حالا شهرداری تهران با پیگیری عالیترین مدیرش یعنی پیروز حناچی گام در مسیری گذاشته که حاصل آن ارزآوری برای کشور و افزایش درآمدهای پایدار پایتخت کشور است. او در سفر به عراق، به توافقاتی رسیده که ماحصل آن انتقال هرچه بیشتر تجربه و دانش مهندسان ایرانی به بغداد و توسعه شهری آن خواهد بود. با این وصف میتوان ادعا کرد فرصتی برای تهران بهوجود آمده تا در یکسنتشکنی دارای اهمیت، دانش را در چارچوبی اصولی و مشخص صادر کند و از طریق آن درآمدهای پایدار بهدست آورد؛ آن هم در روزگاری که شهرداری میراثدار بدهیهای کلان شده، به شهرفروشی و صدور پروانههای ساختمانی بیضابطه و بلندمرتبه پایان داده و در یککلام نیازمند ایجاد منابع نو درآمدزایی است.
برای اینکه تفسیر بهتری از دستاوردهای همکاری تهران و بغداد در توسعه شهری پایتخت عراق داشته باشیم بد نیست کمی به قبل برگردیم؛ آن هنگام که با سقوط حزب بعث عراق در ۱۶سال پیش، زائران ایرانی توانستند با مجوزهای قانونی به کربلا، نجف و دیگر شهرهای کشور همسایه سفر کنند. این سرآغازی شد تا پیادهروی اربعین احیا شود. ۱۰سال بعد، آنقدر تعداد عاشقان شرکت کننده در پیادهروی اربعین افزایش یافت تا در سال ۹۳برای نخستینبار تعداد زائران اربعین ۲۲میلیون نفر گزارش شد.
این در حالی بود که عراق و شهرداریهای بغداد، کربلا و نجف در سالهای ابتدایی مراسم اربعین، نه تجربه مناسب را برای مواجهه با زائران میلیونی داشتند و نه امکانات آن را. در این بین، شهرداری تهران چراغ نخست در ساماندهی و انجام امورات لازم را با اعزام نیروهای خدماتی و ماشینآلات جمعآوری پسماند روشن کرد. در این حرکت، زبالهها از مراکز اصلی شهرها به نقاط مرکزی و مبنا توسط نیروهای شهرداری تهران انتقال داده شدند تا راه برای انتقال آنها به خارج از شهر فراهم شود. سالهای بعد به مرور عراقیها خواستار همکاریهای بیشتر مدیریت شهری تهران هم از نظر کمکهای نقدی و غیرنقدی شدند و هم کمکم برای آموزش و تجربهآموزی اعلام نیاز کردند.
حالا بدون بزرگنمایی میتوان گفت که مدیران عراقی طی سالهای اخیر، برای اداره هرچه بهتر شهرهای خود، تهران را الگو قرار داده و چشم امیدشان به پایتخت ایران است. آنها مدیریت نیروهای شهرداری تهران را بهطور عینی در پسماند دیدهاند که امروز شهردار بغداد برای بهره بردن از تجارب در این بخش اعلام آمادگی و ابراز خوشحالی میکند. ذکری علوش حتی برای راهاندازی مترو در بغداد خواهان همکاری با تهران و مشارکت در سرمایهگذاری است.
پس این را به فال نیک گرفته و مدیران شهری باید خود را برای برداشتن گامهای دیگر در کشورهای همسایه آماده کنند. یادمان نرود که عراق نیز با بحرانهای گوناگون طبیعی دست و پنجه نرم میکند و تجارب کارشناسان امر میتواند کمک بزرگی به آنها باشد. البته باب این موضوع در دیماه ۹۲و هنگام سفر نعیم عبعوب مساعد الکعبی، شهردار وقت بغداد به تهران باز شد، اما از آن زمان به بعد هیچ اقدام عملی جدی صورت نگرفت.
به هرترتیب هماکنون که شهرداری تهران به موضوعات شهری بغداد، کربلا و نجف از ابعاد گوناگونی مثل حملونقل عمومی، ساخت ورزشگاه، مدیریت پسماند و تولید انرژی از آن، بازآفرینی شهری و... ورود پیدا کرده، میبایست فرصت را غنیمت شمرد و توان فنی- مهندسی را به رخ دیگر کشورها کشید. اینگونه دیگر منتظر سرمایهگذاری کشورهای دیگر در شهرمان و دادن امتیازهای پولی و نفتی به آنها نخواهیم بود؛ بلکه این بار ما سرمایهگذاری و اجرا در شهرهای خارجی خواهیم داشت و درآمد از نوع پایدارش را کسب خواهیم کرد.
نظر شما