با توجه به آسیبهای اجتماعی موجود در جامعه ایرانی و نیز مجاورت با افغانستان، بهعنوان بزرگترین تولیدکننده موادمخدر در جهان، طبیعی است که با چنین وضعیتی هم روبهرو باشیم. خاصه اینکه نگاه به این حوزه نیز غالباً بهصورت تخصصی اتفاق نمیافتد و از نگاههای سنتی و غیرعلمی در آن رنج میبریم. در این گزارش، سعی کردهایم نیمنگاهی به سوءمصرف موادمخدر در دانشآموزان نگاهی داشته باشیم تا ببینیم وضعیت چگونه است.
- افزایش کشف داشتهایم، افزایش مصرف نه
آمار و ارقام در حوزه اعتیاد دانشآموزان، معمولاً ضدونقیض و گاهی غیررسمی است. همین چند روز پیش، سردار اسکندر مؤمنی در کسوت دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر گفت:«افزایش کشف موادمخدر در اطراف مدرس، رشد ۱۵۴درصدی داشته و آمار جمعیت دانشآموزی درگیر با اعتیاد نیز، همان ۱/۲درصد بوده و افزایشی نداشته. این مقام مسئول البته از نیاز به پایشهای جدید با توجه به جابهجایی جمعیت دانشآموزی کشور نیز سخن گفت.
او همچنین افزود: «نوع مواد مصرفی شایع در میان دانشآموزان «گل» است که آگاهسازی درباره آن بهتر شده. قبلاً به دروغ میگفتند این ماده مخدر منشأ گیاهی دارد و مضر نیست، درحالیکه قدرت توهمزایی آن بسیار زیاد است، اما با آگاهسازیهای انجام گرفته، روند افزایش مصرف آن متوقف شده. » او همچنین از امضای تفاهمنامهای با آموزشوپرورش برای ورود مفاهیم پیشگیرانه اعتیاد به محتوای کتب درسی سخن گفت.
- روانگردان، گل، حشیش و البته باقی ماجرا
این اطلاعات در حالی بیان میشود که به گفته سخنگوی این ستاد و در سال گذشته، بیشترین موادمخدر در اطراف مدارس را انواع قرصهای روانگردان، گل، حشیش و... تشکیل میدادند؛ درحالیکه بیشترین موادمخدر کشفشده در کشور، تریاک و سپس هروئین و شیشه بوده. همچنین طبق آمار تیرماه پارسال ستاد مبارزه با موادمخدر، بیش از ۵۰۰مدرسه در سراسر کشور که در مناطق آلوده قرار داشتند، شناسایی شدند که نتیجهاش، کشف بیش از ۲هزار تن انواع مخدرها بود.
این عدد در سال۹۷ قرار بود به ۲هزار مدرسه هم برسد که محیط پیرامونشان، قرار بود مورد رصد و پیشگیری و مبارزه در حوزه موادمخدر قرار بگیرد. همچنین بد نیست بدانید که آمار دانشآموزان معتاد در دوره دبیرستان دوم، در دهه ۸۰ نیمدرصد بوده که هماکنون به ۱/۲درصد رسیده. همچنین بطحایی، وزیر سابق آموزش و پرورش نیز در اردیبهشتماه گذشته، در این مورد اعلام کرد: «درصد استفاده از موادمخدر در میان دانشآموزان آنطور نیست که بگوییم خیلی بالا رفته باشد. این درصد بسیار کم است، اما من درصد آن را تعمداً ذکر نمیکنم، زیرا به هر حال یک سری مسائل تربیتی در راستای این موضوع وجود دارد. » او ریشه این نابهنجاریها را خانواده دانسته و البته گفت که شیب رشد آن در دانشآموزان به نسبت جامعه کمتر بوده است.
- جایی برای ترک معتادان نوجوان نیست
در این مورد، پای صحبتهای دکتر اکبر محسنیفر، آسیبشناس و مددکار اجتماعی هم نشستهایم تا برایمان از باید و نبایدهای این حوزه بیشتر بگوید. محسنیفر در این زمینه به همشهری میگوید: «طبیعی است که اطلاعات و آمار دقیق به بیرون درز پیدا نمیکند. ما باید روی همان آمار ۱/۲درصد اعتیاد در دانشآموزان دبیرستان حساب کنیم. ضمن اینکه ما دانشآموزان معتاد کودک هم در حوزه ابتدایی داریم که از خانوادههایی آسیبپذیر با پدر و مادرهایی معتاد آمدهاند. این موارد موردی نیستند و به وفور در سراسر کشور قابل مشاهده است. ما حتی مواردی داریم که بچه در بدو تولد و یکماهگی و... درگیر اعتیاد میشود.
