فکر میکردم هرچه میگویی شعار است! اولین تولدم بعد از خبرنگار افتخاری شدن بود. از دوستانم شنیده بودم که برای تولد دوچرخهایها کارت تبریک میفرستی. و من چهقدر منتظر آن کارت تبریک بودم. اما یک ماه گذشته بود و هیچ خبری نبود.
دیگر قید کارت تبریک را زدم. با خودم گفتم یادش رفته دیگر! احساس بدی داشتم. فکر میکردم چون تازهواردم، مرا دوست خودت نمیدانی.
اما یک روز، یک نامهی عجیب و غریب، با دست خط خانم حریری برایم فرستادی که همهچیز را عوض کرد.
متن نامه این بود:
سایهی عزیز! دوچرخه که هیچوقت تولد دوستانش را فراموش نمیکند! اما چنان مشغول مسابقه شدیم که تبریک تولدت جا ماند! برای تبریک هیچوقت دیر نیست. مگر نه؟
عکس و متن: سایه برین، ۱۹ساله از تهران
رتبهی اول مسابقه
نظر شما