وقتی مخاطب از شنیدن صدایی خسته نمیشود و سالهای سال با آن صدا زندگی میکند، یعنی به پویایی در هنر موسیقی رسیدهایم و مهر مصرف زمانه نمیخورد. «عدنان کریم» یکی از صداهای زیبا، دلنشین و ماندگار در موسیقی آوازی کُردی است. او سالهای زیادی در زمینه صدا، ریتم و گوشههای موسیقی کُردی تحقیق و در بیشتر کشورهای دنیا کنسرت اجرا کرده است. یکی از آخرین آلبومهایش با گروه کامکارها بود. در حاشیه اجرای کنسرتی در سقز گفتوگویی با وی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
- شما با تحصیلات نقاشی دانشگاهی وارد فعالیت هنری شدید، اما چه شد که موسیقی را ادامه دادید؟
سال ۱۳۵۹ اولین آوازم را با یک گروه کنسرتی(کُرال) به نام «دستمال» که برگرفته از فولکلورهای کُردی بود اجرا کردم. آن زمان ۱۶ سال بیشتر نداشتم. این اجرا را «محمد ماملی» خواننده بزرگ شنید. روی صحنه میلرزیدم، ولی در بیتهای دوم و سوم کمی جرات پیدا کردم. از طرفی، پایه هفتم مدرسه بودم که در لابهلای دفترهای یادداشت جغرافیا، چهره معلمهایم را نقاشی میکردم. احساس میکردم در کشیدن نقاشی راحت هستم.
برای ادامه تحصیل در دانشگاه چون رشته موسیقی نبود، مجبور شدم نقاشی بخوانم. انگار سرنوشت رقم زده بود که نقاشی بخوانم و نه موسیقی، اما موسیقی در درونم بهطور طبیعی جاری بود و زمزمهاش میکردم. حتی استادانم من را با استعداد در موسیقی میشناختند. سال ۱۳۶۱ آوازی بر اساس شعری از «ماکسیم گورکی» همراه با نمایشنامه «در اعماق» با تنظیم «آرام خاچهدوریان» در حضور ماموستا «دلیر ابراهیم» اجرا کردم.
سکوت سنگینی بعد از تمام شدن آواز داشت، گفت: «احساس کردم خودم در همان زندان شعر آواز هستم. صدای تو حزنانگیز است و گویی نمیتوانی با این صدا آواز شاد بخوانی. » همان سال همراه گروهی تئاتری که نمایشنامه در اعماق را اجرا میکردند، روی صحنه شعر نمایش را میخواندم. الان که گاهی به دامن طبیعت میروم، هر گوشهای را مانند یک رنگ میبینم، دوست دارم در همان طبیعت بنشینم و با آبرنگ نقاشی کنم، گاهی در منزل وقتی از ساز زدن با عود خسته میشوم میروم سراغ نقاشی کشیدن. وقتی به پیوند میان موسیقی و نقاشی فکر میکنم، یک پیوند متین و درهم آمیختگی زیبا میبینم که هر دو در هارمونی رنگ و نت هماهنگی دارند.
- نمایشگاهی از نقاشیهایتان برگزار کردهاید؟
بله، ۲ سال پیش همراه با هنرمند «آکو غریب» نمایشگاهی برپا کردیم که در آن ۹۰ تابلو که همه از طبیعت کردستان بود از من به نمایش درآمد. امسال هم برای بار دوم ۳۰ تابلو از کارهایم به همراه هنرمند «ریبوار سعید» در نمایشگاهی به نمایش درآمد و عموم آثارم در این نمایشگاه نیز طبیعت است.
- در مورد اجراهای موسیقی ارکستری و آخرین اجرایتان در سقز توضیح دهید.
