چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۸۶ - ۱۲:۴۰
۰ نفر

حسین قدیانی: ما یک دوستی داریم حشمت نام، که زمان مرحوم مصدق برای راه‌اندازی چند سد در کشور دوست و برادر، بورکینافاسو به این کشور سفر کرد.

منتهای مراتب چون این دوست ما خیلی خوش‌مشرب است، بعد از احداث سد، بورکینافاسویی‌ها پای‌شان را در یک کفش کردند که این دوست ما را در کشورشان نگه دارند و بدین ترتیب دوست ما در بورکینافاسو ماندگار شد تا این که دیروز ملتفت شدیم آقا حشمت بالاخره به ایران برگشته و این آخر عمری می‌خواهد تجربیات خودش را در اختیار نسل جوان قرار دهد. خواننده‌ای که شما باشید دیروز رفتیم تا آقاحشمت را ببینیم.

آقاحشمت تا چشمش به من خورد با اشاره به تبلیغات روی در و دیوار شهر پرسید: این شعارها برای چیه؟ گفتم: تبلیغات نامزدها برای ورود به مجلسه؛ اما حشمت باورش نشد و در بخش دیگری از سخنانش گفت: محاله! وی ضمن توجه دادن من به محتوای تبلیغات و بی‌ربطی آن به وظایف اصلی نمایندگان اظهار داشت: مگه ممکنه؟ ایشان در ادامه بنده را خالی‌بند نامید و خاطرنشان کرد: ما خودمون ذغال فروشیم...! من هم که دیدم حشمت‌خان هیچ رقم قبول نمی‌کند این شعارها، شعارهای انتخاباتی احزاب است (خداییش هم حق داشت) به ماست‌مالی کردن قضیه پرداختم. مشروح حرف‌های من به حشمت بدین شرح است:

 ببین حشمت‌جان! اون شعار "همراه شو عزیز، کاین درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمی‌شود"، برای زن و مرداییه که مشکل دارن و بچه‌دار نمی‌شن و باید همدیگه رو به دکتر رفتن و آزمایش دادن تشویق کنن تا بچه‌شون بشه!

اون شعار "از همین خاک، جهان دگری باید ساخت"، مال انجمن مهندسین بدون مرزه!
اون شعار "بهتر انتخاب کنیم تا بهتر زندگی کنیم"، مال یه NGOست که در زمینه همسریابی فعالیت می‌کنه!

اون شعار "پروا مکن بشتاب، همت چاره‌ساز است"، مال یه گروهیه که به خاطر شتاب، آخرش هم نتونست همت کنه و برای وحدت بین خودش چاره‌سازی کنه.

اون شعار "چو ایران نباشد تن من مباد"، مال ابوالقاسم فردوسیه، این شعار استثنائا یه شعار انتخاباتیه، منتها یه همچین اسمی تو هیچ لیستی دیده نشده، شاید صلاحیت این نامزد توسط شورای نگهبان رد شده باشه!

کد خبر 46338

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز