مدام از نظم آن تیم میگوید و هرچند، حلا مدتهاست که به یقین فهمیده دیگر جایی در تیم ملی ندارد، معتقد است به سادگی آب خوردن اگر در تیم ملی مانده بود، تیمش سوریه را در تهران با نتیجهای خیره کننده از پیش رو بر می داشت.
گفت و گو با امیر قلعه نویی آن هم ساعتی پیش از بازی حساس مس با استقلال که نه به دلیل بازی مس با تیم پرطرفدار تهرانی که به دلیل نشستن نیمکت مس و رودرروی استقلال، اهمیتی ویژه داشت، اتفاقی عجیب بود که البته سرمربی سابق تیم ملی در جمع دوستانه ما بی آنکه در فضای مصاحبه باشد ، وقتی بحث به بازی ایران وسوریه رسید شروع به گفتن کرد و هر آنچه را که ماههاست در دلش سنگینی میکند به زبان آورد. حرفهایی که بخشهایی از آن را پیش از این هم در زمان دعواهایش با صفایی به زبان آورده بود اما او این بار در تمام دقایقی که از جام ملتها و تیم ملی حرف میزد، نامی از رئیس کمیته انتقالی در برکناریاش به زبان نیاورد و طوری سخن گفت که انگار درگیری لفظیاش با صفایی که تا به حال همیشه به عنوان عامل برکناری اش مطرح میشد دلیل کنار رفتنش از فوتبال نبوده است؛ «دوره شروع کارم روز های سختی بود. دوره شروع به کار کمیته انتقالی...» این قسمت از گفتههای قلعه نویی را بارها و بارها از و در تمام این روزهای جداییاش از تیم ملی شنیدهایم . جملاتی که او به گفتن شان عادت دارد.
- آن روزها خیلیها از مهاجمانی که شما انتخاب کردید اشکال میگرفتند اما حالا با ترکیب جدید خط حمله باید اعتراف کرد که ترکیب تان ترکیب خوبی بوده!
تازه تیم من مشکل گلزنی هم نداشت. این یک حقیقت تلخ است که فوتبال ما با کمبود مهاجم مواجه است. ما در 5 سال گذشته به خاطر اینکه دایره انتخاب های تیم ملی مان کم بود با مشکل بزرگ ی مواجه شدیم به اسم بازیکن های در قواره ملی. در دروازه هم تیم ملی در این سال ها با مشکل روبرو شده بود.
- این مشکل به برانکو بر می گشت؟
ما که تیم ملی را تحویل گرفتیم، بیشتر از سه سال بود که تنها 25 نفر به تیم ملی دعوت می شدند . در همه اردوها و برای همه بازی ها. من در یک سال از 60 یار مختلف در بازی های ملی استفاده کردم.
- اما این بازیکنان هیچ کدام شان در مسابقات اصلی در ترکیب تیم ملی به میدان می رفتند؟
بله بازی هم کردند. قبل از من مگر کسی به جلال حسینی بازی می داد؟ یا همین هادی عقیلی که حالا بهترین مهره خط دفاعی تیم ملی ماست. او قبل از من اصلا فرصت بازی ملی پیدا نکرده بود. کلی خون جگر خوردم . در تورنمنت های مختلف هادی را در ترکیب گذاشتم تا روحیه بازی ملی را پیدا کرد و انصافا حالا یکی از بهترین دفاع های ایران است.
- ولی اسکلت اصلی تیم شما همان تیم برانکو بود؟
خب این دیگر یک حقیقت فوتبال ماست که یکسری از لژیونرهای مان در سطح بالاتری هستند. با این وجود ما در تیم انگیزه ایجاد کردیم. مثلا در دروازه، ما سه دروازه بان را زیر نظر گرفتیم و با آنها کار کردیم. مشکل اصلی تیم ملی با آسیب دیدن میرزاپور در دروازه بود اما در تیم ما خیلی زود این مشکل رفع شد.
قلعه نویی این بار راست میگوید و یکسال قبل در اوج انتقادها از انتخاب حسن رودباریان که حتی در پاس هم بازی نمیکرد و رحمتی که مدام ذخیره وحید طالب لو در استقلال بود، در دروازه تیمش مشکلی را احساس نکرد. این شاید تنها تورنمنتی بود که حسن رودباریان، دورهای موفق را پشت سر گذاشت. امیر همچنان اصرار دارد که کنار گذاشته شدنش از تیم ملی، کاری منطقی نبوده و او قربانی شده است تا روی بسیاری از مشکلات دیگر سرپوش گداشته شود؛
« من را مسخره میکردند که چرا تیم ملی ب تشکیل داده بودم اما حالا خودشان به این نتیجه رسیدند که برای پشتوانه سازی باید تیم ب داشته باشند. تیم اصلی ما که مشخص است اما تا تیم دوم نداشته باشیم بچه های جوانتر لیگی تا در تیم ب بازی نکنند، اوضاع همین است. وقتی اصلی ها نباشند ، تیم دوم مان هم توان بازی ملی را ندارد. من در برنامه سه سالهام...»