من در اجرای سقز «کوچ کُردها» و آوازی از «سید علیاصغر کردستانی» را خواندم. من صدای استادان «محمد ماملی» و «سید علیاصغر کردستانی» را بسیار دوست دارم، تا جاییکه در هر محفل و کنسرتی از آوازهای این دو بزرگ موسیقی اجرا دارم. در اجرایی که در شهر مهاباد داشتم و تا حدودی یکی از آوازهای محمد ماملی خواننده مورد احترام و محبوب مهاباد را خواندم با استقبال کمنظیر مردم روبهرو شدم. موسیقی من تلفیقی از مدرن کردن آواز استادان بزرگ موسیقی کُردی است و این یک تجربه و پیشنهاد راهی در موسیقی کُردی برای آزمون و رشد و بالندگی و نه سبکسازی است. تعداد اجراهای ارکستریام را درست به خاطر ندارم، اما زیاد بوده است. هر اجرا برای من یک اثر تمام شده با همان عرقریزی روح درونی هنرمند است.
- میشود گفت که کدام هنرمند آواز کُردی بر شما تاثیر بیشتری داشته است؟
چیزی که برای من مهم است، خاستگاههای کهن و کل دستاورد موسیقی گذشتهمان است. از سید علی اصغر کردستانی گرفته تا حسن زیرک، محمد ماملی، طاهر توفیق، محمد صالح دیلان، علی مردان، محمد عارف جزراوی و موسیقی اورامان. اگر بخواهیم موسیقی کُردی را تقسیم کنیم، موسیقی اورامان، کُردهای شمال، شرق، لرستان، کلهر، سنندج و... و. است. من به همه این موسیقیها و صداها گوش میدهم. گاه با مقامخوانی علی مردان عمق حزن و گریهام را به همراه دارم، من هرگز نمیتوانم گوشهای از مقامخوانی علی مردان را اجرا کنم، زیرا کاری بزرگ روی مقام کُردی بهویژه «خورشیدی» و «اللهویسی» انجام داده است. گاه موسیقی تمام ریتمیک و «چهپله» اورامان بر من تاثیر میگذارد و از اورامان به طرف سنندج و صلواتآباد صدای سیدعلی اصغر کردستانی و چریکههایش نهایت ستایش من را به آوازش برمیانگیزد.
- وضعیت امروز موسیقی کُردی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به باور من موسیقیدانان و کارشناسان موسیقی ما باید تلاش کنند خاستگاههای بکر و اصیل موسیقی کُردی حفظ شود و آنچه تولید امروز موسیقایی کُردی توسط گروههای مختلف- که تعدادشان هم کم نیستند- اجرا میشود، با علم و آگهی و متدهای روز موسیقی دنیا، اما با حفظ آن اصالت زیبا و غنی موسیقی کُردی باشد. رشد و زنده بودن و بالندگی در موسیقی هر ملتی از جمله کُردی نمایان است، اما گاهی آثاری تولید میشود که انحراف از مسیر اصیل موسیقی و نوعی دهنکجی به مقامات و ملودیهایی است که برای آنها زحمت کشیده شده است. احیا و جمعآوری ملودیها و مقامات کُردی نیز از کارها و تلاشهای ضروری است که باید توسط انستیتوها صورت پذیرد.
- در آوازهایتان اشعار چه شاعرانی را خواندهاید؟
شاعران بلندمرتبهای مانند نالی، کوردی، سالم، محوی و... اما بیشتر اشعار وفایی را خواندهام، زیرا در اشعار وفایی ریتم موسیقی میبینم و خیلی راحت برای آواز تنظیم میشود. مانند شعر آواز «مانند نی جگرم شرحه است».
- تعدادی از آثارتان را که در قالب آلبوم منتشر شدهاند نام ببرید.
به یادتان هستم (اولین آلبومم)، راز، شب یلدا، رفتی عاقبت به خیر، وزیدن باد، آبشاری از عشق، امشب، وفایی، بانو، حلبچه و چند کار دیگر که در قالب آلبوم ضبط و منتشر شده است.
نظر شما