از این حرف و حدیثها که بگذریم بحثهای کلیتر درخصوص نحوه از سرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا و تحلیلهای مرتبط با نتایج و دستاوردهای احتمالی این سفر از منظر تأثیر آن بر آینده روابط تنشآلود ایران و آمریکا نیز این روزها از عناوین مهم محافل خبری و تحلیلی دنیاست. اگر چه برخی همچنان خوشبینانه به گمانهزنی درخصوص چنین مذاکرات مستقیم یا دیداری در سطح مقامات دوکشور در آینده میپردازند یا حداقل آن را دور از تصور نمیدانند، اما بهنظر نگارنده چنین احتمالی بسیار بعید بهنظر میرسد.
در حقیقت رد چنین فرضیهای را میتوان در حوزههای نظری، نظامی و تحولات میدانی و منطقهای، اقتصادی و دیپلماتیک بررسی کرد. در حوزه نظری و ایدئولوژیک، بیشک اساسیترین و عامترین دلیل برای رد احتمال چنین دیدارها یا مذاکره مستقیم میان دو دولت، اصول اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که بر مبنای مقابله با استکبار جهانی بهعنوان جبهه ظلم و همچنین دفاع از مظلوم، بنیان نهاده شده است؛ اصولی که در حقیقت بخشی بنیادی از ماهیت نظام را تشکیل میدهد و دهنکجی به آن بهمعنای نادیده گرفتن این بنیانها و از دست دادن بخش بسیار مهمی از حامیان داخلی نظام و دیگر گروههای مقاومت خارجی حامی آن است.
آنچه امروز بهعنوان جبهه مقاومت در منطقه شکل گرفته است و روزبهروز بر قدرت آن در عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلسطین افزوده میشود، ملهم از همین اصل اساسی جمهوری اسلامی و رویکرد آن در مقابله با قدرتهای زورگوی بینالمللی و در راس آن ایالات متحده آمریکا و متحدان منطقهای آن است. علاوه بر این، در شرایط فعلی که شخصی با مختصات اخلاقی و رفتاری ترامپ بر مسند قدرت است جایی برای آوردن هیچگونه تبصرهای در این دیدگاه اساسی نیست. اما بخش مهم دیگری از شواهدی که میتوان با استناد به آن به رد چنین احتمالی پرداخت در عرصه تحولات نظامی، میدانی و منطقهای (استراتژیک) است.
شاید تا چندماه گذشته که فشارهای دولت آمریکا بر ایران به نهایت رسیده و حتی احتمال حمله نظامی نیز بسیار قوت گرفته بود، نظرها به سمت مذاکره احتمالی میرفت اما با عبور از آن فشارهای حداکثری و افول تنشها، دست ایران برای امتیازگیری و ادامه سیاست «مقاومت فعال» بازتر شده است. بهنظر نگارنده، زدن پهپاد آمریکا در اوج فشارها، پیامی را به آن کشور مخابره کرد که نقطه عطفی در کاهش این تنشها بود. محتوای این پیام در حقیقت پافشاری جمهوری اسلامی ایران بر موضع خود در قبال آمریکاست. عدمپاسخگویی و واکنش درخور آمریکا در جایگاه قدرت برتر جهان، در قبال این حرکت ایران جنبهای دیگر از این پیام را به آن دسته از دولتهای منطقه که بهنوعی در زمین آمریکا بازی میکنند و به پشت گرمی او با ایران مقابله میکنند، مخابره کرد که محتوای آن ناامیدی از عملیشدن خطونشانهای آمریکا در قبال ایران است.
از سوی دیگر توان موشکی و همچنین قدرتگیری روز افزون جبهه مقاومت و گروههای نیابتی ایران در منطقه و پیروزی آنها در میدانهای نبرد از جمله در سوریه و یمن، موضع فعلی ایران در قبال آمریکا را مستحکمتر کرده است. با خروج سوریه از چنگال تروریستها و پیروزی ایران در جنگهای نیابتی با آمریکا و متحدانش در این کشور، در جنگ یمن نیز شاهد موفقیتهای نظامی انصارالله و در نتیجه تحولاتی مثبت در راستای اهداف ایران در منطقه هستیم. امروز عربستان پس از ۴سال جنگ خونبار علیه یمنیها نهتنها به هیچیک از اهداف خود نرسیده بلکه اختلافش با متحدان خود ازجمله امارات بالا گرفته است و از سوی دیگر با در تیررس قرار گرفتن شهرها و مراکز حساس نظامی و صنعتی عربستان سعودی، شاهد حملات جدی و دقیق یمنیها به این مراکز و تاسیسات هستیم که بهتدریج میتواند معادلات نبرد را به سمت شکست عربستان و پیروزی انصارالله تغییر دهد. نمونه مهم آن حمله پهپادی اخیر یمن به ۲پالایشگاه بزرگ نفتی عربستان است.