- یعنی با آن برنامه سه ساله ممکن بود که اتفاق جدیدی بیفتد؟
این اولین بار در تاریخ فوتبال ایران بود که یک مربی برای تیم ملی برنامه بلند مدت تدوین میکرد. ما برای فوتبال ملی برنامه داشتیم در این برنامه چشم اندازها ، نحوه اداره تیم ملی و... مشخص شده بود . با این برنامه می توانستیم که....
برنامه ای را که قلعه نویی به آن اشاره میکند، اردیبهشت ماه قبل، زمانی که هدایت تیم ملی را برعهده داشت، نوشته و به کیومرث هاشمی، مرد ول آن روزهای فوتبال ایران داده بود اما حتی هاشمی هم از این برنامه استقبال نکرده بود، صفایی فراهانی هم که ریاست کمیته انتقالی را بر عهده داشت از مخالفان سرسخت طرح یاد شده بود با این وجود، امیر معتقد است با اجرای برنامه هایش می توانست فوتبال ملی را متحول کند؛ «آخر با یکسال کار در تیم ملی که نمی توان معجزه کرد . باید به من فرصت بیشتری داده می شد...» قلعه نویی حالا البته واژه هایی را به زبان می آورد که پذیرش و انطباق شان با حقایق آسان تر است ؛« من بدتر نتیجه گرفتم یا مربی بزرگی مثل برونو متسو؟»
- خودتان بعد از گذشت ماهها از بازیهای تیم ملی راضی هستید؟
بدون شک. ما در ضربات پنالتی از کره باختیم و حذف شدیم . آمار آن بازی و فیلمش م.جود است. هر کس که با من مخالف است می تواند باز هم به تماشای فیلم بازی بنشیند. در تمام طول بازی با کره ما تیم برتر زمین بودیم اما فرصت های مان گل نشد. در پنالتی هم که دیگر فاکتور شانس است که نتیجه بازی را رقم می زند. اگر پنالتی ها را می بردیم ، ما به جای کره صعود می کردیم آن وقت همه می گفتند تیم عالی بوده. حالا چون در پنالتی باختیم همه انتقاد می کنند.
- با این باخت اما تیم ملی حذف شد!
ژاپن و کره هم به سرنوشت ما دچار شدند. تیم ما خیلی سرتر از تیم کره بود، این را که دیگر قبول دارید.
- خیلی از کارشناسان، دلیل ناکامی تیم ملی را کم تجربگی شما در اداره تیم ملی میدانستند؟
خدا را شکر با وجود همه این حرفها که می گویند ، تیم ملی ما در مالزی کمترین مسائل حاشیه ای را داشت با اینکه هر روز می نوشتند تیم ملی همراهان زیادی دارد ، تیم من یک بار هم مشکل حاشیه ای نداشت. فکر کنم این مفهومش یعنی که من تیم ملی را بخوبی اداره کرده ام.
«این آقایان جدید فدراسیون فوتبال آبروی کشور ما را بردند. بزرگترین افتخار برای شان این است که روی پله برقی کله های شان را به کلمنته بچسبانند تا دیده شوند!»
امیر دل پردردی از کم لطفی هیات رئیسه جدید فدراسیون فوتبال دارد. دلخوری ویژهای که آن را به ماجرای انتخاب بهترین مربی آسیا نسبت میدهد اما همه میدانند که ریشه در ماجرای مربیگری تیم ملی دارد؛
«من نتوانستم به مراسم انتخاب بهترینهای آسیا بروم چون دوستان در فدراسیون برای انجام کارهایم دیر اقدام کردند.»
آنچه امیر میگوید در حقیقت ریشه در اختلاف او با کیومرث هاشمی دارد چون نام امیر به خواست صفایی در صف بهترین مربیان آسیا قرار گرفته بود. اتفاقی که باعث ایجاد شکاف میان امیر و سازمان و دور ماندن او از تیم ملی شد؛« من تاشکند بودم و وقتی برگشتم دیدم به خاطر تعلل فدراسیون، نمیتوانم به سیدنی بروم!»
اختلاف او با تاج و دیگران اما باید ریشه در انتخاب کلمنته داشته باشد؛
«این آقایان شیفته گرفتن عکس یادگاری با کلمنته هستند اما باید بگویم که کاپلو هم در فوتبال ما موفق نمی شود. من حتی از منصور ابراهیم زاده هم کمی دلخورم چون برای انتخاب لیست 50 نفره حتی یک تماس هم با من نگرفت!»
این امیر قلعه نویی ست مردی که تا به حال ، هیچ گاه این چنین نبوده است. او حالا که می داند پرونده مربیگری اش در تیم ملی به کلی بسته شده، تمام ناگفتههایی را که در دل دارد را بیرون می ریزد. او دوشنبه شب در کرمان، گفت وگویی تلویزیونی را با ورزش از نگاه دو داشته که با پخش این مصاحبه، شوکی به جامعه فوتبال ایران وارد می شود!
همشهری امارات