هندوستان که بود، راوی با «آما» و «آپا» توی خانهی خودشان زندگی میکردند. حتی آشپز و راننده هم داشتند. اما حالا توی آمریکا اوضاع با هند خیلی فرق دارد. دیگر از آن خانهباغ بزرگ خبری نیست. همگی توی یک خانهی شهری کوچک زندگی میکنند.
راوی از وقتی کوچک بود انگلیسی را یاد گرفت، حتی توی خانه هم بیشتر انگلیسی صحبت میکند. اما مردمِ «نیوجرسی» در فهمیدن حرفهایش مشکل دارند. راوی سعی میکند یاد بگیرد مثل آمریکاییها صحبت کند. اما مادربزرگش از این کار خوشش نمیآید. همیشه میگوید: «به چیزی که هستی افتخار کن و یادت باشه از کجا اومدی.»
راوی دلش میخواهد دوست جدید پیدا کند و با همکلاسیهایش وقت بگذراند، اما نمیتواند با کسی ارتباط برقرار کند. نهایتاً سر از کلاس بازآموزی درمیآورد تا شاید مشکلات زبانیاش برطرف شود. برای راوی که فوقالعاده باهوش است و توی مدرسهی قبلیاش در هندوستان دانشآموز نمونه بوده، رفتن به کلاس بازآموزی کاملاً مسخره و بیمعنی است.
«جو» اهل آمریکاست و تمام زندگیاش را در «نیوجرسی» گذرانده. بهترین دوستهایش «اوان» و «اتان» تابستان اثاثکشی کردند و رفتند. او حالا هیچ دوست صمیمیای ندارد.
جو اختلال شنیداری دارد و همین باعث شده نتواند با بقیه خوب ارتباط برقرار کند. بچهها فکر میکنند چون با آنها حرف نمیزند سرد و خشک است. اما درک نمیکنند که شلوغی و سروصدای بیش از حد مدرسه اذیتش میکند. حالا که بهترین دوستانش رفتهاند؛ جو باید تنهایی به کلاس بازآموزی برود. همان جایی که دوست تازهای منتظرش است.
جو و راوی هرچند همسن و سالند، اما در دو کشور کاملاً متفاوت بزرگ شدهاند. بنابراین هیچ کدامشان فکر نمیکردند ممکن است وجه اشتراکی با دیگری داشته باشد، اما درست وقتی که تصمیم میگیرند یک درس حسابی به «دیلن سامرین» -قلدرترین بچهی مدرسه-بدهند، متوجه میشوند که شاید آنقدرها که خودشان فکر میکردند، متفاوت نیستند...
سارا ویکس و گیتا واراداراجان نویسندگان رمان «یه جا برام نگهدار» و میترا امیری مترجم آن است. انتشارات پرتقال هم کتاب را با قیمت ۱۸ هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
نظر شما