران علیه اسرائیل است که باعث کاهش محبوبیت و تضعیف ثبات حکومتهای آنها درداخل کشورشان میشود.
البته کشورهای عربی، ایران را علت اصلی احساسات ستیزه جویانه مردمشان علیه اسرائیل تلقی نمیکنند بلکه معتقدند که علت اصلی خشونت و ستیزهجویی، فقدان صلح اعراب و اسرائیل است. اما این استدلال در واشنگتن جایی نداشته و بسیاری از مقامات آمریکا آن را رد کرده و عدهای دیگر نیز آن را جدی نگرفتهاند.
سخن اعراب این است که اگر شعارهای ضد صهیونیستی ایران درمیان مردم کشورهای عربی پایگاه دارد بهدلیل مظلومیت فلسطینیهاست و اگر صلح خاورمیانه عملی شود دیگر این شعارها اثراتش را از دست میدهد.
اعراب، اسرائیل را بیش از ایران در فرایند صلح خاورمیانه مؤثر میبینند و معتقدند اگر طرفهای درگیر خواهان صلح باشند ایران قادر به جلوگیری از آن نیست. در حالی که اسرائیل همواره برای عقب انداختن مذاکرات و ندادن امتیاز به فلسطینیها بهدنبال بهانههای مختلف بوده است.
روزنامه واشنگتن پست در شماره روز 14 ژانویه خود نیز در رابطه با انتظار متقابل آمریکا و اعراب نوشت: اگرچه کشورهای عربی خلیج فارس به چتر نظامی آمریکا برای امنیت خود نیاز دارند، اما مردم آنها آمریکا را تهدیدی به مراتب بزرگتر از ایران میدانند. برای این کشورها، وابستگی دائمی به آمریکایی که سیاست خارجی اش مورد قبول ملتش نیست و در سالهای اخیر بیش از اینکه موفق باشد، شکست خورده است، یک چالش
به شمار میرود.
حوادث غزه و تشکلهای دانشجویی
روز یکشنبه گذشته نمایندگان 5 تشکل دانشجویی با گرایشهای مختلف در میزگردی که درشبکه خبر دانشجو تشکیل شد، به طرح نظرات و انتظاراتشان از دولتها و ملتها برای پایان دادن به بحران غزه در فلسطین اشغالی و آخرین تحولات خاورمیانه پرداختند.نمایندگان بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف، جامعه اسلامی دانشجویان، جنبش عدالتخواه دانشجویی، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل و دفتر تحکیم وحدت (طیف شیراز) در این میزگرد شرکت کرده بودند.
میرزایی نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف مبدا تحولات خاورمیانه را سال 2000 با عقب نشینی اسرائیل از سرزمینهای فلسطینی عنوان کرد و گفت: درحال حاضر طرح خاورمیانه بزرگ دربرابر طرح خاورمیانه اسلامی قرار دارد. وی با اشاره به این که تا وقتی اسماعیل هنیه در فلسطین برسرکار بود با ایجاد عملیات استشهادی سپر دفاعی دربرابر اسرائیل درست میکرد، طرح محاصره غزه را در راستای ایجاد تضادهای داخلی برای فلسطینیها دانست و گفت: با روی کار آمدن احمدینژاد درایران ایشان بهدنبال جلب حکام کشورهای اسلامی بر آمد تا درکنار جلب افکار عمومی مردم عرب، دولتهای عربی نیز به سیرحمایت ازمردم فلسطین بپیوندند که این زنگ خطری برای آمریکا بود زیرا ایران در دوسطح امتها و حکومتها درحال رایزنی بود ولذا وقتی حکومتها مشروعیت پیدا میکردند دیگر جایی برای آمریکا باقی نمیماند.
محمد مهدی مسعودی نماینده جامعه اسلامی دانشجویان مستقل هم طرح غزه را ناشی از تلاش اسرائیل برای جلوگیری از پس لرزههای شکست لبنان دانست و گفت: در حال حاضر در دنیا، جنگ اسلام و صهیونیسم درجریان است و همه در این دو اردوگاه هستند.او سران عرب را خائنین به ملت فلسطین خواند که ازمسلمانی فقط برچسب آن را دارند. او همچنین از عدم اتحاد یک میلیارد مسلمان ابراز تأسف کرد.
مرتضی فیروزآبادی نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز شرایط فعلی خاورمیانه را تحتتأثیرجنبش اسلامی و خشم و استیصال آمریکا و اسرائیل دانست و گفت: سفر بوش به منطقه برا ی خروج از بن بستهای خاورمیانه بود که با شکست مواجه شد.مهدی عباسی مهر نماینده دفتر تحکیم وحدت ( طیف شیراز) بیداری ملتهای مسلمان دربرابر سرسپردگی دولتهایشان را مورد اشاره قرار داد و گفت: این دولتها برای کسب حمایت به سمت آمریکا رفتهاند. وی دولتهای عربی را، مردمی و حاکمان واقعی این کشورها ندانست و گفت: تا وقتی آمریکا در این کشورها پایگاه نظامی دارد و سرمایههای این کشورها در بانکهای غربی است این دولتها در برابر مسئله فلسطین تغییر موضع نخواهند داد و نزدیک شدن ایران به این کشورها جز تضعیف پایگاه ایران درمیان مردم مسلمان نتیجهای ندارد.
وی همه حکومتها ی منطقه به جز ایران و تا حدی ترکیه را وابسته خواند و گفت: در آینده، منطقه انقلابهای بزرگی را به خود خواهد دید.
مصطفی قاسمی نماینده جامعه اسلامی دانشجویان نیزخ+اورمیانه را دارای دو طیف مهمانان ناخوانده و قربانیان آنان دانست و گفت: اگر دولت ایران با کشورهای اسلامی تعامل میکند برای رساندن پیام صلح و دوستی به مردم و اتمام حجت با دولتهای عربی است که اگر فکر میکنید ما روزی در پازل شما حرکت میکنیم این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.
نمایندگان تشکلهای دانشجویی ساختار سازمانهای جهانی را برای حل مشکل فلسطین ناکارآمد دانسته و ازدولت خواستند تا طرح تغییر این ساختار را تهیه کرده و در سازمانهای جهانی به تصویب برساند. این دانشجویان پیام غزه را بروز عاشورایی دیگر عنوان کردند که لازم است با عملیات استشهادی به دفاع از آنها پرداخت. قطع صدورنفت به غرب، تحریم کالاهای اسرائیلی وآمریکایی درکشورهای اسلامی، ادامه مقاومت، انجام همه پرسی در فلسطین وتحریم فرهنگی و سیاسی ازدیگر راهکارهای این دانشجویان برای برخورد با اسرائیل بود.نماینده دفترتحکیم وحدت همچنین با اشاره به سفر حداد عادل به مصر گفت: آقای حداد عادل حداقل نباید با مبارک دیدارکرده و با او دست بدهد زیرا دست او قبلا به دست اسرائیلیها خورده است.
دانشجویان شرکت کننده در این میزگرد پیامد مسائل غزه را آشکارتر شدن مرز حق و باطل دانسته و گفتند در این جنگ اسرائیل منفورتر و فلسطین مظلومتر میشود.