چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۲
۱ نفر

کامران بارنجی _ روزنامه‌نگار: بعد از گفت‌وگوی چند وقت پیش‌مان با ابراهیم فیاض -مردم‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران- او تماس گرفت و گفت می‌خواهد درباره وقایع روز و اتفاقاتی که موجب اعتراض مردم شده صحبت کند.

ابراهیم فیاض

بنابراین درخواست گفت‌وگوی مجدد با او را پذیرفتیم و پای صحبت‌هایش نشستیم. ابراهیم فیاض این روزها دل پرحرفی دارد و می‌گوید دلش برای انقلاب اسلامی و مردم می‌سوزد. او این بار تیغ تیز انتقادهایش را به سمت آقازاده‌ها، مدیران ارشد غربگرا، «عصر جدید»، رامبد جوان و مهران مدیری گرفت و به‌شدت از برخی رفتارها انتقاد کرد.

  •  آیا سبک زندگی مدیران و کسانی که مردم را به ساده‌زیستی و... تشویق می‌کنند به اندازه‌ای که می‌گویند ساده است؟ به‌نظر می‌رسد مردم بین دعواهای سیاسیون یا همین موج مبارزه با فسادی که در کشور رواج پیدا کرده متوجه تضادهایی می‌شوند. اینکه ۲چهره ارشد سیاسی و حوزوی همدیگر را متهم به فساد می‌کنند یا نماینده‌های مجلس به اتهام فساد مالی دستگیر می‌شوند و... همگی، مردم را به شعارهایی که تا پیش از این داده شده بود بدبین می‌کند.

زمانی مجید تهرانیان - مدیر واحد ارتباطات بین‌الملل دانشگاه هاوایی- قبل از انقلاب می‌آید ایران و سعی می‌کند با ارتباطات گسترده‌ای که دارد، روش حکومت‌داری در ایران را علمی کند، اما موفق نمی‌شود و بلافاصله به آمریکا برمی‌گردد. چرا؟ چون می‌گوید پس از بررسی‌های فراوان روزی رفتم پیش هویدا و به او گفتم مملکت در آستانه فروپاشی است و باید فکری بکنید (این حرف برای ۲سال قبل از انقلاب است؛ یعنی سال۵۵). هویدا در واکنش به حرف تهرانیان می‌خندد و رو به او می‌گوید:

«این منشی‌ای که در دفتر من نشسته است را می‌بینی؟ هر ماه ۷۰۰-۶۰۰ تومان دزدی می‌کند و من هم می‌دانم، اما کاری به کارش ندارم». تهرانیان می‌گوید من همان‌جا فهمیدم اوضاع خیلی خراب است و سریع از ایران خارج شدم. این حرف‌ها را تهرانیان شخصا به خود من گفته است. بنابراین می‌خواهم بگویم این قصه سر دراز دارد. فساد سیستمی یک ساختار مشخص دارد که خودش را در جامعه ایرانی مدام  بازتولید می‌کند. بیشترین کسی که بعد از انقلاب فحش به فساد داد محمود احمدی‌نژاد بود.

مدام هم می‌گفت همه دولت ۲۴ساعته کار می‌کند. آخرش چه شد؟ من در دورانی که احمدی‌نژاد تازه روی کار آمده ‌بود، برای دیدار با دکتر الهام، به ساختمان ریاست‌جمهوری رفتم. شب نخستین سفر احمدی‌نژاد به نیویورک بود. تا ۱۲شب در نهاد ریاست‌جمهوری ماندم و بعد با راننده نهاد برگشتم. در مسیر به راننده که پیرمردی بود، گفتم اینها خیلی کار می‌کنند. خندید و ‌گفت: «وزیران شاه هر روز با یک پیکان تولید ایران بدون راننده می‌آمدند سر کار و همه کارهایشان را خودشان می‌کردند؛ ساعت ۱۲شب هم برمی‌گشتند؛ نه مثل اینها که هر کدام راننده دارند و ماشین فلان دارند». می‌خواهم بگویم تاریخ همیشه تکرار می‌شود.

در دوره شاه بسیاری از آقایان، تحصیلکرده‌ غرب بودند، مثل خود شاه. شاه به ۲زبان فرانسه و انگلیسی صحبت می‌کرد. شاه متمایل به غرب بود چون به آنها نیاز داشت، اما ذات غرب را می‌شناخت و می‌دانست که چه موجوداتی هستند. برخلاف او بسیاری از چهره‌های بعد از انقلاب، بدون اینکه غرب را دیده و شناخته باشند عاشق غرب شدند. من همیشه گفته‌ام برخی آقایان بعد از انقلاب، عاشقانه به غرب فحش می‎‌دهند.

