در پی ملاقات ماه گذشته پرویز مشرف، رئیسجمهوری پاکستان و ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، تحلیلگران احتمال میدهند که واسطه این ملاقات همپیمان نزدیک اسرائیل، سناتور جوزف لیبرمن، باشد که اوایل ژانویه از پاکستان دیدار کرد.
این نماینده دموکرات کنگره آمریکا اخیرا از تصمیم خود برای حمایت از جان مککین، نامزد جمهوریخواه ریاستجمهوری، خبر داده است.
پاکستان و اسرائیل دلایل زیادی برای ارتقای سطح تعاملات فیمابین دارند. یکی از این دلایل را میتوان در دیدارهای جداگانه لیبرمن با فرمانده ارتش و رئیس سازمان اطلاعات پاکستان سراغ گرفت، که طی آن وی توانمندی آن سازمان در تأمین امنیت زرادخانه هستهای آن کشور را ستود و آن نهاد نیز اطلاعات مفصلی در این زمینه در اختیار وی نهاد.
دیدار اخیر ژنرال پرویز مشرف رئیسجمهوری پاکستان با ایهود باراک که بدون پوشش خبری گسترده برگزار شد، گمانهزنیهای بسیاری را به همراه داشت. پاکستان برای این دیدار دلایل روشنی دارد.
اسلامآباد از تبلیغات رسانهای هماهنگ هفتههای اخیر در مورد احتمال دستیابی شبه نظامیان و اسلامگرایان به زرادخانه هستهای آن کشور به خشم آمده و این جنجالها را بیاساس و تلاشی آشکار به منظور باجخواهی از پاکستان تلقی میکند.
با این همه پاکستان لازم دیده احتمال حمله به تاسیسات هستهایاش را در محاسبات خود بگنجاند. برخی مقامات پیشین دولت هند به همکاری نزدیک دهلی با اسرائیل در تدوین طرحهای گوناگون برای حمله به این تاسیسات اذعان کردهاند. البته در شرایط کنونی که هر سه این کشورها مجهز به سلاح هستهایاند تصور وقوع چنین اتفاقی وجود ندارد، اما به هر حال نیروهای مسلح پاکستان موظفاند آمادگی رویارویی با بدترین پیشامدهای ممکن را داشته باشند.
بر اساس این دلایل، اسلامآباد تصمیم گرفته به منظور جلوگیری از بروز سوءتفاهم در این زمینهها با اسراییل وارد گفتوگوی صریح شود و درواقع ملاقات مشرف با باراک را میتوان یک اعتمادسازی بهموقع توصیف کرد.
اما این تنها بخشی از کل ماجراست. این اتفاق از آشفتگی ژئوپولیتیکِ روبهگسترش منطقه جنوب آسیا حکایت دارد.
بخش عمده این آشفتگی ناشی از تاکیدهای غرب بر بیم از شبه نظامیان و تروریسم در منطقه، امنیت تسلیحات هستهای پاکستان، یا احتمال بروز هرجومرج کامل در آن کشور بر اثر مشکلات سیاسی جاری است. اما عوامل بیثباتی موجود عمیقتر از اینهاست.
آنچه پیداست در آینده نزدیک قدرتهای منطقه دست به یک رشته تحرکات سیاسی گسترده خواهند زد. میتوان گفت افزایش تنشها در مناطق اطراف پاکستان علاوه بر دلالت بر این تحرکات ژئوپولیتیک، ریشه در ویژگیهای ذاتی این منطقه دارد.
نبود دموکراسی، ترورهای سیاسی، رهبران بیکفایت، سوءمدیریت، فساد، فاصله بین دولتها و ملتها، فقر و نابرابری اقتصادی، و حضور شبه نظامیان از خصوصیات مشترک تمامی کشورهای منطقه جنوب آسیا به شمار میروند و پاکستان نیز از این قاعده مستثنا نیست.
مهمترین جنبه این آشفتگی ژئوپولیتیک به گسترش سریع روابط راهبردی هند و آمریکا بر میگردد و اتحاد این دو کشور موجب بروز تحولی وسیع در صفآرایی قدرتهای منطقه بهویژه پاکستان شده است.
یک مفسر برجسته خبرگزاری رسمی روسیه اخیرا در این باره گفت «هند به کمک قدرتهای بزرگ تا آنجا در زمینههای تسلیحاتی پیش رفته که گستره منافع ملی آن کشور از خلیج فارس تا مجمعالجزایر مالاکا را در بر میگیرد. اسلامآباد بهحق بر این باور است که آمریکا حاضر است در ازای تلاش هند در جهت مقابله با نفوذ چین و ایران از تبدیل آن کشور به قدرتی جهانی حمایت کند و این در حالی است که پاکستان همچنان مهمترین شریک آمریکا و اروپا در ائتلاف ضدتروریسم منطقه به شمار میرود. پاکستان در این وضعیت چه باید بکند؟ آن کشور نهایت استفاده را از ظرفیتهایش میبرد. در گذشته توان هستهای مهمترین عامل بازدارنده بود اما امروز دیگر این نقش را ندارد و یکی از عوامل این دگرگونی روابط هستهای بسیار نزدیک آمریکا با هند بوده است.»
چندی پیش پاکستان موشک میانبرد شاهین 1 خود را که مجهز به کلاهک هستهای است و تا 700 کیلومتر برد دارد آزمایش کرد که به گفته کارشناسان هندی نسخه تغییریافته موشک چینی ام 9 است و ظاهرا چین در تولید این موشک به پاکستان کمک کرده است.
