با پیدا کردن چند بطری خالی نوشابه و آب معدنی لبخندی میزند و به جستوجوی خود ادامه میدهد تا شاید وزن گونیاش سنگینتر شود. هرروز با گذر از کوچهپسکوچههای شهر شلوغ تهران کودکانی را میبینیم که در لابهلای زبالهها بهدنبال مواد بازیافتی میگردند و حتی نگاههای طعنهآمیز رهگذران آنان را از کارشان بازنمیدارد، چون این کودکان با دنیای کودکی فرسنگها فاصله دارند و بهجای اینکه در کنار اسباببازیهایشان روز را به شب برسانند در میان زبالهها به دنبال پلاستیک میگردند. در این میان هیچکس نیست که به آنها یاد بدهد که چه کاری خوب و چه کاری بد است، کودکانی که در ابتدای راه تنها ماندهاند و باید پیچوخمهای زندگی را بدون اتکا به والدین طی کنند.
سقفی بهنام آسمان
تعداد زیادی از کودکان که مواد بازیافتی را از زبالهها جدا میکنند، در خیابان بهسر میبرند و بهعبارت واضحتر کودک خیابانی محسوب میشوند. این کودکان سرپناهی ندارند و ساعاتی از شبانهروز خود را صرف کار در خیابان میکنند و شبها در پارکها، زیر پلها، گوشه و کنار پیادهروها میخوابند برخی از آنان نیزخانه و خانواده دارند و در ساعاتی از روز به جمعآوری مواد بازیافتی میپردازند. این 2 دسته اگرچه با هم تفاوتهایی دارند ولی ویژگی مشترک هر دو رشد و پرورش به سبک خیابانی است.
علی یکی از کودکانی است که با والدینش زندگی میکند او که فقط 5 سال سن دارد میگوید: «من این پلاستیکها را جمع میکنم و وقتی که وزنش 10 کیلو شد، پدرم آنها را کیلویی 200 تومان میفروشد و با پولش چیزهایی را که میخواهد میخرد، مقداری از آنرا به خودم میدهد تا با پولش خوراکی بخرم.»یکی دیگر از این کودکان که 9 سال سن دارد درمورد زندگیاش چنین میگوید: «خانوادهام در شهرستان زندگی میکنند و من برای کار به تهران آمدم، چون سن و سالم کم است به من کار نمیدهند و بهناچار پلاستیک جمع میکنم. تا به حال مدرسه نرفتهام و شبها هم در خیابان میخوابم. راستی شما مأمور هستید؟»حرفهایش را خیلی سریع میزند و درحالیکه گونیاش را در دستش گرفته، شروع به دویدن میکند و پس از گذشت زمانی کوتاه از آن مکان فاصله میگیرد.
ریشهکنی زبالهدزدها
جمعآوری و تفکیک زباله در سراسر جهان دارای مکانیسم خاصی است و هرگونه اختلال در روند بازیافت زباله به اقتصاد لطمه میزند. وقتی که کودکان این پلاستیکها را از سطلهای مخصوص تفکیک از مبدأ جدا میکنند، سطلها را به حالت غیرکاربردی درمیآورند و پلاستیکها را به قیمت بسیار ناچیز میفروشند که این مسئله چرخه بازیافت را با مشکل جدی مواجه میکند. مختار سیدمحمدی کارشناس پژوهش و آموزش سازمان بازیافت و تبدیل مواد شهرداری تهران میگوید: «بیشتر افرادی که به کار جمعآوری زباله بازیافتی روی میآورند، فقیر هستند و این مسئله باعث میشود که کودکان و حتی بزرگسالان بدون مجوز شهرداری و بهصورت غیرقانونی به جمعآوری زباله و مواد بازیافتی مشغول شوند. به همین منظور برای هر منطقه پیمانکارانی را در نظر گرفتهایم تا با رعایت مسائل ایمنی و بهداشتی، بازیافتیها را تفکیک کنند. باتوجه به قانون پسماندها و آییننامههای تدوینی، افرادی که ساماندهی نشدهاند، جریمه خواهند شد و بهصورت عملی از کار آنها جلوگیری میشود. پیمانکاران در حال حاضر با وانت، سهچرخه و گاری آرمدار مشغول جمعآوری بازیافتیها هستند.»
