«اکبر ملکی» به عنوان یک آتشنشان مشغول به خدمت است و در این زمینه نیز عنوان آتشنشان بینالمللی را از آن خود کرده است. وی مدرک دکتری تربیت بدنی گرایش کونگفو دارد و اکنون مشغول تکمیل تحصیلات خود در رشته دبیری تربیت بدنی در دانشگاه نظرآباد و به عنوان جوان برتر در این دانشگاه معرفی شده است. ملکی توانسته آموزش کونگفو را که تا پیش از این با سختی زیادی همراه بود، با تلفیق موسیقی در سطح جهانی راحتتر کند. گفتوگوی همشهری با این جوان موفق را در ادامه میخوانیم.
- از کودکی و علایق خود بگویید.
از کودکی علاقه زیادی به ورزش رزمی کونگفو داشتم. جنگجو بودم و همیشه فیلمهای رزمی تماشا میکردم. آن زمان خانوادهها خیلی سخت قبول میکردند که فرزندشان به رشتههای رزمی گرایش پیدا کند، اما من با علاقه زیادی که داشتم با وجود سختیها راه را ادامه دادم.
- از چند سالگی وارد ورزش و کونگفو شدید و نقش و حمایت خانواده در این مسیر چطور بود؟
از ۷ سالگی وارد ورزش رزمی کونگفو شدم و حدود ۲۵ سال است در این رشته و هنرهای رزمی فعالیت دارم. مادرم تنها کسی است که همیشه حامی من بوده و به دستان پرمهرش بوسه میزنم.
- غیر از این رشته ورزشی دیگهای هم کار کردهاید؟
در بیشتر رشتههای رزمی کار کردهام و عنوان قهرمانی دارم، اما به کونگفو بیشتر از همه علاقه دارم.
- چه مشکلات و سختیهایی سر راه داشتید؟
در کشور ما متاسفانه در حوزه ورزش مشکلات فراوانی وجود دارد. از وقتی که برای کسب موفقیت پا به عرصه ورزش گذاشتم، شبانهروز سختی زیادی کشیدم و برای رسیدن به این نقطه بهای زیادی دادهام. اما با باور آینده و رسیدن به خواستهام و موفقیت که ارزش آن برایم بالاتر از هر چیزی بود سختیها را پشت سر میگذاشتم. من هزینه موفقیتهایم را در شکستهایم پرداخت کردهام.
- چه چیزی باعث میشد با وجود سختیها و کاستیهایی که وجود داشت عقب ننشینید؟
عاشق وطن و مردمم هستم و همین باعث میشد به کارم هم عشق بورزم و سختیها مانعم نشوند. چند بار از کشورهای دیگر درخواست و دعوتنامه برای کار داشتم اما هیچ وقت به آنها فکر هم نکردم و دوست دارم برای کشور و مردم خودم تلاش کنم.
- از نحوه ورودتان به شغل آتشنشانی بگویید؟
سال ۹۱ که در رشته کونگفو قهرمان جهان شدم با دستور هیات وزیران و طبق آییننامهای که برای بهکارگیری قهرمانان مطرح بود، استخدام سازمان آتشنشانی شدم و از سال ۹۱ تاکنون در آتشنشانی محمدشهر مشغول به کار هستم.
- آتشنشانی به عنوان یکی از مشاغل سخت، کنار کار ورزش برایتان مشکلساز نیست؟ چطور بین آنها هماهنگی برقرار میکنید؟
آتشنشان بودن نیاز به آمادگی جسمانی بالایی دارد و حرفه ورزشی من به این موضوع کمک بزرگی کرده اما تداخل آنها با هم گاهی مشکلساز میشود، بهویژه زمان مسابقات، که البته با حمایت و همکاری رئیس سازمان به هر نحوی شده آنها را با هم هماهنگ میکنیم.
- از شغل خود برایمان بگویید.
آتشنشانی سراسر خاطرات شیرین و تلخ است. نجات دادن جان و مال هموطنانمان بهترین حس دنیا و انسانی است و خاطرات تلخ هم از دست دادن هموطن و خسارت به مال و جان آنهاست و هر روزی که مال و بهویژه جان یکی از شهروندان را نجات دهم، برایم جزو بهترین روز و بهترین خاطرههاست.