از سوی دیگر، عراق بهعنوان متحد پروپا قرص ایران به هیچوجه اراده یا توان جدایی از سیاستهای ایران در منطقه را ندارد و برخلاف برخی ادعاها و فضاسازیهای رسانهای همچنان پای ثابت ایران در منطقه است. از حشدالشعبی که هم که بگذریم، گروههای سیاسی منتقد حضور ایران در عراق در انتخابات اخیر این کشور مانند جریان صدر نیز حاضر به کنار گذاشتن آن از عرصه سیاسی خود نیستند. حضور مقتدی صدر در کنار رهبر انقلاب در مراسم دهه محرم امسال در تهران خود مهر تأییدی بر این مدعاست. از سوی دیگر دولت اقلیم کردستان نیز دارای روابطی استراتژیک و دیرینه با جمهوری اسلامی ایران است.
در لبنان همچنان بر قدرت مقابله حزبالله در مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی افزوده میشود و پشتیبانی مستقیم خود از ایران در هر درگیری نظامی احتمالی را صراحتا اعلام میدارد. در حوزه دیپلماتیک نیز تحولاتی رخ داده است که موضع ایران در قبال آمریکا را مستحکمتر کرده است. شاید مهمترین تلاش هفتههای اخیر وزیر خارجه و دستگاه دیپلماسی کشورمان اخلال در گروه موسوم به «گروه ب» بوده است. اخراج جان بولتون از کاخسفید بهعنوان جنگطلبترین عضو کابینه توسط دونالد ترامپ یکی از مهمترین دستاوردهای غیرمستقیم چنین رویکردی است.
در حقیقت یکی از خواستههای ایران که بهصورت غیرمستقیم به گوش آمریکایی ها میرسید و آن را از لوازم هر گفتوگویی میدانستند کنار گذاشتن جنگطلبها و سیاست جنگطلبانهای بود که در راس آن جان بولتون قرار داشت. نزدیک شدن ایران به امارات متحده عربی، قطر و کویت و در نتیجه انشقاقی که در ائتلاف سعودی در جنگ یمن بین این کشورها و عربستان رخ داده است نیز دستاورد مهمی در عرصه دیپلماسی است که البته نیاز به توجه جدیتر دارد. همچنین انتخابات آینده اسرائیل اگر با شکست بنیامین نتانیاهو همراه شود، میتواند یک خوششانسی بزرگ و به منزله انهدام کامل «گروه ب» باشد که تأثیر چشمگیری در تحولات روابط ایران و آمریکا و کاهش فشارها ایفا خواهد کرد. سیاست حسابشده ایران در کاهش تعهدات برجامی جنبهای دیگر از پیشرویهای دیپلماتیک ایران در مقابل فشارهای آمریکاست؛
بهگونهای که امروز دونالد ترامپ خواهان بازگشت ایران به تعهدات برجامی است که خود از آن خارج شده و موافقت ضمنی خود را با پیشنهاد فرانسه مبنی بر راهاندازی خط اعتباری ۱۵میلیارد دلاری اروپا و کاهش برخی تحریمهای نفتی ایران برای از سرگیری مذاکرات، تا حدودی اعلام داشته است. در عرصه اقتصادی با وجود تحریمهای حداکثری آمریکا بر اساس گزارش اخیر بانک جهانی، ایران از بحران اقتصادی عبور کرده و به ثبات نسبی در این حوزه دست پیدا کرده است. از سوی دیگر شاهد افزایش ۳۰درصدی ارزش ریال و کاهش تدریجی قیمت دلار در بازار هستیم. اگر چه اوضاع اقتصادی کشور هنوز نابسامان است و تا رسیدن به بهبود این اوضاع فاصله زیادی داریم اما این تحولات بدان معناست که برخلاف پیشبینی دولت آمریکا از نتایج فاجعهبار این فشارها تا حد رسیدن به دلار ۴۰هزار تومانی، بحران اقتصادی تا حدود زیادی مهار شده و ارزش پول ایران نیز از مرز افول برگشتناپذیر در مقابل ارزهای خارجی فاصله گرفته است.
همه این شواهد حاکی از دست بازتر ایران نسبت به گذشته برای امتیازگیری از دولت آمریکاست و با شکست سیاست فشار حداکثری هر چه به زمان انتخابات ۲۰۲۰نزدیکتر شویم تلاش آمریکا برای نزدیکی به ایران و امتیازدهی بیشتر خواهد شد. بهنظر نگارنده و با توجه به دلایل ذکر شده، بهنظر میرسد ایران همچنان به مقاومت فعال خود ادامه خواهد داد و ضمن رد کردن هرگونه دیدار مستقیم میان مقامات دو کشور، درهای گفتوگوی با واسطه از طریق کشورهای میانجی همچون فرانسه را باز نگه میدارد و ضمن تلاش برای کاهش بخشی از تحریمهای نفتی و بانکی در قبال بازگشت به تعهدات برجامی خود، سیاست «تعهد در مقابل تعهد» بهصورت گامبهگام و زمانبندی شده تا انتخابات پیش روی آمریکا را ادامه خواهد داد.
نظر شما