به گزارش خبرنگار همشهری آنلاین، کورالاین، دختربچه تنهایی است که با پدر و مادر همیشه گرفتارش به خانه تازه نقل مکان میکند. دختر یک دوست تازه پیدا میکند و یک عروسک عجیب با چشمهای دکمهای. او متوجه میشود دریچهای در این خانه تازه هست که با عبور از آن میتواند به یک خانه دیگر برود. خانهای که در آن بر عکس خانه خودشان همه چیز گرم و دوستداشتنی است. پدر و مادر خانه آن سوی دریچه، به اندازه کافی برای او وقت دارند و همه چیز برایش ایدهآل است. از همه چیزهای این طرف دریچه، دنیای کسالتبار و خاکستری زندگی با پدر و مادرش، آن سوی دریچه هم هست ولی با یک تفاوت؛ همه آدمهای آن طرف دریچه به جای چشمشان، دکمه دوختهاند. پدر و مادر آن سوی دریچه، میخواهند دخترک را تغییر دهند و او را برای همیشه آنجا نگه دارند. داستان کورالاین، به واسطه انیمیشنی که در سال ۲۰۰۹ از روی آن ساخته شد، برای ما آشناتر است. کورالاین، رمانی است فانتزی برای کودکان و نوجوانان، اما برای بزرگسالانی هم که به ادبیات فانتزی علاقه دارند، خواندنی است.
گرد ستاره (StarDust) فیلم دیگری است که بر اساس رمانی از نیل گیمن با همین نام در سال ۲۰۰۷ ساخته شده است. این فیلم را متیو وان کارگردانی کرده است و بازیگرانی چون رابرت دنیرو، میشل فایفر، پیتر اوتول و کلر دینز در آن بازی کردهاند. فیلم گرد ستاره تفاوتهایی با رمان آن دارد؛ شخصیتهایی از آن حذف شدهاند و عناصر دیگری به آن اضافه شدهاند تا فضا سینماییتر شود. داستان گرد ستاره، فانتزی و رمانتیک است. روایتی افسانهای است از روستایی کوچک در کنار دیوار بلند سرزمین پادشاهی، که جوانی از آن روستا دلباخته شاهزاده سرزمین آن سوی دیوار میشود و برای رسیدن به او، به دنبال تکهای از یک ستاره دنبالهدار سفری ماجراجویانه را آغاز میکند.
ملکه سفید خوابیده و بیدار نخواهد شد. سایههای سیاه، سراسر سرزمین پادشاهی او را فراگرفتهاند. تعادل میان روشنی و تاریکی از بین رفته و تنها ماسک آینهای است که میتواند همه چیز را رو به راه کند. هلنا، غریبهای از یک سرزمین دیگر، پا به ماجرایی حماسی میگذارد تا پیش از آنکه تاریکی، سرزمین رویا را برای همیشه از بین ببرد، طلسمِ گمشده را پیدا کند. فیلم ماسک آینهای (MirrorMask) محصول سال ۲۰۰۵ یکی دیگر از فیلمهای اقتباس شده از آثار نیل گیمن است. فیلمنامه آن را دیو مککین به همراه نیل گیمن نوشته و خود آن را کارگردانی کرده است.
خدایان امریکایی (American Gods) نیز مجموعهای تلویزیونی بر اساس رمانی به همین نام از نیل گیمن است. این رمان در سال ۲۰۰۱ منتشر و اولین قسمت سریال در سال ۲۰۱۷ از شبکه کابلی استارز پخش شد. قهرمان این سریال مردی به نام شدو مون (Shadow Moon) است که چند روز قبل از اینکه دوره ۳ ساله حبسش در زندان تمام شود، به دلیل کشته شدن همسرش آزاد میشود. فردی به نام چهارشنبه به او پیشنهاد کار میدهد. کسی با ظاهری مرموز که میخواهد شدو مون را به عنوان محافظ خود استخدام کند. او یکی از خدایان قدیمی امریکایی است که قصد دارد باقی خدایان قدیمی را که در زندگیهای روزمره خود غرق شدهاند، علیه خدایان جدید امریکایی چون تکنولوژی و رسانه، متحد کند.
سریال فال نیک (Good Omens) اقتباسی دیگر از رمانهای گیمن است که البته آن را با همکاری تری پرچت نوشته است. نویسندگی فیلمنامه این سریال را خود گیمن انجام میدهد و کارگردان آن داگلاس مکینون است. این سریال دو شخصیت اصلی دارد؛ دو فرشته که یکی نیک و دیگری شر است و این دو رفاقتی دیرینه از روزگار ازل تا امروز- در آستانه آخرالزمان - دارند. این سریال را استدیو آمازون و بیبیسی تولید کردهاند و چند قسمت ابتدایی آن، ۳۱ می سال جاری میلادی و پس از آن به صورت هفتگی پخش شد.
این نویسنده، علاوه بر نوشتن رمان و همکاری در نوشتن فیلمنامههایی بر اساس رمانهایش، فیلمنامههای دیگری هم برای تلویزیون و سینما نوشته است. از جمله آنها، فیلمنامه بئوولف (BeoWulf) است که با همکاری راجر اوری بر اساس شعر حماسی بئوولف از خالقی ناشناس نوشته است. بئوولف، انیمیشنی سهبعدی با کارگردانی رابرت زمکیس است و درونمایهای حماسی دارد.
گیمن در یکی از یادداشتهایش در روزنامه گاردین گفته است: در ۱۳ سالگی، معلم ادبیات من را کناری کشید و گفت تو زیاد میدانی و سوالها را جواب میدهی. اینجوری به شخصیتی منفور تبدیل میشوی. سرت به کار خودت باشد و شبیه بقیه باش. ۵ سال تلاش کردم که در کارهایی که مهارت دارم خوب نباشم و شبیه دیگران شوم. توصیه خیلی بدی بود. هرگز درگیر کمرنگ بودن نباشید. سرتان را بالا بگیرید. ممکن است بهتان شلیک کنند، شاید هم نکنند.
اقیانوس انتهای جاده، ج مثل جادو، حقیقت غاری است در کوههای سیاه، خوشبختانه شیر، دود و آینهها، گرگهای توی دیوار، کتاب گورستان و کارولاین، از جمله آثار گیمن هستند که به فارسی ترجمه شدهاند. آثار گیمن در بازه متنوعی از داستان کوتاه، رمان، رمان گرافیکی و کتابهای کمیک است. او همچنین دستی هم در خلق آثار صوتی و تصویری دارد و مدتی هم سردبیر مجله کمیک ابدیهای مارول بوده است. آثار او را اغلب در ژانرهای فانتزی، ترسناک، علمی-تخیلی، فانتزی سیاه و کمدی دستهبندی میکنند. آثار گیمن تاکنون برنده جایزههای بسیاری شدهاند. مدال نیوبری، مدال کارنگی، ۴ جایزه هوگو، جایزه دنیای فانتزی و ۴ جایزه برام استوکر از جمله این جایزهها هستند.
- رقابت غولهای ادبیات جهان برای بردن نوبل جایگزین
- داستاننویسی شبیه یک موزاییک رنگی است
- ماجرای نوجوانی که باید بین ترس و مرگ یکی را انتخاب کند
نیل گیمن سال گذشته در مقالهای در روزنامه گاردین در باب اهمیت کتابخانه نوشت: من به عنوان نویسنده شناخته شدهام، اما خودم را بیشتر خواننده کتابها میدانم. ما باید بخوانیم، چون وقتی چیزی میخوانیم جهان تغییر میکند. چیزی به نام کتاب بد برای کودکان وجود ندارد. این ایده، چرند و فضلفروشانه است. کودکان کتاب میخوانند و آنچه را که دوست دارند پیدا میکنند و خودشان پلهپله از نردبان خواندن بالا میروند. داستان خواندن، تخیل و همدلی را تقویت میکند و وقتی خواندن داستان را تمام کردید، میروید تا چیزی را در جهان عوض کنید. کوسهها خیلی پیرند. آنها پیش از دایناسورها بودهاند و دلیل اینکه هنوز هستند این است که کوسهها در کوسه بودن بهتر از هر چیز دیگر بودن هستند. کتابهای کاغذی هم میمانند. آنها در کتاب بودن، خوبند و همیشه جایی برای آنها خواهد بود. کتابخانه یک مکان امن است، جایی است برای پناه بردن از دنیای بیرون، جایی است که کتابدارها در آن هستند. ما نیاز داریم که به کودکانمان آموزش دهیم که بخوانند و از آن لذت ببرند. ما به کتابدارها و شهروندان باسواد نیاز داریم.
ناشرانی چون افق، کتاب پنجره، کتابسرای تندیس، افراز، مرکز و پیدایش تا کنون آثاری از گیمن را منتشر کردهاند. در سالهای اخیر هم نشر پریان تعدادی از رمانهای گیمن را با ترجمه فرزاد فربد منتشر کرده است.
نظر شما