برخی از این آداب و رسوم بهمرور تغییر شکل یافته و بعضی از آنها از گذشتههای دور و نزدیک برای ما به یادگار مانده است. آشنایی با این آداب و رسوم و انجام آنها، هم بخشی از هویت ما را در برمیگیرد و هم لذتبخش است. مثلاً برای بسیاری از ما خود لحظهی تحویل سال و ثابت و قراردادی نبودن آن اهمیت ویژهای دارد و دلمان میخواهد این لحظه تنها نباشیم و آغاز سال نو را در میان جمع جشن بگیریم. بعضیها دوست دارند این لحظه را در شهر یا روستای زادگاهشان تجربه کنند، برخی مقیدند سال را با حضور در جاهای مذهبی نو کنند و در این میان جاذبهی نوروزِ مشهد بسیاری از مردم را به سمت خود میکشاند. شنیدن صدای نقارهها در حرم امام هشتم (ع) و خواندن دعای تحویل سال در آنجا جاذبهای دیرینه دارد.
دهید مژده که آمد عید نوروز!
نوروزخوانی و دادن مژدهی آغاز سال نو با خواندن تصنیفهایی شاد و با مضامینی مردمی، آمیخته با باورهای دینی از رسمهای مردم شمال کشورمان است و این یکی از تصنیفهای نوروزخوانان روستاهای خطهی گیلان و مازندران بوده است: «به یاسین و الف و لام و به فیروز/ دهید مژده که آمد عید نوروز/ خدایا صاحبخانه را خوشحال گردان/ جوانان را داماد گردان/ عروسش صاحب اولاد گردان/ به یاسین و الف و لام و به فیروز/ دهید مژده که آمد عید نوروز/ هوا سرد است و بگرفته صدایم/ که چند تا تخم مرغ باشد دوایم/ ایا همشیرهی فرخ لقایم/ بکش زحمت بیار عیدی برایم.»
آنطور که سایت «فولکلور مازندران» و وبلاگ روستای دشتک (رودسر)، نوشتهاند گروههای نوروزخوانی، دستکم از سه نفر تشکیل میشوند: یک نفر خواننده، یک نفر نوازنده و یک نفر کولهکش. اینها آوازخوان به در خانههای مردم میروند و از آنها خوراکیهایی هدیه میگیرند.
این هم یکی دیگر از تصنیفهای نوروزخوانان است: «فصل بهاران آمده/ گل در گلستان آمده/ مژده دهید ای دوستان/ نوروز سلطان آمده.» و یکی دیگر هم این: «بهار آمد، بهار آمد خوش آمد/ علی باذوالفقار آمد، خوش آمد/ نوروزتان نوروز دیگر/ شما را سال نو باشد مبارک.»
خیرات برای ورود به سال نو
مردم منطقهی کهگیلویه و بویراحمد، دو سه روز آخر سال را به نام روزهای «خیرات نیمه برات» میشناسند و در این روزها شیربرنج و حلوای محلی، میان همسایهها پخش میکنند. اهالی کهگیلویه و بویراحمد معتقدند که هر کس باید تا قبل از آغاز سال نو، برای شادی روح درگذشتگان خود، به هفت خانواده خیرات بدهد.
جشن نوروز در دامن طبیعت
برای کردها جشن نوروز نماد آزادی است و یادآور قیام کاوه آهنگر در برابر ضحاک ستمگر. شاید بهخاطر همین باور، در آغاز سال نو، به نشانهی پایان ظلمت و ستم و سیاهی، آتش روشن میکنند و نوروز را در طبیعت جشن میگیرند. آنها معمولاً آتش نوروزی را در روستاها روی کوه و در خانه در بلندترین جای خانه روشن میکنند. ناگفته نماند که نهفقط کردهای ایران، بلکه کردهای عراق، ترکیه و سوریه هم نوروز را جشن میگیرند.
تکمگردانی برای نوروز
جشن نوروز در میان مردم مناطق ترکنشین کشور، از قدیم، مراسم مفصلی داشته است. از جمله اینکه به پیشواز بهار و نوروز میرفتند. و برای این کار، تکم میساختند و تکمگردانی میکردند. تکم بازیچه، عروسکمانند یا شیطانکی است که آن را بهشکل حیوانی چهار دست و پا از چوب میساختند. بعد هم تکم چوبی را با پارچههای رنگارنگ و تکههای آینه تزیین میکردند. یک صفحهی چوبی هم آماده میکردند با سوراخی در وسط صفحه. یک سر چوب نازکی را هم از قسمت شکم به تکم وصل میکردند و آن سر چوب را از سوراخ وسط صفحهی چوبی میگذراندند.
آنوقت تکمچی یا صاحب تکم، صفحهی چوبی را بهطور افقی در یک دست نگه میداشت و با دست دیگر، چوب نازک را حرکت میداد. چون تکم به چوب نازک وصل بود، با حرکت چوب تکم یا همان مجسمهی چوبی هم تکان میخورد و از برخورد دستها و پاها و بدنهاش با صفحه چوبی صدایی تولید میشد که ریتم و آهنگ مخصوص و خوشآیندی داشت. تکمچی همراه با این حرکت دست و آهنگ، آوازها و تصنیفهایی با مضمونهای نوروزی و بهاری میخواند. بنا به نوشتهی سایت میراث فرهنگی اردبیل، تکمچیها تقریباً از یک ماه مانده به عید نوروز میآمدند تا خبر نزدیک شدن بهار و نوروز را به مردم بدهند.
تصویر اول: نوروزخوانی/عکس: خبرگزاری ایرنا