در این تفسیر آمده است:
سید یوسف رضا گیلانی نخست وزیر منتخب نمایندگان مجلس ملی پاکستان در حضور پرویز مشرف سوگند یاد کرد.[مراسم تحلیف گیلانی برگزار شد]
گیلانی عصر دوشنبه در چهارمین نشست مجلس ملی این کشور از مجموع نماینده حاضر ۳۳۶با ۲۶۴رای موافق و ۴۲رای مخالف و ۳۰رای باطل، به عنوان نخستوزیر انتخابی پاکستان برگزیده شد.[در همین ارتباط]
گیلانی از خانوادههای ملاک ایالت پنجاب پاکستان است که در سال ۲۰۰۵میلادی پس ازگذراندن چهار سال حبس - به اتهام سوء استفاده از اختیاراتش به عنوان رییس مجلس ملی این کشور - آزاد شد.
شهردار مولتان، عضویت در مجلس ملی و ریاست آن ،چهار نوبت تصدی مسئولیت وزارت در دوران نخست وزیر بینظیر بوتو، سروزیری ایالت پنجاب، نایب رییس حزب مردم از دیگر مقامهای سیاسی گیلانی بوده است.
بسیاری از تحلیل گران مسایل پاکستان بر این نکته اتفاق نظر دارند که حضور گیلانی در راس قوه اجرایی این کشور چالشهایی چند وجهی را ایجاد خواهد کرد.
این چالشها بطور قطع ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی پاکستان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نوع رابطه مجلس ملی و دولت گیلانی با مشرف، اختیارات مشرف در برخورد با دولت و مجلس ملی ، تعامل دولت با احزاب مؤتلف در مجلس، تقسیم سمتهای دولتی، مطالبات شاخه نواز حزب مسلم لیگ، مسئله قضات معزول، جهت سیاست خارجی به ویژه مشارکت درجنگ علیه تروریسم و همچنین اوضاع وخیم امنیتی و اقتصادی از جمله مواردی است که میتواند بالقوه چالشهایی جدی را برای دولت جدید این کشور ایجاد خواهد کرد.
در مجموع دولت گیلانی با سه موضوع اساسی در آینده مواجه خواهد بود که هرکدام از آنها میتواند به چالشی جدی برای پاکستان تبدیل شود.
.۱مسئله قضات معزول دیوان عالی
به نظر میرسد راهبرد دولت جدید پاکستان براحیای قوه قضاییه این کشور استوار شده باشد.
دستور گیلانی در چهارمین نشست مجلس ملی مبنی بر آزادی قضات، نشان داد که وی مصمم است موضوع احیای قضات معزول را تا انتها پیگیری نماید و حاضر نیست عقب نشینی کند.[سابقه موضوع]
هرچند پیگیری این موضوع از سوی دو حزب پیروز انتخابات یعنی حزب مردم و شاخه نواز مسلم لیگ بیشتر جنبه تاکتیکی دارد تا راهبردی.
به عبارتی پیگیری آزادی چوهدری افتخار محمد رئیس معزول دیوان عالی و سایر قضات برکنار شده از سوی این دو حزب، بیشتر جهت فشار بر مشرف انجام می شود.
ضمن آنکه آزادی فوری این قضات به معنای بازگشت فوری آنها نیست، چرا که بازگشت به مشاغل قبلی این عده از قضات، مستلزم طی کردن فرایندی پیچیدهای است.
مشرف نیز تاکنون مقاومت و یا واکنش جدی در مقابل مواضع گیلانی و احزاب مردم و شاخه نواز مسلم لیگ اتخاذ نکرده و همانطور که بارها گفته با دولت جدید همکاری کاملی خواهد داشت.
درمجموع میتوان گفت که هدف تاکتیکی دولت جدید درباره قضات، تضعیف نماد قدرت مشرف در پاکستان است.
.۲توازن قدرت
موضوع دیگری که گیلانی با آن مواجه است، ایجاد توازن در ساختار قدرت در پاکستان است.
از سال ۱۹۹۹میلادی و همزمان با کودتای مشرف، وی تغییراتی در قانون اساسی ۱۹۷۳میلادی ایجاد کرد که اختیارات مقام ریاست جمهوری را افزایش داد.
از جمله این اختیارات ، قدرت انحلال پارلمان و برکناری نخست وزیری است که هم اکنون به چالشی جدید بین وی و مخالفینش تبدیل شده است.
بر مبنای تغییرات انجام شده در قانون اساسی پاکستان ،گیلانی هم اکنون دارای قدرت چندانی نیست و برعکس رییس جمهوری قدرت بیشتری را برای اعمال قدرت در اختیار دارد.
