سریال ساعت شنی با ریتم تند روش دیگری را در پیش گرفت. میان این دو محصول تلویزیونی به لحاظ محتوا و مضمون از زمین تا آسمان فاصله است.
ساعت شنی اما با پخش متناوب از شبکه یک در کنار بازی متفاوت «رویا نونهالی»، «بیژن امکانیان» ،«آزیتا حاجیان»، «رؤیا تیموریان»و «نسرین مقانلو» در نقش مینا جذابیتهایی داشت که به دلیل ویژگی خاص این گونه نقشها بیشتر به چشم میآید.
- یکبار دیگر بعد از 9 سال دوری از عرصه بازیگری نقش زنی در «مسافری از هند» را بازی کردید که یکی از ویژگیهای مینا در ساعت شنی را با خود به همراه داشت، اما درجه خلاف کاری و به قول پسرعموی مینا تیغزنی او خیلی بیشتر است.
با نظر شما موافقم. در مسافری از هند البته من نقش زنی را بازی کردم که 13-12 سال از سن خودم بزرگتر بود و یک پسر بزرگ هم داشت. یادم هست آن زمان به هر کس این نقش پیشنهاد میشد همه میگفتند: «نقش یک زن 45 ساله را بازی کنم.» اما من بعد از 9 سال دوری با خودم گفتم، نسرین مقانلو اگر بتوانی این جسارت را بهخوبی به خرج بدهی و نقش یک زن 45 ساله را بازی میکنی،بردی. با خودم فکر میکردم یا زمین میخورم یا بلند میشوم.
- اصطلاح جسارت را درباره شما قبول دارم. چون نقش مینا و ویژگیهای حول حوش اینگونه زنان در جامعه سخت است و این که بازیگری این نقش را بپذیرد یا نه و ممکن است منفور یا محبوب واقع شود، کمی غیرقابل پیشبینی است.
بله این نقش با تمام ویژگیهای که دارد از ابتدا میدانستم که متفاوت خواهد بود، مینا در قسمتهای اول سریال هم درباره پسرعمویش میگوید که اگر 8 – 7 سال پیش به اجبار او این ازدواج صورت نمیگرفت نه من بدبخت میشدم و نه او.
- مشخص است که مینا گذشته خوبی نداشته چه چیزی در این نقش بود که شما را جذب کرد؟
بله ، اما آنچه بیشتر در این سریال من را جذب کرد، شخصیتها و قشرهای مختلف موجود در آن است. مثل نقش خانم دکتری که خودش مشکل دارد یا مثل نقش امیرعلی که پدرش با توجه به ثروتی که دارد خودش را وقف کار در بهزیستی کرده یا نقش خود مینا و مهشید و بدبختیهای موجود در زندگی آنها .
- بنابر این با نگاه جدیدی به شخصیتها نگاه شده است.
بله، همینطور است. متاسفانه دید ما آدمها به شکلی است که فکر میکنید اگر کسی معلم، دکتر یا مهندس است، دیگر هیچ مشکلی در زندگیاش ندارد. اما باید دید که چرا این آدمها به این روز افتادهاند. چون هر کس آینده خودش را میسازد و این به شکل زیبایی در این سریال مطرح شده است.
- به نظرم با توجه به مشکلات اجتماعی که آدمهای این سریال دارند، تدوین این کار نیز ریتم تندتری به خود گرفته است، اما گاهی برگشت به گذشته برای مخاطب غافلگیرکننده و نامشخص است. شما با این تدوین موافقید؟
من این تدوین را میپسندم. به نظرم این سریال نسبت به سریالهای دیگر آن عادت کلیشهای مخاطبان را شکسته که شاهد سریالی باشند با صحنههای آهسته و ریتمی کند. مزیت این سریال این است که به سرعت و یکراست به سراغ اصل مطلب میرود و این اصلا خستهکننده نیست.
- درباره مینا و قالب آن با ویژگیهای دیالوگهای خاصی که این نقش دارد، چگونه کنار آمدید؟
خیلی از دیالوگها بداهه نبود، تنها کمی از آن تغییر کرد، آن هم به تناسب نقش و راحتتر بیان شدن آن از زبان مینا که به پیشرفت قصه کمک کند. مثل نوع راه رفتن، حرف زدن، فرم نگاه کردن مینا و برخوردش با دیگران، ویژگی خاصی از من میخواست و من روی تکتک آنها فکر کرده بودم.
- شکلگیری قالب مینا توسط خودتان انجام شد؟
این نقش کاملا ساخته ذهن خودم بود که کارگردان هم آن را پذیرفت. تقریبا این آدمها را در زندگی دیدیم.کسانی که گذشتهای نامتناسب داشتند یا کوتهفکری خودشان باعث شده آیندهشان نیز خراب شود.
- نترسیدید که برای این نقش به قول خودتان سخت و پیچیده از آن بالا سقوط کنید؟
اصلاً یک بازیگر نباید کلیشه شود، باید بتواند تمام شخصیتها را هر چند سخت به شکل آسان آن ارائه دهد. من هم سخت بازی میکنم، هم سخت انتخاب میکنم اما اگر نقش را انتخاب کنم، با تمام ویژگیهایش آن را ارائه میدهم.