«نسیم بهاری» فارغالتحصیل گرافیک به سفارش یکی از دوستان شاعرش تصویرگری نقشه تهران را براساس مصرع «رفت و تهران مینگذاری شد» آغاز کرد. نقشهای که محدوده میدان تجریش را دربرمیگیرد؛ جایی که برای همه پایتختنشینان پر از خاطره است. بهاری هم به دلیل علاقهاش به محله تجریش و حال خوش بازار تجریش، این محدوده را برای تصویرگری انتخاب کرد. چنارهای سرسبز خیابان ولیعصر(عج)، جای خالی درختان چنار قطع شده، سینما آستارا، کافهها و رستورانها، امامزاده صالح(ع) و بازار تجریش با حال و هوای خاصش در این نقشه مخاطب را جذب میکند. او نقشه محله انقلاب را تهیه کرده و مشغول تصویرگری محله سپهبد قرنی(فیشرآباد سابق) است. نسیم خانم ۳۲ ساله نقشه تهران را پر از ایده میداند. تهران را شهری پویا و رنگی میبیند و معتقد است که دیدن زیباییهای تهران در دل آلودگی هوا و ترافیک ما را به زندگی در این شهر دلگرم میکند.
تصویرگری نقشه تهران را با محدوده میدان تجریش آغاز کردید. به انتخاب خودتان سراغ این محله رفتید یا اجباری در کار بود؟
این نقشه را به سفارش یکی از دوستان شاعرم تصویرگری کردم. او برای مصرع «رفت و تهران مینگذاری شد» تصویرگری میخواست. از آنجا که من خیلی محله تجریش را دوست دارم و با آن خاطره دارم، تجریش را انتخاب کردم. این نقشه خیلی دیده شد و بعد از آن پروژههای دیگری به من سفارش دادند.
این نقشه جزئیاتی مثل کوچهها و خیابانهای اطراف و اماکنی مثل امامزاده، سینما و کافهها را دربردارد. شیوه کارتان برای ثبت جزئیات چگونه است؟
برای تصویرگری نقشه تجریش، گوگلمپ را باز کردم و جانمایی خیابانها و کوچهها را انجام دادم. جزئیات را با کمک خاطرات خودم از تجریش بداهه تصویرگری کردم. اطلاعات شهری و اسم و جانمایی کوچهها و خیابانها و میدانها و اماکنی که بیشتر ما با آن خاطره داریم مثل سینما و کافه و امامزاده، دقیق است. بقیه کار بداهه است و تصمیم قبلی نداشتم. مدون بودن نقشه به من آرامش میدهد و هول نمیشوم که حالا باید چه کنم. اسکلت کار مشخص است و به من چهارچوب میدهد.
این نقشهها باعث میشود که تهران را متفاوت از آنچه تاکنون روی نقشه دیدهایم ببینیم. به نظرتان پیادهروی و محلهگردی برای ثبت دقیق جزئیات چقدر ضروری است؟
فقط برای نقشه تجریش بداهه کار کردم. برای نقشههای بعدی شیوه کار تفاوت داشت. برای نقشههای بعدی مثل محله سپهبد قرنی (فیشرآباد سابق) یا خیابان انقلاب باز هم مرحله اول مراجعه به گوگلمپ است تا خیابانها را مشخص کنم. بعد نقشه در دست، در خیابانها و کوچهها راه میافتم. نقشه تکتک مغازهها مثل شیرینیفروشیها، ساندویچیها، رستورانها، شرکتها و ادارههای مختلف را میبینم و عکس میگیرم. به این طریق جزئیات را پیدا میکنم. تحقیقات میدانی دارم و باید جزئیات را ببینم. اینترنت، کار را راحت کرده ولی لذت کار را به این میدانم که خودم پیادهروی و تهرانگردی کنم تا برداشت و حس خودم را روی نقشه منعکس کنم. نقشه قابلیت خاص تصویرگری و خیلی جای کار دارد. نقشه دریایی از ایده است و نیازی نیست به آن فکر کنم. ارتباطم با نقشه خیلی دوستانه است. وقتی به نقشه نگاه میکنم به نظرم پر از تصویر و ایده است.
به خاطراتتان از محله تجریش برگردیم؛ خاطراتی که باعث شد نقشه تجریش را بداهه کار کنید.
تجریش خیلی دوستداشتنی است. بازار تجریش مثل بازار بزرگ تهران است که نه فقط برای خرید بلکه برای دیدن جنبوجوش مردم و حال خوب آن محیط به آنجا میروم. حتماً شبهای عید به محله تجریش میروم و لذت میبرم. البته پویایی شبعید همیشه در این محله جاری است.
