مهمترین نقطه امید تیم ما انگیزه بچههایی است که در اردو داریم. تیم ملی جوان شده. این کاری بود که باید انجام میشد. ما از این مرحله وارد سیکل بازیهای جام جهانی میشویم.
مهمترین رقابتی که فوتبال ایرانم در دو سال آینده پیش رو دارد. اسنراتژی ما برای بازی در این مرحله براساس داشتههای مان استفاده از تاکتیک بازی 1_3_2_4 است، یعنی همان ترکیبی که تیم ملی در زمان برانکو از آن استفاده میکرد.
البته این فقط استرتژی بازی ماست چون ترکیب این تیم با آن تیم تغییرات بسیاری داشته بهطور مثال ما در خط حمله، در این لیست، تقریبا تغییرات 100درصدی نسبت به همه اردوهای 2 ساله گذشته داشتهایم و بازیکنان جوانی را فراخواندیم که اولین تجربههایشان را آغاز میکنند.
براساس این تاکتیک ما، خلیلی و خالقی فر، بیشترین ویژگی برای بازی در نوک حمله را دارند، اما در اردو ما 5 فوروارد آماده و با انگیزه داریم که با تعریف وظایفشان در زمین هر کدام از آنها میتوانند برای تیم مؤثر باشند.
شاید یکی از ایراداتی که به تیم ما گرفته میشود، جوانی تیم و بحث هماهنگی باشد. با این وجود تیمهای ملی همیشه مشکل هماهنگی را دارند چون همیشه تیم تنها 3 یا 4 روز پیش از مسابقات جمع میشود و این کمبود زمان باعث میشود که بازیکنان فرصت کافی برای هماهنگی تاکتیکی نداشته باشند.
تیم دایی، اما چون کمی جوانتر شده و شاید تعدادی از بچهها تجربه بازی بینالمللی نداشتهاند، این دلهره را برای کارشناسان بیشتر میکند اما به هر حال ما باید از یک جایی تغییرات را شروع کنیم و این مرحله که بازیها کمی سبکترند، بهترین زمان است. دایی در سایپا هم نشان داده شجاعت ایجاد تغییر را دارد و حالا میخواهد تجربه موفقش در سایپا را در تیم ملی هم تکرار کند.
این یک حرکت ماندگار در تیم ملی میشود. بچهها تجربه خوبی از حضور در لیگ دارند و من به شخصه معتقدم با هدایت دایی و با انگیزه بالایشان میتوانند نقص کمبود بازیهای بینالمللی شان را پر کنند. فکر میکنم در کنار نتیجهگیری باید به آینده نگاه کنیم.
حرکتی که دایی آغاز کرده گامی به سوی فرداست که میتواند ضامن موفقیت آینده تیم ملی در جام جهانی باشد. ما بهزودی باید برای بازیهای مراحل بعد و گامهای بلند بعدی برنامهریزی کنیم و در این راه تیم ملی نیاز به خونی تازه دارد که دایی سعی کرده آن را به کالبد تیم ملی تزریق کند.
آنالیزور تیم ملی*