حساسیت موضوع سبب شده که بحث از حالت حزبی و فراکسیونی خارج شود و نمایندگان صرفاَ براساس دیدگاههای صرفاَ شخصی خود نظر و رای دهند.
به گزارش دویچه وله،از روز پنجشنبه ۱۴ فوریه، قانون جنجالبرانگیز تحقیق بر روی سلولهای بنیادی جنین در دستور کار مجلس فدرال آلمان قرار گرفته است.
بر اساس قانون جاری که از ژوئن سال ۲۰۰۲ به اجرا درآمده پژوهشگران تنها بر سلولهای بنیادینی اجازه تحقیق دارند که قبل از ژانویه ۲۰۰۱ (قبل از وجود قانون مربوطه در آلمان) و آن هم در خارج از آلمان به دست آمده باشند. بحث کنونی مجلس در این باره است که این تاریخ به اول مه ۲۰۰۷ تغییر یابد.
سلولهای بنیادی سلولهای اولیهای هستند که توانائی تبدیل و تکامل به انواع مختلف سلولهای انسانی را دارند و از آنها میتوان در تولید سلولها و نهایتا بافتهای مختلف در بدن انسان استفاده کرد.
سلولهای بنیادین و اهمیت آنها
منابع اصلی سلولهای بنیادی شامل مغز استخوان، بند ناف و جفت میباشد. امروزه استفاده از این سلولها جهت ترمیم بافتهای آسیبدیده انسانی در حال گسترش است. این امکان که بتوان به کمک سلولهای بنیادین، انسانی با مشخصاتی از پیشتعیینشده و یا عاری از هر گونه زمینه برای ابتلا به بیماریهای مختلف تولید کرد از جمله مسائلی است که به بحث سلولهای بنیادین حساسیت ویژهای بخشیده است. همچنین این واقعیت که یکی از راههای اصلی به دستآوردن سلولهای بنیادین تخریب جنینهای تازه است باعث شده که تحقیق بر روی این سلولهای با مسائل و آموزههای فرهنگی، اخلاقی و مذهبی گره بخورد. این بحث تا حدودی مشابه همان بحثهایی است که در کشورهای مختلف بر سر سقط جنین جریان دارد.
چهار دیدگاه مختلف
حساسیت تولید سلولهای بنیادین از جنین انسان و نیز سایر مسائل بحثانگیز در پیوند با این سلولها سبب خارج شدن شور و مشورتهای مجلس آلمان از حالت حزبی و فراکسیونی شده و نمایندگان ورای تعلق حزبی و صرفاَ براساس باورها و دیدگاههای شخصی خود وارد گروهبندیهای متفاوتی شدهاند. آنها اینک مجموعاَ در ۴ گروه نظری مختلف به ارائه طرح و دیدگاه خود پرداختهاند:
- یک گروه از طرحی پشتیبانی میکند که بر ممنوعیت کامل تحقیق بر روی سلولهای بنیادین به دست آمده از جنین انسان ناظر است. این گروه بیش از هر چیز بر رعایت سفت و سخت اصول مذهبی پا میفشارد و از بینبردن جنین، حتی جنینهای تولیدشده از راه لقاح مصنوعی را نیز در هر مرحلهای قتل نفس تلقی میکند. مخالفان این گروه در مقابل میگویند که افراد بیمار که زندگیاشان به پیشرفت روشهای درمانی از طریق تحقیق بر روی سلولهای بنیادی وابسته است نیز انسانند و دارای حق حیات.
- گروه دوم حامی طرح وزیر تحقیقات آلمان است که خواهان تمدید تاریخ به دستآمدن سلولهای بنیادین تا اول مه ۲۰۰۷ میباشد.
- گروه سوم خواهان ایجاد آزادی کامل کار بر روی سلولهای بنیادین است و هر گونه مقررات و محدودیت زمانی در استحصال سلولهای جنینی را مردود میشمارد. لغو قانون مجازات دانشمندان آلمانی که در خارج از کشور بر روی سلولهای بنیادین به دست آمده از جنینهای تازه تحقیق میکنند نیز از دیگر خواستهای این گروه است. دو چهرهی سیاسی از دو جناح مخالف آلمان یعنی گیدو وستروله، رهبر حزب لیبرال "دمکراتهای آزاد" از یک سو و گریگور گیزی رهبر فراکسیون حزب چپ آلمان از سوی دیگر، از هواداران لیبرالیزه کردن قانون تحقیق بر روی سلولهای بنیادین هستند.
- و سرانجام گروه چهارم خواهان حفظ قانون فعلی است که بر اساس آن تحقیق بر روی سلولهای بینادینی که تا قبل از اول ژانویه ۲۰۰۱ به دست آمده باشند مجاز است.
نامههای سرگشاده و مواضع متضاد
در این میان مرکز تحقیقات سرطان در آلمان و شماری از نهادهای مشابه در نامههایی سرگشاده به ۶۱۳ نمایندهی مجلس خواهان تعدیل و بسط قانون موجود شدهاند. استدلال مشترک این نامهها این است که پژوهش بر روی سلولهای بنیادین فرصتهای تازهای در درمان بیماریهای رایجی مانند پارکینسون، دیابت و ... ایجاد میکند. در زمینهی سرطان نیز یافتههای قابل اعتنایی در بارهی شیوه عمل سلولهای غدد سرطانی به دست آمده است.
یکی از مهمترین انجمنهای کاتولیک مددکاری آلمان اما با طرح این ادعا که تحقیق بر روی سلولهای بنیادین تا کنون نتیجهی مطلوبی به بار نیاورده، توقف آن را بیش از پیش ضروری دانسته است. این در حالی است که در میان رهبران کلیسای پروتستان در این باره نظر واحدی وجود ندارد. برخی از مقامات ارشد این کلیسا با تعدیل و بسط قانون کنونی و گسترش تحقیقات بر روی سلولهای بنیادین موافقت کردهاند.
بحث پارلمان آلمان در باره قا نون تحقیق بر روی سلولهای بنیادین تا ماه مارس ادامه خواهد یافت و در آن هنگام نمایندگان در بارهی تشدید، تعدیل و یا حفظ قانون موجود رای خواهند داد.