شرکت بورس تهران اعلام کرد که روزنامه همشهری تصمیم دارد وارد بورس تهران شود.
اطلاعیه روز چهارشنبه شرکت بورس حکایت از آن دارد که حسین انتظامی مدیرمسوول این روزنامه درخواستنامه پذیرش سهام عادی شرکت همشهری (سهامی خاص) را به بورس اوراق بهادار تهران ارائه کرد.
انتشار این خبر در محافل مالی و رسانهای بازتاب متفاوتی دارد. جدای از اینکه روزنامه مزبور به منظور تامین سرمایه از بازار سهام باید فرآیند تبدیل شرکت به سهام عام را طی کند، اما این برای نخستین بار است که یک رسانه متعلق به بخش عمومی درخواست ورود به بازار سهام و انتشار اوراق میکند. به معنای دقیقتر یک رسانه با دخل و خرج شبیه به رسانه دولتی و حمایتهای مالی و فرصتهای تجاری بخش عمومی (سازمان شهرداری تهران) قصد دارد به بورس تهران بیاید.
با این حال تصمیم شرکت رسانهای مزبور با استقبال بسیاری از کارشناسان اقتصاد رسانهها و روزنامهنگاران اقتصادی مواجه شده است. این تصمیم نشان میدهد که نسیم اجرای اصل 44 به صنعت رسانهها کشور نیز رسیده و فعالان صنایع وابسته به رسانهها که امکان قابلیت واگذاری را دارد، هم به فکر آزادسازی منابع یک بازار انحصاری افتادهاند.
هماکنون بررسی و آمار دقیقی درخصوص ارزش داراییها، سهم درآمد و سودآوری و میزان استفاده مطبوعات دولتی و وابسته به بخش عمومی از یارانههای دولتی، در دست نیست؛ اما برخی تخمینها حکایت از آن دارد که مطبوعات دولتی 90درصد از ارزش داراییها این صنعت را در اختیار دارند و چنانچه با ارزش روز با دلار 940 تومانی، دارایی پنج روزنامه اول دولتی یا عمومی تجدید ارزیابی شود، بدون شک ارقام مربوط به ارزش دارایی آنها، بسیار فراتر خواهد رفت. با این حال در ارزشگذاری مطبوعات دولتی جهت ورود به بورس تهران باید متغیرهای مختلفی را مدنظر قرار داد.
اولین موضوع میزان بازدهی و دارایی مطبوعات دولتی است؛ یعنی در مقابل یک واحد دارایی چقدر بنگاه رسانهای درآمد یا سود میدهد؟ متغیر دیگر، میزان یارانههایی است که به صورت نقد (ریالی و ارزی) و کالایی (کاغذ) به این موسسهها پرداخت شده و میشود، چقدر است؟ که بدون شک بعد از (ورود به بورس) در میزان این قبیل پرداختهای انتقالی تغییر ایجاد خواهد شد.
موضوع دیگر ارزش برند یا لوگو روزنامههایی همچون روزنامه همشهری است. تاکنون در ایران برای ورود به یک شرکت به بورس،ارزش لوگو یا برند را به عنوان دارایی نامشهود یا معنوی، ارزشگذاری نکرده است که در این مورد استثنا باید مورد توجه قرار گیرد. چراکه درآمد حاصل از آگهیها و تبلیغات شرکت مزبور نمیتواند تنها معیار ارزشی شرکت برای ورود به بورس باشد.
از سوی دیگر فقط داراییهای نامشهود نظیر شمارگان یا تیراژ، تعداد نوبت چاپ، فنآوری چاپ، عقد قراردادهای آتی شرکت با صاحبان تبلیغات، میزان حوزه نفوذ روزنامه در محافل سیاسی و اقتصادی، سهم بازار، حمایتهای دولتی و... نمیتواند معیار نهایی ارزشگذاری برای یک روزنامه باشد. برای ارزشگذاری یک روزنامه داراییهای ثابت همانند چاپخانه و تجهیزات چاپ، داراییهای نظیر شبکه توزیع و جذب تبلیغات در ایران و سایر کشورها، چاپخانه و تجهیزات با فناوری بالای چاپ و نشر، جزو داراییهای مشهود قابل ارزشگذاری است. افزون بر این زنجیره شبکه تولید آگهیها نیز باید به عنوان یکی از پارامترها تعیین ارزش سهام پایه سهام شرکت مدنظر قرار گیرد.
اما فراتر از نحوه و ارزشگذاری در موسسههای مطبوعاتی برای ورود به بورس، ورود و حضور موسسات مطبوعاتی پیام خاص برای دولت دارد. ورود همشهری به بورس به معنای ورود ذینفعان جدید (سهامداران خرد و کلان) به محیط یک رسانه به مثابه بنگاه است و تراوش ریسکهای غیرسیستماتیک نظیر توقف و تعطیلی مطبوعات، برقراری محدودیت دامنه و حوزه نشر، قطع حمایتهای سیاسی، قطع یارانههای دولتی و ... میتواند در ارزیابی این صنعت جدید در بورس لحاظ شود. واقعیت این است که این اتفاق در صورت وقوع، تحول بسیار مهمی در عرصه اقتصاد رسانهها است.