از یک سو منطقه خلیج فارس مسیر اصلی ترانزیت انرژی و نفت ژاپن و همینطور کالاها و تولیدات این کشور است و از سوی دیگر مسأله پروژه جاده ابریشم چینیها برای ترانزیت کالا هم از اهمیت زیادی برخوردار است.
به گزارش ایسنا، ابراهیم رحیمپور - معاون سابق وزارت امور خارجه در امور آسیا و اقیانوسیه - در ادامه یادداشت خود در «ایران» نوشت: ژاپن برای رقابت با چین نیاز دارد تا به موازات این مسیر برای خود مسیری جایگزین تعریف کند و در این چارچوب گزینه بندر چابهار و ایران یکی از بهترین و اقتصادیترین گزینههای این کشور خواهد بود. بنابراین به طور طبیعی موضوع امنیت منطقه خلیج فارس برای ژاپنیها مهم میشود و آنها نه تنها علاقهای ندارند که در این منطقه شاهد افزایش تنش و مخاصمه باشند که حتی از وقوع این وضعیت نگران نیز خواهند شد. چرا که این امکان برای چینیها به عنوان رقیب منطقهای و جهانی ژاپن وجود دارد که بسیار بیش از آنها دامن خود را از تنشهای احتمالی منطقه خلیج فارس دور کنند.
بر این مبنا دولت ژاپن قطعاً بیشتر در پی مهار وضعیت فعلی و بازگرداندن اوضاع به آرامش قبلی است تا میانجیگری که منتهی به مذاکرات مستقیم ایران و امریکا شود. هر چند آنها اصلاً برای ایفای نقش جهت تقویت حالت دوم بی میل نیستند اما نگاه واقعبینانه در سیاست خارجی آنها را به این سمت میبرد که چنین موضوعی را به عنوان هدف به هیچ عنوان در اولویتهای اولیه خود قرار ندهند.
اما به نظر میرسد امریکاییها هم با توجه به در پیش بودن انتخابات این کشور مایل نیستند وضعیت در خلیج فارس به سمت وخامت جدی و افزایش تنش پیش برود. به نظر میرسد همچنان هدف امریکاییها از سیاستهایشان در قبال ایران محدود به مسائل اقتصادی و افزایش فشار در این حوزه باشد. به نظر میرسد امریکاییها نگران شدهاند شرایط از کنترل آنها خارج شود و به سمت خطرناکی برود. به همین دلیل نیاز به میانجیای دارند که هم از آنها حرفشنوی کافی داشته باشد و هم در نگاه ایران دارای سوء سابقه در روابط دوجانبه نباشد و هم در نهایت، بازیگری مهم در صحنه بینالملل محسوب گردد. ژاپن مشخصاً هر سه این خصوصیتها را دارد.
در این شرایط واضح است که هر سه طرف؛ یعنی امریکا، ژاپن و ایران بخوبی میدانند که این سفر و تلاشهای صورت گرفته در قالب آن منتهی و منجر به معجزه نخواهد شد و بروز یک اتفاق بزرگ در این چارچوب به صرف زمان و انجام تلاشهایی به مراتب بیش از این نیاز دارد. اما ژاپنیها برای اینکه بتوانند با توجه به پتانسیل و فاکتورهای لازم در این صحنه به صورت مستمر ایفای نقش کرده و تلاشهای بیشتری انجام دهند، پتانسیل و فاکتورهای لازم را دارند. از جمله اینکه وضعیت اقتصادی این کشور این امکان را میدهد تا بتواند هزینههای لازم برای چنین پروژهای را اختصاص دهد. دوم با توجه به رقابتی که ژاپن با چین دارد بسیار علاقهمند است در چنین صحنهای حضور فعالی داشته باشد و سوم هم تلاش ژاپن برای اضافه شدن به لیست کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد است که در این صحنه هم با کشورهایی نظیر آلمان و هند در رقابت است. چنین بازی در میدان تنش میان ایران و امریکا میتواند شخصیت بینالمللی جدیدی به ژاپن بدهد. در واقع ژاپن میخواهد نشان دهد صرفاً یک شخصیت اقتصادی در نظام بینالملل نیست.
در همین چارچوب ما نیز برای این دور از تلاشهای دیپلماتیک نباید صرفاً در انتظار نتایج مشخص در بازه زمانی کوتاهی باشیم؛ همین که این مسیر تبادل پیام و گفت و شنود صرفاً از طریق رسانهها و شبکههای مجازی جریان پیدا نکند و بتوان دیدگاههایی را در فضای غیرعلنیتر مطرح و مبادله کرد، احتمال رسیدن به راهحلهای مشخص افزایش مییابد و در عین حال میتواند زمینهساز بده بستانهایی در برخی چارچوبها باشد. لذا برای نتیجه این مسیر نباید صرفاً به یک سفر در ابعاد سفر آقای آبه به تهران بسنده کرد. مضافاً اینکه ما در شرایط فعلی باید با دقت فراوان از موقعیت پیش آمده بهره ببریم. چرا که از یک سو افرادی قوی برای مذاکره داریم و از سوی دیگر در فضای منطقی در چارچوب اختلافاتی که با امریکاییها پیش آمده، با خروج یکجانبه ترامپ از برجام در موقعیت منطقی و استدلالی قویتری هستیم.
نظر شما