سوغات زبالهگردی
کودکانی که بهدنبال مواد بازیافتی میگردند به داخل سطلهای مکانیزه میروند و این مسئله به علت عدم رعایت موازین بهداشتی خطرات جبرانناپذیری را بههمراه دارد. حمل گونیهایی که وزن زیادی دارند، برای کودکان در حال رشد، ناهنجاری ستون فقرات را بهوجود میآورد.محمدرضا عزیزی پزشک عمومی در رابطه با بیماریهای منتقله از زباله میگوید: «این کودکان در محیطهای مرطوب به جمع آوری مواد بازیافتی میپردازند و محیط مرطوب مکان مناسبی برای زندگی انگلها، باکتریها و قارچهاست، در نتیجه احتمال ابتلای کودکان به بیماریهای مختلف افزایش مییابد. این موضوع وقتی تشدید میشود که کودکان بدون دستکش و ماسک در زبالهها کاوش میکنند. زباله میتواند بیماریهایی چون سالمونلا، وبا، هپاتیت A را به کودک انتقال دهد. از آن جایی که سطلهای زباله محل تردد جاندارانی مثل گربه است خطر ابتلا به بیماری توکسوپلاسموز بالا میرود که این بیماری میتواند باعث مرگ کودکان زباله گرد شود.»
چتر حمایتی
جلوی معضل زباله گردی را بهطور کامل نمیتوان گرفت، ولی آهنگ رشد آن را میتوان کاهش داد، بهطور واضحتر این که با ایجاد انجمنهای حمایت از حقوق کودکان NGO میتوان آسیبهای اجتماعی را به حد اقل ممکن رساند.این انجمنها در جهت تغییرنگرش جامعه نسبت به کودکان خیابانی میکوشند تا تصویر نا مطلوبی که از کودکان کار در ذهن عامه مردم ایجاد شده است را تغییر دهند، زیرا این کودکان بنا بر شرایطی که دارند نمیتوانند بدون داشتن شغل به زندگی خود ادامه دهند.
جاوید سبحانی، فعال حقوق کودک میگوید: «این کودکان بهدلیل فقر و خیابان گردی از سوی جامعه تحقیر و طرد میشوند و در معرض استثمار، بیپناهی و هر نوع سوءاستفاده قرار میگیرند. ورود کودکان به دنیای اقتصاد و بزرگسالان، نقض حقوق کودک است و سیر طبیعی رشد عاطفی، اجتماعی، ذهنی و جسمی برای کودکان کار اتفاق نمیافتد و این یکی از بارزترین آسیبهای کار کودک در سطح جامعه است، ضمن اینکه کار کودکان بهویژه کار کاذب، نیروی انسانی آینده را دچار لطمه میکند و این افراد با گذر از دوران کودکی به بزرگسالی دچار تناقض شخصیت خواهند شد.»براساس آمارها درآمد روزانه 11 در صد کودکان، کمتر از هزار تومان و در آمد روزانه بقیه نیز بسیار پایین و در حدود دو تا چهار هزار تومان است. حدود 60 تا 70 درصد کودکان از سایر استانها به تهران آمدهاند. برخی از انجمنهای حمایت از حقوق کودکان با ایجاد مدارس مخصوص سعی در آموزش علمی این کودکان دارند و در کنار آن مبارزه با آسیبهای اجتماعی را متناسب با سن کودک ارائه میدهند. تمامی اقدامات ذکر شده میتواند در کاهش آسیبهای سوء مؤثر باشد ولی این انجمنها بهدلیل محدودیت مالی توان حمایت از تمامی کودکان کار و خیابانی را ندارند.
تکیه بر قانون
بنا بر تحقیقات به عمل آمده، تعداد زیادی از کودکان تحت پوشش باندهای غیرمجاز و تشکیلاتی جمع آوری زباله هستند و جمعیت زیاد آنها برای واسطهها سود قابل توجهی را به ارمغان میآورد و حق وحقوق کودکان بهدلیل عدمقوه تشخیص در آنان بهطور کل ضایع میشود.
سیده السادات علوی، کارشناس حقوقی مجتمع قضائی قدس در رابطه با قانون حمایت از حقوق کودکان میگوید:
«بنا بر قانون اساسی، کار کودکان زیر 15 سال ممنوع است و اگر شخصی کودکی را به کار بگیرد به دادگاه فراخوانده میشود. بنا بر حکم قاضی والدین کودکان بد سرپرست به دادگاه میآیند و پس از گذراندن مراحلی کودک آنها بازگردانده میشود. اگر کودکی فاقد سرپرست باشد، مسئولیت حمایت از آن بر عهده سازمان بهزیستی خواهد بود. این کودکان چون از طرف خانواده حمایت نمیشوند، نسبت به بقیه همسالانشان آسیبپذیرتر هستند و آمار جرم وجنایت در آنها بیشتر به چشم میآید.» اینان حاصل فقر اقتصادی و فرهنگی هستند و برای ریشه کنی این معضل راهکارهای زیادی وجود دارد که اگر چه میتواند مفید واقع شود ولی بهعنوان خط پایان برای کار کودک نمیتوان از آن یاد کرد. حمایت مالی از خانوادههای این کودکان، بالا بردن سطح آموزش و فراهم کردن بستری مناسب برای ادامه تحصیل آنها از بارزترین راهکارهای حمایتی است که سازمانها و مراجع بالاتر میتوانند آن را به کار گیرند. جایگزینی مشاغل مفید و متناسب با سن کودک نیز در این امر بیتاثیر نیست.