نقشهای که شما از تهران به تصویر میکشید پر از رنگ و جذابیت و در واقع با این روزهای تهران بسیار متفاوت است. این تصویر از تهران، ایدهآل ذهنی شماست؟
هم تهران ایدهآل من اینگونه است و هم برعکس بسیاری از شهروندان، تهران را سیاه و خاکستری نمیبینم. تهران خیلی شهر پویایی است. هرچقدر از کاستیهایی مثل ترافیک و آلودگی هوا یا اتفاقات ناخوشایندی مثل آپارتماننشینی و تخریب باغها بگوییم باز هم من هر وقت به خیابان ولیعصر(عج) قدم میگذارم حال خوبی پیدا میکنم. چون اصالت دارد. تهران شهر رویایی من است. مثل استانبول زیبا، مثل نیویورک پر شور و هیجان و مثل توکیو پر از تکنولوژی است. تهران به معنای واقعی پایتخت است. تمام این سیاهیها و ناکامیها و تلخیهای توسعه شهرنشینی باز هم نتوانسته چهره تهران را برای من خدشهدار کند. حال نه چندان خوب من با قدم زدن در بازار تجریش یا راسته کتابفروشیهای انقلاب خوش میشود. تهران برای من خانه است.
کمی که در نقشه محله تجریش دقت کنیم خیابان ولیعصر(عج) با نمادهای مختلفی از جمله چنارهای تقریباً یکی در میان قطع شده یا چشمهای اشکبار در کافهها مشخص میشود.
چنارهای خیابان ولیعصر(عج) خیلی عجیب است؛ زیبایی خاص و منحصربهفردی دارد. شهروند تهرانی سراغ ندارم که خیابان ولیعصر(عج) را از تجریش پیاده طی نکرده باشد. در این مسیر ۱۷ کیلومتری، تنوع رنگ و فرهنگ و سبک زندگی شهروندان تهرانی را میبینیم. خیابان ولیعصر(عج) پر از تجربههای تلخ و شیرین برای تهرانیهاست. تهران، تجریش و خیابان ولیعصر(عج) را بهطور ویژه دوست دارم. به نظر من میدان تجریش جایی است که همه چیزهای خوب به هم میرسند. چشمهای اشکبار هم در نقشه هست. یک روز شما غمگین هستید و در خیابانها راه میروید. شهر که غمگین نیست. شهر حیات و پویایی خود را دارد. زندگی در شهر در جریان است و حتی به شما کمک میکند تا حالتان خوب شود و با غمتان کنار بیایید. تهران از حرکت و حیات نمیافتد و همین موضوع برای من بسیار جذاب است.
پس شما را باید جزء معدود افرادی دانست که تهران را رنگی میبینند؟
به نگاه آدمها بستگی دارد. خوب است در جایی که بیشتر شهروندان رنگ خاکستری میبینند، نوری پیدا کنیم و رنگها را ببینیم. من هم میتوانم نقدهای بزرگ و زیادی از تهران بیان کنم ولی این کار راحت و بینتیجهای است. بدیهای تهران را پذیرفتهام و خوبیهایش را دوست دارم. تهران با شلوغیها، با ماشینها، با سروصدایش و با آدمهایش تهران است. تهران پر از سوژه و حرف است. به تعداد تک تک شهروندان ایده وجود دارد.
دیدن این نقشه از محله خاطرهانگیز تجریش باعث میشود برای لحظاتی هم شده حالمان خوب شود. برای اینکه به تولید انبوه برسد چه برنامهای دارید؟
هنوز به تولید انبوه نرسیده است. چون باید بیشتر و بهتر روی آن کار کنم. نمیخواهم فقط کارت پستال باشد. باید بیش از یک تصویر باشد. اطلاعات مفید باید به مخاطب داده شود تا اثری ماندگار شود. اگر داستان شهرمان را بدانیم برای ما جذابتر میشود. نقشه تهران از آن کارهایی است که هم برای بچهها جذاب است و هم بزرگسالان. کارم را با تصویرگری کتاب کودک آغاز کردهام. یکی از دغدغههای من این است که کارهایم مفید باشد. قصد دارم تصویرگری نقشه تهران را ادامه بدهم. قطعاً یک نقشه معمولی نخواهد بود؛ نقشهای با تاریخچهای از تهران است.
کارنامه نسیم بهاری در یک نگاه
نسیم بهاری بهعنوان تصویرگر از سال ۱۳۸۵ تاکنون در حوزه کودکان و نوجوانان با مجلههای مختلفی از جمله همشهری بچهها، رشد کودک، سروش کودکان، شاهد کودک، نبات، قلک، پوپک و سنجاقک همکاری داشته است. همکاری با آژانسهای تبلیغاتی در حوزه برندینگ، طراحی برد گیم تصویرسازی و نقاشی دیوارهای باغ کتاب تهران، خیابان خالد اسلامبولی و شهرک آزادی نیز از جمله فعالیتهای اوست.
تهران دوستداشتنی را بشناسیم
وقتی مردم شهری را دوست داشته و برای آن ارزش قائل باشند میتوانند از آن در مقابل تمام تخریبها دفاع و محافظت کنند. وقتی باغهای تهران را بشناسیم از نبود درختهایش باخبریم و واکنش نشان میدهیم. اگر میدان حسنآباد را دوست داشته باشیم پیگیر ساخت آن بعد از آتشسوزی هستیم. برای اینکه شهری را دوست داشته باشیم باید تاریخ آن را بشناسیم. وقتی هنوز تهران را ندیدهایم و نمیشناسیم چرا باید به دنبال دیدن شهرهای کشورهای دیگر باشیم. اگر متولد تهرانیم اول باید تهران را خوب بشناسیم. اول برای دیدن کاخهای سعدآباد و گلستان هیجان داشته باشیم بعد برای دیدن دیوار چین.
نظر شما