حتی برخی از خانوادهها از دود موادمخدر برای تسکین دردهایی مثل گوشدرد در فرزندان خود استفاده میکنند که ناشی از نبود آگاهی آنهاست. من خودم تجربه مددکاری ۲برادر ۸ و ۱۰ساله از پاکدشت ورامین را داشتهام که پدر و مادرشان معتاد بودند و در یک انباری زندگی میکردند. در یک مورد دیگر، با عرض شرمندگی من به ۱۱بیمارستان دولتی زنگ زدم تا برای ترک اعتیاد یک دانشآموز نوجوان اقدام کنم. هیچ کدام خدماتی در این زمینه نداشتند.
کمپها هم تا جایی که میدانم زیر ۱۸سال را پذیرش نمیکنند و اگر این کار را بکنند، کاری غیرقانونی کردهاند. ترک اعتیاد همراه با درد بسیار زیادی است. این درد و تحمل آن برای نوجوانان سختتر است و نیاز به راه پرپیچوخمی دارد. ولی شما میبینید که حتی یک بیمارستان هم در این زمینه خدمات ارائه نمیدهد. پس مسیر ترک اعتیاد این گروه کجاست و چگونه تعریف شده؟ در ابتدا باید این مسئله را حل کنیم».
- رشد مصرف موادمخدر برای استفاده در روابط جنسی
این مددکار اجتماعی، البته حقایق تلخ دیگری را هم با همشهری در میان میگذارد. او در اینباره میگوید: «وقتی نوجوان به هر دلیلی دچار اعتیاد شد، باید مسیر مشخصی برای ترک داشته باشد که در کشور ما چنین مسیری وجود ندارد. از سوی دیگر بالاترین میزان اعتیاد در جامعه نوجوان ما، مربوط به کودکان کار است که متأسفانه در این زمینه هیچ پژوهشی انجام نشده. تنها پژوهشی در حوزه رفتارهای جنسی آنها صورت گرفته که نشان میدهد بیشتر آنها مورد تجاوز و تعرض قرار گرفتهاند.
این کودکان کار در معرض آسیبهای زیادی هستند. از سوی دیگر، با گروهی از نوجوانانی روبهرو هستیم، از ۱۶ تا ۱۹ساله، که تازه به بلوغ جنسی رسیدهاند و متأسفانه رفتارهای پرخطر جنسی را هم تجربه میکنند. این گروه به سمت ترامادول و گل و داروهای صنعتی میروند تا بتوانند رفتار جنسی کاملتری داشته باشند. من فوقالعاده نگران این هستم که سن مصرف موادمخدر به واسطه رفتار جنسی روزبهروز پایینتر بیاید و کسی هم حواسش به این حوزه نیست؛ این خطر یعنی یک پسر ۱۵ساله با یک دختر ۱۲ساله رابطه داشته باشد. این امر بهشدت در حال شیوع است. من در ۳ماه گذشته حتی موردی داشتهام که یک پسر ۱۷ساله و دختر ۱۴ساله رابطه جنسی داشتهاند و از ترامادول استفاده کردهاند».
- ورود غیرمتخصصها اکیداً ممنوع
این آسیبشناس معتقد است صحبتهای وزیر سابق آموزشوپرورش دال بر اینکه آمارها را تعمداً اعلام نمیکند، ۲ وجه میتواند داشته باشد؛ اول اینکه بهدلیل نگرانی اجتماعی این مورد اعلام نمیشود و دلیل دیگر هم، آن است که تعمدی در ندیدن این آمارها وجود دارد و اینکه این آمارها بهصورت علمی ساماندهی و جمعآوری نشده. او معتقد است که آسیبشناسی یک کار تخصصی مثل عمل قلب است و هر کسی حق ورود به آن را ندارد؛ «من موردی را داشتم که در آن یک دانشآموز ۱۴ساله خودکشی کرد. از نظر ضریب هوشی هم از همه همکلاسیهایش وضع بهتری داشت. دلیلش هم ورود غیرمتخصصها به روند درمان و مددکاری بود. این در حالی بود که حتی آموزشوپرورش نمیدانست که برای دانشآموزانی که میآیند و جای خالی او را در کلاس میبینند، باید کاری صورت میگرفت. متأسفانه در این زمینه برنامهای در آموزشوپرورش وجود ندارد. »
نظر شما