این دومین آزمایش موشکی پاکستان در 2 ماه و نیم گذشته است. آن کشور در 11 دسامبر موشک بابور خود را که آن نیز تا 700 کیلومتر برد دارد آزمایش کرد. درواقع پاکستان به توافق دوجانبه خود با هند در زمینه جدول زمانی آزمایشهای موشکی پایبند است و از سقف توافقشده در مورد برد موشکها نیز تخطی نکرده است.
از آن سو هند نیز با آنکه خود را هدف تسلیحات هستهای پاکستان میداند در این باره هیاهو نمیکند زیرا این کار ممکن است بیدلیل توجه جامعه جهانی را به این منطقه به عنوان یک «نقطه بحران هستهای» جلب کند، که در واقع چنین نیست، زیرا هند و پاکستان هردو سخت درگیر توسعه قابلیتهای موشکی خود هستند و توافقات دوجانبهای به منظور جلوگیری از بروز پیشامدهای تصادفی در رابطه با تسلیحات هستهای امضا کردهاند.
جالب اینکه گاه حتی به نظر میرسد که توافقی پنهان بین دو کشور در خصوص انجام آزمایشهای موازی وجود دارد، اما بیتردید هند بهتدریج در حال پیشی گرفتن از پاکستان در زمینه صنایع موشکی است.
هند درصدد راهاندازی یک برنامه تسلیحاتی گسترده با همکاری آمریکاست. این کشور اخیرا قراردادی 1 میلیارد دلاری برای خرید 6 فروند هواپیمای سوپر هرکولس از آمریکا امضا کرده و در حال مذاکره با شرکت بوئینگ برای انعقاد قراردادی به مبلغ 2 میلیارد دلار جهت خرید 8 فروند هواپیمای شناساییِ ضدزیردریایی است.
آمریکا بیتردید مشتاق است نقش اصلی را در خریدهای تسلیحاتی هند از سال 2007 تا 2012 که به 30 میلیارد دلار بالغ میشود بازی کند، و هند نیز سخت مایل است ایفاگر نقش محولشده به خود بهعنوان کشوری محوری در راهبرد جهانی آمریکا باشد.
این کشور در نظر دارد در سال 2008 دستکم 5 رزمایش مشترک با آمریکا برگزار کند و برای اولین بار با ناتو نیز رزمایش مشترک خواهد داشت. رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، اواخر فوریه به هند سفر میکند و سفیر آمریکا در هند از تمایل قطعی آمریکا برای انعقاد یک قرارداد همکاری هستهای با هند خبر داده است.
حذف پاکستان از برنامه سفر گیتس به منطقه از شکلگیری معادلات راهبردی جدید در منطقه حکایت دارد. این در حالی است که وی هفته گذشته ضمن تاکید بر لزوم رسیدگی فوری به چالشهای امنیتی بهوجودآمده در پاکستان از آمادگی آمریکا برای کمک به آن کشور در زمینه فراهم کردن آموزشهای بیشتر و اجرای عملیاتهای مشترک خبر داد.
از دیدگاه پاکستان، سیاست موازی آمریکا در قبال هند و پاکستان به معنای تمرکز آمریکا بر نقش ارتش پاکستان بهعنوان یک نیروی مرزی کارآمد، تعلیمدیده و مجهز در مناطق قبیلهای هممرز با افغانستان است. در عین حال و با وجود مقاومت پاکستان، واشنگتن سخت در تلاش است نیروهای خود را در خاک آن کشور مستقر سازد و فعالیتهای اطلاعاتی آمریکا در پاکستان را گسترش بخشد.
در این شرایط پیشبینی میشود پاکستان در زمینه روابط خود با هند درصدد جلب حمایت کشورهای دیگری غیر از چین و آمریکا به منظور تامین تسلیحات مدرن برآید و احتمالا بدین منظور به سمت روسیه گرایش خواهد یافت.
روابط پاکستان و روسیه در آستانه تحولی تاریخی است و تلاشهای مذبوحانه آمریکا برای دلجویی از ازبکستان حاکی از درک گرایش روسیه به سمت افغانستان و پاکستان است. مسکو همچنین میداند که هند برای تحکیم موقعیت خود در سیاستهای منطقهای آمریکا آماده است در روابط قدیمی خود با روسیه و آسیای میانه تجدیدنظر کند.
با رسمیت یافتن روابط هند با ناتو و مشارکت آشکار آن کشور در برنامه دفاع موشکی آمریکا مسیر همکاریهای راهبردی هند و آمریکا بر منافع روسیه تاثیرگذار خواهد بود مگر آنکه دهلی به اصلاح عملکرد خود در این زمینهها بپردازد. اما واشنگتن به هر حال قصد دارد همکاریهای راهبردی خود با هند را در مسیری بیندازد که به کوتاه شدن دست روسیه از منطقه جنوب آسیا بینجامد.
همه اینها بدان معنی است که همکاری راهبردی هند و آمریکا برای پاکستان آخر دنیا نیست و ممکن است یک معادله راهبردی جدید در منطقه بین روسیه، چین و پاکستان به وجود آید.
با توجه به این تحولات در شرایط امنیتی منطقه، پیام مشرف به باراک روشن است؛ اینکه پاکستان بههیچوجه تهدید امنیتی مستقیمی برای اسراییل محسوب نمیشود و پاکستان نیز از آن سو از اسراییل انتظار همکاری متقابل دارد. در رابطه بین دو نظامی که وارد دنیای سیاست شدهاند این توقع زیادی نیست و باراک این را میداند.
www.asiatimes.com
فوریه 2008