  •  توصیف جالبی است اما چطور این قدر قطعی و کلی نظر می‌دهید؟

چون همه ما می‌بینیم که همین آقازاده‌ها و خانم‌زاده‌ها در غرب هستند و نوه‌هایشان هم در غرب به‌ دنیا می‌آیند. همین آقایان برای اینکه اقامت‌هایشان باطل نشود، می‌روند و مدتی آنجا می‌مانند. برخی دوتابعیتی و بعضاً سه‌تابعیتی شده‌اند. اگر دقت کنید هم می‌بینید، بعضی‌ها هم پس از اینکه مجالی می‌بینند، فرار می‌کنند به غرب. این فحش‌دادن‌شان هم راهی برای تخلیه و ارضای روانی است؛ نمونه‌اش همین صداوسیما.

بیشترین فحش‌ها را به غرب می‌دهد، تمام غرب را کنکاش می‌کند تا یک چیز خراب پیدا کند و آن را نشان بدهد و بگوید غرب این است. در عین حال که  غربگراترین فیلم‌ها مثل «مرد عنکبوتی» را نشان می‌دهد، اما به غرب هم فحش می‌دهد. خب، این چه روشی است؟ یا فحش نده و یا سر حرفت بایست! با این یک بام و دو هوا، رسانه ملی ما می‌گوید من عاشقت هستم ولی چون دستم به تو نمی‌رسد فحش می‌دهم.

  •  برخی نقدها بر سر فعالیت‌های تقلیدی تلویزیون هم هست؛ مثل ساخت «عصر جدید» ایرانی که کپی America’s Got Talent است.

اصلاً وحشتناک است. بعد در خبرها به آمریکا فحش می‌دهند. از تاریخ باید درس گرفت. در شوروی، بعد از استالین که خوروچف روی کار آمد، همبرگر و کوکاکولا خورد و چندین سال بعد از آن، صف‌های ۵کیلومتری همبرگر در مسکو ایجاد شد. در کجا؟ در شوروی! یا حتی در آن شرایط دشمنی با آمریکا، در شوروی برخی رجال سیاسی این کشور از فروشگاه‌های خاص آمریکایی خرید می‌کردند. اینها خاطره و داستان نیست، واقعیت است. در کشور ما هم همینطور است. موشکمان ضدآمریکایی‌ است ولی تبلیغات تلویزیونی‌مان آمریکایی. صداوسیما همان کارهایی را که رسانه‌های آمریکا می‌کنند، تکرار می‌کند و شده‌ است جاده‌صاف‌کن من‌وتو و بی‌بی‌سی فارسی. تلویزیون ما تا می‌بیند مردم خبر من‌وتو را نگاه می‌کنند بلافاصله می‌رود کپی آن را می‌سازد و ادا و اطوار آنها را درمی‌آورد.

  •  خب، به قول شما مردم متوجه اینها هستند و برای همین رفتارهای دوگانه برایشان سؤال است.

یک چیز عجیب‌تر به شما بگویم؟ رئیس سازمان صداوسیما که عضو شورای انقلاب فرهنگی هم هست می‌گوید ۸۰درصد اطلاعات اینترنت دنیا مستهجن است اما تنها یک درصد آن اینگونه است که مخاطبان خاص خودش را دارد. شما ببینید ایشان با این ذهنیت چه توصیه‌ای می‌تواند به برنامه‌سازانش داشته باشد. ما با عملکردمان یک تونل باد ساخته‌ایم که در آن، همه عاشق رفتن به سمت غرب‌ هستند.

بهترین مغزها از اینجا می‌روند. آنهایی هم که در شرکت‌های دانش‌بنیان مانده‌اند دارند خودشان را آماده می‌کنند برای مهاجرت به غرب. اینجا با مهارت و تجربه‌ و پولی که کسب می‌کنند، روزی می‌روند و اطلاعات ما را هم می‌برند. برخی از این شرکت‌ها در اینجا به‌شدت پولشویی می‌کنند؛ پروژه‌ها را چندین برابر به ما می‌فروشند. الان چه کسی بر این شرکت‌های دانش‌بنیان نظارت می‌کند؟ اصلا کسی هست؟ آقایان فکر می‌کنند صدای برخی چیزها را درنیاورند همه‌چیز درست می‌شود.