- در بخش آموزش هم فعالیت میکنید تا جوانان علاقهمند به این رشته ورزشی بیشتر شوند؟
بله، من اکنون مسئول کمیته رزم کوبان انجمن کونگفوتوآ کشور هستم و حدود ۲۰۰ هنرجو از سراسر کشور دارم.
- از مقامها و مدالهایی که کسب کردهاید بگویید.
در مسابقات جهانی هنرهای رزمی ترکیه در سال ۲۰۱۴، مسابقات ۲۰۱۵ جهان در رشته ووینام کونگفو در الجزایر و مسابقات جهان در هندوستان، مسابقات المپیک هنرهای رزمی جهان در روسیه، رقابتهای جهانی ۲۰۱۴، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۱ و جام باشگاههای آسیا مقام قهرمانی دارم. از سال ۸۹ عضو تیم ملی، رئیس هیأت کونگفو، مسئول «ممای تکنیک» فرم استان البرز، مسئول توسعه و گسترش هنرهای رزمی کشور هستم و دانشنامه جهانی خط ۷ در کونگفو را دارم.
- تشویق یک نوجوان یا جوان برای ورود به ورزش چه اهمیتی دارد و چطور میتوان در این راه موفق عمل کرد؟
اساس یک رابطه سالم و درست میان مربی و شاگردان جوان محبت کردن و دوست داشتن و مبادله مهر و محبت است. محبت به عنوان یک مبادله دوطرفه در ورزش و بهویژه در سن نوجوانی به بعد بسیار تاثیرگذار است و در هدایت هنرجو نقش دارد. درکودکی بچهها فقط کلام را متوجه میشوند، اما با ورود به نوجوانی از کلام تاثیر کمتری میگیرند و در عوض به محبت، حرکات و رفتار اطرافیان بیشتر توجه میکنند و در این دوره با رابطه دوستانه و همراه با مهر و محبت با آنها که اساس و نیاز هر انسانی است، برای آینده آنها و جامعه میتوانیم سرمایهگذاری کنیم. به اعتقاد من حتی یک نگاه محبتآمیز میتواند رفتار شاگردان را به سوی خلاقیت، خیر و نیکی تغییر داده و در جامعه کنونی که پر از آسیبهای اجتماعی و نگرانی برای نوجوانان و جوانان است، مانند یک معجزه عمل کند.
- چه چیزی در جوانها باعث آزار و ناراحتی شما میشود؟
اشتغال و بیکاری به یکی از دغدغههای بزرگ امروز جوانان تبدیل شده است. دیدن جوانان بیکار که درگیر تبعات و مشکلات ناشی از بیکاری هستند آزارم میدهد. طبیعتا وقتی یک جوان سرگرم کار باشد از خطرات و آسیبها دور مانده و تشکیل زندگی میدهد. آرزو میکنم هیچ جوانی بیکار نماند.
- شما به عنوان یک جوان بااخلاق، موفق و حرفهای زبانزد شدهاید، چطور شد به این نقطه رسیدید؟
اول با توکل بر خداوند، بعد با باور خود، پشتکار و تلاش توانستم به موفقیت و خواستههایم برسم. به عنوان مثال در بحث ورزش هیچکس از ابتدا با علاقه و فعالیت در باشگاه زاده نمیشود. مجموعهای از عوامل دست به دست هم میدهند تا بتوان به رویا، باور و موفقیت رسید.
- چه عواملی برای رسیدن به هدف نقش دارند؟
همیشه باید سعی کرد اهداف را بهخوبی شناخت، برای این کار هر روز با طلوع خورشید، اهدافتان را بلند به خودتان بگویید و قبل از اینکه شبها به خواب بروید آنها را تجسم کنید. هدف، همه موجودی شماست. برای پیشرفت به اهدافتان و البته به نقشهای نیاز دارید که شما را به سمت آنها ببرد.
نظر شما