حوالی ساعت ۹ صبح یکی از روزهای گرم تیرماه، راهی خیابان امامزاده عبدالله(ع) میشویم، جایی که قرار است ۵۰ نفر از بانوان محله گردهم جمع شوند تا هم ورزش صبحگاهی انجام دهند، هم صبحانه سلامت در کنار یکدیگر میل کنند و هم جشن تولدی متفاوت برگزار کنند. آنچه میخوانید گزارشی از حضور در این جمع با نشاط و محلی است.
وارد آستان مبارک امامزاده عبدالله(ع) که میشویم به کمک تابلوهای راهنما به سالن ورزشهای صبحگاهی میرسیم. هرچه به سالن نزدیک میشویم صدای هیاهو و «یک، دو، سه» گفتنها برای انجام حرکتهای ورزشی بیشتر به گوش میرسد. روشنایی سالن مناسب نیست و سیستم تهویه هوای آن نیز به خوبی کار نمیکند. اینها را میشود در همان ثانیههای ابتدایی ورود به سالن متوجه شد. با وجود این، بانوان از دختر۱۲ ساله گرفته تا بانوی ۶۷ ساله سرگرم ورزش هستند.
«خدیجه عسگری» ۶۲ ساله یکی از مادربزرگهایی که ماه قبل تولدش را در کنار هممحلهایها جشن گرفته، بعد از چند دقیقه جنبوجوش میایستد تا نفسی تازه کند. او میگوید: «نزدیک ۵ سال است بانوان محله دورهم جمع میشوند تا به بهانه ورزش، جشن تولد برای هم بگیرند. خیلیها توی این جمع هستند که یا فرزندی ندارند یا فرزندانشان رهایشان کرده و رفتهاند و به آنها سرنمیزنند. برای همین دلشان به این دورهمیها و جشن تولدهای ساده خوش است. البته دست خانم رحیمی، مسئول گروه، درد نکند که همچین طرحی را با همه سختیاش اجرا میکند. ما اینجا در مناسبتهای مذهبی و ملی نیز برنامه برگزار میکنیم. حتی شبهای پنجشنبه هزینه خیرات برای امواتمان را جمعآوری میکنیم تا به خانوادههای نیازمند کمک کنیم. »
- مهربانی و بخشندگی
ساعت ۱۰:۳۰ است و بانوان با کمک هم سفره صبحانه سلامت را میچینند. «زهرا شکاری» ۵۸ساله یکی از دستاندرکاران برگزاری این برنامه، کنار فنجانهای داغ چای ایرانی، ۲ حبه قند میگذارد و میگوید: «صبحانه سلامت ما شامل نیمرو، نان، پنیر، گوجهفرنگی و خیار، سبزی و چای میشود که هرکسی مبلغی را بابت آن بهصورت هفتگی پرداخت میکند. برای برگزاری جشن تولدها هم اول هر ماه فهرستی از اسامی افرادی که تولدشان در آنماه است، تهیه میکنیم. یک نفر تزیینات را هماهنگ میکند، یک نفر کیک میپزد، یکی هم میوهها را آماده میکند. به غیر از این موارد، ما اینجا صندوق خیریه هم داریم. با اینکه اوضاع اقتصادی اهالی محله چنگی به دل نمیزند اما بخشندگی را فراموش نمیکنند. اگر بتوانیم به خانواده نیازمندی کمک میرسانیم یا جهیزیه جمعوجوری تهیه میکنیم یا حتی مادربزرگهایی را که تا به حال فیض زیارت حرم امام رضا(ع) نصیبشان نشده، راهی مشهد میکنیم. حتی یکبار اینجا خانوادهای را شناسایی کرده بودیم که هزینه معاینه پزشک برای پسرشان را که سرما خورده بود نداشتند. »
«سکینه ابراهیمی» ۶۳ ساله امروز تولدش است. خوشحالی وصفنشدنیاش را میتوان از چهرهاش فهمید: «فرزندانم آنقدر گرفتار و درگیر زندگی هستند که روز تولد خودشان را هم فراموش کردهاند، چه برسد به من. وقتی از همسایهها شنیدم که در آستان امامزاده تولد برای مادربزرگها میگیرند اول باورم نشد. خیلی زود به جمعشان ملحق شدم. واقعاً حس قشنگی است که میبینم به ما هم توجه میشود. »
- امکانات کم، صمیمیت زیاد
در قسمتی از سالن میز تزیین شدهای با بادکنکهای رنگی و ریسههای زرین قرار دارد. کیک، شیرینی و میوهها هم یکی پس از دیگری روی میز قرار میگیرند. ۴ بانویی که مراسم جشن تولد این جمع مهربان و صمیمی این بار به بهانه زادروز آنها برگزار شده، پشت میز تولد میایستند. دوربین موبایلها نیز از زاویههای مختلف عکسهای یادگاری را ثبت میکنند. در این حین فرصت گفتوگو با «مهدیه رحیمی»، مسئول اجرایی برنامههای این گروه با نشاط را پیدا میکنیم که ایده اصلی جشن تولدهای محلی را ارائه داده است. او میگوید: «سالها پیش تعدادمان انگشتشمار بود. برای همین به پارک جرجانی میرفتیم که در آنجا مشکلاتی وجود داشت. چون تنها گروه ورزش بانوان محله بودیم، با استقبال مواجه شدیم و رفتهرفته تعدادمان بیشتر شد و با پیگیری مدیران محلی سر از سالن بزرگ بقعه مقدس امامزاده عبدالله(ع) درآوردیم.
مساحت سالن خوب است اما متأسفانه تابستانها گرمای هوا و بوی تند فاضلاب مقابل سالن و زمستانها هم سرمای بیش از حد و ورود آب باران و برف به سالن آزارمان میدهد. از طریق شهرداری و آستان پیگیری کردهایم تا مشکلات برطرف شود و این جمع صمیمی پراکنده نشود ولی تا امروز به نتیجه مشخصی نرسیدهایم. واقعاً این میزان صمیمیت و اتحاد در یک گروه ظرفیت خوبی است تا مشارکتهای اجتماعی سازنده به مدد آن شکل گیرد. اتفاقی که مدیران نباید از آن غافل بمانند. »
نظر شما