گیلانی باید چند اصلاحیه در قانون اساسی پاکستان صورت بدهد تا بواسطه آن اختیارات نخست وزیر اندکی افزایش یابد.
اصلاح قانون اساسی به ویژه اصلاح متمم B - 2ماده پنجاه و هشت که بر اساس آن قدرت انحلال پارلمان را به رییس جمهور واگذار کرده، از اولویتهای مجلس ملی و گیلانی است.
انجام این اصلاحیه، میتواند به شدت قدرت رییس جمهوری پاکستان را کاهش دهد، تغییری که به گفته بسیاری ازتحلیل گران مسایل پاکستان ، بعد ازآزادی قضات بازداشت شده، ضربه دوم به مشرف محسوب میشود، ضربهای که شاید به استعفای وی منجر شود.
در صورتی که مشرف به این نتیجه برسد که با کاهش اختیارات خود، براحتی به عنوان ابزار در اختیار دشمنان قسم خورده خود قرار میگیرد،بعید است تحمل چنین حقارتی را داشته باشد.
نقش ارتش نیز در معادله قدرت موجود در پاکستان قابل توجه است.
بدنه ارتش پاکستان هم اکنون به شاخه نواز حزب مسلم لیگ و حزب مردم گرایش بیشتری دارد و این گرایش در تغییرات جدید فرماندهان نظامی در ایالت پنجاب و ردههای امنیتی ارتش به خوبی مشهود است.
گرایشهای ردههای بالای ارتش به مشرف بهطور قطع به دخالت در امور سیاسی پاکستان و مسایل حاشیهای این کشور منجر نخواهد شد.
.۳جنگ علیه تروریسم
دولت ائتلافی پاکستان مایل است سیاست جنگ علیه تروریسم دچار تغییراتی شود نواز شریف روز سه شنبه در دیدار با جان نگروپونته قائم مقام و ریچارد بوچر معاون وزیر امور خارجه آمریکا تصریح کرده که پاکستان در جنگ علیه تروریسم جدی است، اما بر اساس تعریف و منافع خود در این جنگ مشارکت خواهد داشت.
وی تاکید کرده که ما میخواهیم درهر گوشهای از جهان از جمله پاکستان صلح را شاهد باشیم ، ما نمیخواهیم به منظور برقراری صلح برای دیگران ، پاکستان به خانه مرگ بدل شود.
به نظر میرسد سفر این دو مقام آمریکایی به اسلام آباد در راستا اطمینان یافتن از نقش پاکستان در جنگ عیله ترروریسم ، انجام شده باشد، هرچند اهداف پنهان دیگری از جمله تلاش برای آشتی و ایجاد توازن بین قدرتهای جدید و قدیم در پاکستان و همچنین ارزیابی نهایی از وضعیت مشرف در ساختار قدرت نیز مورد توجه میباشد.
همه احزاب سیاسی پاکستان در این موضوع اتفاق نظر دارند که باید سیاست های پاکستان در مسیر مبارزه با تروریسم تغییر کند.
این موضوع به ویژه در مورد نحوه برخورد با ناآرامیهای مناطق قبایلی در شمال پاکستان عینیتی بیشتری دارد.
احزاب مردم و شاخه نواز مسلم لیگ به صراحت از مذاکره با جنبش طالبان محلی حمایت کرده و بهطور غیر مستقیم سیاستهای مشت آهنین مشرف در این خصوص را به چالش کشیده اند.
.۴چالشهای اقتصادی
بحرانهای فزاینده اقتصادی بطور قطع دولت گیلانی را در ادامه راه آزار خواهد داد و وی را با چالشهای جدی تر مواجه میکند.
پاکستان با بحرانهای اقتصادی فزایندهای رو به رو است و عبور از هرکدام از آنها،می تواند موضوعات و اهداف مورد نظر دولت ائتلافی را تحت تاثیر قرار دهد.
پاسخ به این سوال که گیلانی تا چه اندازه بتواند از این مسیر سخت و منابع محدود عبور کند تا حدودی مشکل است ،هرچند این مساله میتواند تهدیدی برای دولت نوپای گیلانی باشد.
نتیجه آنکه:
پاکستان هم اکنون بیش از گذشته در سطح بالای قدرت دچار گسست شده و به ساختاری دو قطبی موافق و مخالف شدید تبدیل شده است .
رویارویی گیلانی و مشرف، رویارویی دو تفکر متفاوت است که تحقق آن فضای سیاسی پاکستان را رادیکال تر خواهد کرد.