او از سال ۱۳۸۳ وارد سازمان تاکسیرانی شده و کارش را در تاکسی «بیسیم بانوان» آغاز کرده و با پشت سرگذاشتن سختیها، اکنون به آرامش رسیده و از کارش راضی است. وقتی نام «زهره فرهاد توسکی» بهعنوان تاکسیران برتر اعلام میشود، اشک شوق در چشمانش حلقه میزند و سرش را بالا میگیرد و خدا را شکر میکند.
هرگز گمان نمیکرد دست تقدیر او را پشت فرمان تاکسی بنشاند و روزی بهعنوان تاکسیران برتر پایتخت انتخاب شود. ۱۰ سال در کلینیک رادیولوژی کار میکرد تا اینکه تعطیل میشود و از همان روز مسیر زندگیاش تغییر میکند: «پس از تعطیلی کلینیک به وزارت کار رفتم و تشکیل پرونده دادم و بیمه «بیکاری» گرفتم. در همین رفت و آمدها، مسئولان وزارت «کار» متوجه شدند که گواهینامه رانندگی دارم و به سازمان تاکسیرانی معرفیام کردند. » همان سال بود که تاکسی بیسیم بانوان تشکیل شده بود و سازمان تاکسیرانی بانوانی که گواهینامه داشتند، جذب میکرد. زهره فرهاد توسکی، هنر دیگری نداشت و به گفته خود راه چارهای جز پذیرفتن پیشنهاد کار در تاکسی بیسیم بانوان برایش نمانده بود. وارد سازمان میشود و کارش را آغاز میکند: «وزارت کار به شکل شرایطی تاکسی پراید سبز رنگی در اختیارم قرار داد و با توکل بر خدا کارم را آغاز کردم. ناخواسته وارد این شغل شدم اما اکنون راضیام و خداروشکر میکنم. »
- تقدیر راهور از بانوی تاکسیران
بیش از ۱۵ سال از آغاز به کارش در سازمان تاکسیرانی میگذرد و همواره تلاش کرده فردی منضبط و قانونمدار باشد. همین ویژگیها او را در لیست برترینها قرار داده و یکبار نیز از سوی پلیس «راهور» تقدیر شده است: «راننده خوب کسی است که امنیت مسافر را در اولویت قرار دهد و با رانندگی درست و اصولی سبب آرامش روحی و روانیاش شود. همواره تلاش کردم با صبر و حوصله و البته رعایت قوانین و مقررات، رانندگی کنم. » سال گذشته مسئولان راهور با اهدای لوح تقدیر از نظم و قانونمداری او تقدیر میکنند و همین کار موجب میشود بانوی تاکسیران هممحله ای، با انگیزه و عشق بیشتری به کارش ادامه دهد.
- اشکهای دیروز و لبخندهای امروز
زهره فرهاد در میان صحبتهایش به سالهای دور برمیگردد و دفتر خاطرات آن روزها را ورق میزند و به یاد لحظات سخت اما به گفته خود شیرین میافتد و میگوید: «اوایل مدام گریه میکردم و به دنبال فرصتی بودم تا شغلم را تغییر دهم اما در آن شرایط راه چارهای جز ماندن و کار کردن نداشتم.» مسلط نبودن به مسیرها، ترافیک، استرس، بدرفتاری برخی از مسافران و روحیه لطیف و حساس، همه و همه سبب غم و اندوه او شده بود: «گاهی مواقع مجبور بودم تا دیر وقت کار کنم و به همین دلیل دخترم که ۴ سال داشت را با خودم میبردم وقتی او همراهم بود حضورش موجب دلگرمیام میشد. در حقیقت دخترم در تاکسی بزرگ شد. هرچند برایم سخت بود اما بالاخره به آرامش رسیدیم. هم از زندگی و هم از کارم راضیام. » سختکوشی و صبوری رمز موفقیت این بانو برگزیده است: «روزها در گذر هستند و انسان باید بیاموزد در برابر سختیها صبور و در برابر خوشیها شاکر باشد. لبخندهای امروز نتیجه صبر و بردباری دیروز است و از اینکه امروز خانوادهام در آرامش هستند، خوشحالم. »
- حس مسئولیتپذیری
راننده باید حس مسئولیتپذیری داشته باشد و بداند مسافر مانند یکی از اعضای خانوادهاش است و باید به سلامت او را به مقصد برساند. زهره فرهاد توسکی این موضوع را سرلوحه کارهایش قرار داده است و میگوید: «وظیفه من خدمترسانی و رساندن مسافران به مقصد است و همواره تلاش کردهام این کار را به نحو احسن انجام دهم. گاهی اوقات مسافر پول کافی همراه نداشته یا مشکلی برایش پیش آمده و نیاز به مرکز درمانی داشته است که در حد توان کمک حالشان بودم. مهربان بودن و مهرورزی کار سختی نیست و تنها با یک لبخند میتوان روز خود و دیگران را شاد و پرانرژی کرد. پس همیشه تلاش میکنم در حد توان با مسافران مهربان باشم و اگر نیاز باشد کمکشان کنم. » ایثار، خدمت و انسان دوستی معیارهای انتخاب این بانو بهعنوان تاکسیران برتر شهر تهران بوده است.
- حمایت مسئولان از رانندگان
شرایط کار در سازمان تاکسیرانی فرق کرده است. زهره فرهاد توسکی میگوید: «اوایل با سختگیریهایی که مسئولان سازمان تاکسیرانی در خدمترسانی رانندگان زن به مسافران داشتند و برخی از کمبودها مانند نبود نظارتهای کافی و در دسترس نبودن بعضی از لوازم و تجهیزات خودرو، کار را سخت میکرد. امروز با ایجاد تغییرات در سازمان، زمینه رضایتمندی رانندگان و مسافران افزایش یافته و مسئولان این سازمان در حد توان تلاش میکنند از نیروهای خود حمایت کنند. » حدود ۷۰۰ راننده بانو در سازمان تاکسیرانی فعالیت میکنند که با حمایت مسئولان و فراهم شدن زیرساختها، زمینه برای فعالیت تعداد زیادی از بانوان در این سازمان فراهم خواهد شد.
نظر شما