چه‌کسی فکر می‌کرد محمود خاوری -مدیرعامل بانک ملی ایران- با آن همه اعتباری که داشت و اعتمادی که به او بود به کانادا فرار کند و فیلمش در قمارخانه‌ها منتشر شود؟ مردمی که یک مسئول ارشد را اینطور می‌بینند فکر می‌کنید نباید سر از ترکیه و پاتایا و... دربیاورند؟ حالا اینترنت که تمام مدخل‌های علمی جهان در آن پیدا می‌شود مدیر ما می‌گوید ۸۰درصدش مستهجن است. الان امتحان کنید و به مدیران ما بگویید یک سفر حج وجود دارد و یک سفر به آمریکا، ببینید کدامش را انتخاب می‌کنند.

  •  مثل برخی چهره‌های سینمایی و تلویزیونی که گاهی فیلم‌ها و عکس‌هایشان در خارج از کشور منتشر می‌شود.

 امثال افراد کارگران فصلی کانادا و آمریکا ‌هستند. اینجا فریاد «ایران ایران» سرمی‌دهند، اما برای فرزندان خودشان، تابعیت ایرانی نمی‌خواهند و تابعیت آمریکا و کانادا برایشان مهم است.

  • این به این دلیل است که مردم به حاکمان خودشان نگاه می‌کنند؛ مثل عملکرد شهردار قم که هر ۶فرزند ساکن اروپایش را سفیران گویای نظام می‌خواند.

خیر، اینها نکبتی‌ها و زشتی‌های ما هستند. خیلی از آقازاده‌ها تلاش می‌کنند تا در آینده بروند غرب و یک سیتی‌زن خوب برای آنجا باشند، نه برای ایران. اینها برای منافع و امنیت ملی آن کشورها کار می‌کنند، نه ایران.

  • تکلیف مردم عادی چیست؟ تصمیمی که آنها می‌خواهند در مقابل این تفکر و رفتار بگیرند، چیست؟

زندگی مردم، واقعی‌ است. شعور عمومی با ایدئولوژی نیست. مردم می‌دانند چه خبر است؛ از این جهت من نگرانی ندارم.

  • قبل‌ها عده‌ای می‌رفتند، مشاهده می‌کردند، بازمی‌گشتند و برای بقیه تعریف می‌کردند اما حالا دیگر این واسطه‌ها و راوی‌ها از بین رفته‌اند. خودشان می‌توانند بروند و ببینند.

دوره خاطره‌نویس‌ها، عکس‌بیاورها یا کسانی که مثل زمان قاجار به ‌صورت افسانه‌ای از غرب صحبت می‌کردند، دیگر تمام شده. الان مردم می‌دانند چقدر پول باید دربیاورند و کجا بروند و چه کار کنند.

  • و حریم امن کسانی که قبلا می‌گفتند غرب بد است و الان همه بچه‌هایشان را فرستاده‌اند غرب هم از بین رفته است.

دقیقا. شهردار قم ۶تا بچه‌اش در غرب است؛ حالا او می‌خواهد دلش برای قم بسوزد و آنجا را بسازد؟ یا می‌خواهد این شهر را غربی بسازد؟ اینها سؤال است و سؤالات جدی‌ای هم هست. حالا جدا از مسئولان، بسیاری از آقایان هم در اروپا دفتر تاسیس کرده‌اند. درباره این مسائل باید با مردم حرف زد. نباید مردم را بدبین کنیم به‌خودمان. اگر درمان در انگلیس برای فلان روحانی خوب است خب، کاری کنیم همه بروند آنجا درمان شوند.

اگر نمی‌توانیم این کار را بکنیم خب، به فلان مسئول بگوییم اینجا بمان و درمان شو! من قبلا هم گفتم قصه، قصه شوروی و خوروچف است؛ موشک‌های اتمی‌، طرف آمریکا و نوشابه کوکاکولا در دست‌شان است. بعد هم که بخواهند مانند گورباچف از غربگرایی دربیایند، شدیداً فروپاشی می‌کنند و بعد از آن هم کسی مثل پوتین به قدرت می‌رسد و جامعه گرفتار سازمان‌های امنیتی می‌شود. فراموش نکنید دختر استالین به آمریکا پناهنده شد. من حرفم این است کاری نکنیم که مردم را در مرحله فحش‌دادن به غرب نگه داریم و خودمان عاشق غرب شویم.

ما با عملکردمان یک تونل باد ساخته‌ایم که در آن، همه عاشق رفتن به سمت غرب‌ هستند. بهترین مغزها از اینجا می‌روند. آنهایی هم که در شرکت‌های دانش‌بنیان مانده‌اند دارند خودشان را آماده می‌کنند برای مهاجرت به غرب. اینجا با مهارت و تجربه‌ و پولی که کسب می‌کنند، روزی می‌روند و اطلاعات ما را هم می‌برند

کد خبر 453036

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha