به گزارش همشهری، طرح انتقال آب خزر به سمنان که از چند ماه قبل با انتقادات جدی مواجه شد کار را به جایی رساند که ۶۰ نفر از استادان دانشگاه و کارشناسان محیطزیست، جامعهشناسی، اقتصاد، کشاورزی، آب و بومشناس کشور از رییسجمهوری خواستند دستور توقفاجرای طرح انتقال آب خزر به سمنان را صادر کند. کارشناسان با مطالعه طرح انتقال آب خزر به سمنان ۶عامل، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، محیطزیست و منابع طبیعی، تعهدات بینالمللی و ارزیابی تطبیقی این طرح را عامل درخواست از رییسجمهوری برای توقف انتقال آب خزر به سمنان و کویر مرکزی اعلام کردند.
در نامه کارشناسان و استادان دانشگاه خطاب به حسن روحانی که انتشار اختصاصی آن در اختیار همشهری قرار گرفت، آمده است: «با توجه به اینکه چندی پیش سخنگوی دولت محترم اعلام کردند که جنابعالی اصراری بر اجرای طرح انتقال آب از دریای خزر به استان سمنان نداشته و بهنظر کارشناسان احترام مینهید، ما امضاکنندگان این نامه، شامل گروهی متخصص دانشگاهی و کنشگر در زمینههای آب، کشاورزی، محیطزیست، منابع طبیعی، اقتصاد، زمینشناسی، جغرافیا، زلزله، جامعهشناسی و...، در مقام شهروندان عادی دغدغهمند حال و آینده ایران که به نهادهای دولتی و بنگاههای اقتصادی بزرگ وابستگی نداریم، دلایل مخالفت خود را با طرح انتقال آب خزر به کویر مرکزی به شرح زیر اعلام میداریم:
دلایل اقتصادی؛ طبق برآوردهای اولیه، صرفنظر از خسارتهای سنگین محیطزیستی، حدود ۲۰هزار میلیارد تومان برای اجرای این طرح لازم است؛ تجربه هم نشان داده که این هزینه چندینبار افزایش خواهد یافت. در شرایط نیمهکاره ماندن صدها طرح در کشور بهعلت کمبود بودجه و بهدلیل مبهم بودن گزارش هزینه-فایده طرح، پایین بودن راندمان مصرف آب در کشاورزی با شیوههایی که اکنون در کشور متداول است، ضرورت جلوگیری از اسراف منابع مالی در شرایط تحریم و به این دلیل که همچنان بیشترین میزان آب مصرفی کشور صرف تولید محصولات پرحجم و نسبتاً کمقیمت میشود و کار ناچیزی در زمینه اشتغال و ثروتآفرینیهای پربازده صورت گرفته، صرف بودجهای چنین عظیم برای انتقال ۲۰۰میلیون مترمکعب آب هیچ توجیهی ندارد.
با یک حساب ساده میتوان دریافت که با ۲۰هزار میلیارد تومان میتوان به هر خانوار سمنانی بیش از یک میلیارد ریال اختصاص داد؛ آیا مدیریت استان نمیتواند با برنامهریزی، این سرمایه عظیم را صرف فراهم ساختن زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری متناسب با اقلیم و استعدادهای بومی استان سمنان کند تا تحولی بزرگ در اقتصاد و رفاه آن منطقه رخ دهد؟ بدیهی است که اگر رفتارها با منابع آب تغییر نکند، عرضه آب بیشتر فقط سبب ادامه روند کنونی و افزایش فساد و بیاعتنایی به ارزش این نعمت خداوندی میشود.
در همین زمینه، جای پرسش است که با توجه به هزینههای سنگینی که صرف سوخت برای پمپاژ این حجم از آب خواهد شد و همچنین درنظر گرفتن هزینههای دائمی برای نگهداری تأسیسات پیچیده نمکزدایی و انتقال، طراحان پروژه چه دلایلی در توجیه آن دارند؟
دلایل امنیتی؛ با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران، با وجود شرایط ناپایدار منطقه و انواع فشارهای خارجی، تاکنون از ثبات و امنیت خوبی برخوردار بوده و حفظ این ثبات خواست همه ایرانیان است، هرگونه اقدامی که به اختلافهای داخلی دامن بزند، عملی ناشایست خواهد بود. مردمان مناطق حاشیه دریای خزر و سمنان از قرنها پیش مراوده و همبستگی عمیقی داشته و مبادلههای اقتصادی و اجتماعی خود را برپایه استعدادهای ۲ منطقه کاملاً متفاوت بهخوبی و برپایه برد - برد تنظیم میکردهاند. اما، طرح انتقال آب از دریای خزر به سبب اینکه تأثیرات بسیار سنگینی بر زیست انسان حاشیه دریای خزر دارد، با واکنش سخت اهالی استانهای شمالی روبهرو است. ضمن آنکه حداکثر یک توسعه ناپایدار با اثرات محلی کمدامنه در مقصد ایجاد خواهد کرد، اما بهعلت ایجاد توهم موجود بودن آب، میتواند اهالی استان سمنان را از اتکا به پتانسیلهای منطقه خود منحرف سازد که این امر مخل امنیت درازمدت اجتماعی آنان خواهد بود. یادآور میشود که بسیاری از امضاکنندگان این نامه، اهل استان سمنان و دیگر مناطق کویری هستند.
از جنبه پدافند غیرعامل هم لازم است توجه داشته باشیم که طرحهای بزرگ انتقال آب، بهویژه چنین طرحی که قرار است با گذر لولههای عظیم از دهها کیلومتر مسیر کوهستانی اجرا شود، آسیبپذیری کشور در برابر حملات تروریستی یا خارجی، بهانهجوییهای کشورهای همسایه و خطرات طبیعی مانند زمینلرزه و رانش زمین را بهشدت افزایش میدهند. دلایل اجتماعی؛ از منظر سیاست داخلی، اجرای طرح انتقال آب خزر با سخنان حضرتعالی در مبارزههای انتخاباتی مبنی بر ضرورت جلوگیری از بیانضباطی مالی، ریختوپاش بودجه و بیتوجهی به مسائل محیطزیستی در دولتهای پیشین مغایرت دارد. این طرح همچنین با سخنان جنابعالی در افتتاحیه «همایش بینالمللی مبارزه با گردوغبار» (تهران ۱۲تا ۱۴تیر ۱۳۹۶) که به عواقب منفی طرحهای سدسازی و انتقال آب اشاره کردید و نیز با سخنان وزیر محترم نیرو در «اجلاس هماندیشی با متخصصان علوم آب و محیطزیست» (پژوهشگاه نیرو، دهم اسفند ۹۶) که ضرورت مدیریت مصرف بهجای عرضه بیشتر آب را یادآور شدند، مغایرت دارد. این دوگانهگوییها، قطعاً سبب تضعیف اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی خواهد شد؛ بهویژه آنکه تشکلهای محیطزیستی و بسیاری از دیگر جریانهای اجتماعی، بهشدت مخالف اجرای این طرح هستند.
دلایل مبتنی بر ارزیابی تطبیقی؛ پژوهشهای پرشمار توسط متخصصان مستقل که در منابع مختلف در دسترس هستند و همچنین گزارشهایی که توسط سازمان بازرسی کل کشور تهیه شده، نشاندهنده این است که بیشتر طرحهای بزرگ سدسازی و انتقال آب فقط به درصد کوچکی از هدفهای اعلام شده اولیه دست یافتهاند یا اصلا به آن هدفها نرسیدهاند. در مقابل، همه این طرحها، اثرات و عواقب سنگین اقتصادی و اجتماعی داشتهاند. در چنین شرایطی ضرورت دارد که کارنامه وزارتخانه مسئول تامین آب که با وجود سرمایهگذاریهای کلان مادی نتوانسته مدیریت شایسته و وضعیت پایداری را برای منابع آب فراهم سازد، مورد بازنگری انتقادی قرار گیرد تا شیوههای پرخطای گذشته به شکل بنیادی اصلاح شود.
بهعنوان فقط یک مثال، به سیلهای اسفند و فروردین گذشته اشاره میکنیم که نشان داد با وجود صدها سد که با صرف دهها میلیارد دلار هزینه ساخته شده و در اسناد اولیه بیشتر آنها «مهار سیل» یکی از توجیهات بوده، آسیبپذیری جوامع محلی در برابر سیل نهتنها کمتر نشده، بلکه بسیار هم افزایش یافته است؛ بهویژه آنکه تغییرات اقلیمی کره زمین و افزایش «شرایط حدی»، سیلها و خشکسالیهای ناگهانی را بیشتر کرده است. یادآور میشود که طرحهای بزرگ انتقال آب دیگری که در جهان اجرا شده (و غالبا انتقال آب شیرین رودخانهها بوده) موجب بروز تغییرات فاجعهبار در سرزمینها شدهاند. در این زمینه، طرحهای انتقال آب در شوروی سابق و چند کشور آفریقایی که موجب خشک شدن دو دریاچه عظیم آرال و چاد شد به نمونههای شاخص در نشان دادن اثر مخرب دستکاریهای بزرگ بشری در زمین بدل شدهاند.
دلایل مربوط به قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی؛ طرح انتقال آب از دریای خزر مصداق بارز تخطی از اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی است که فعالیت اقتصادی همراه با «تخریب غیرقابل جبران محیطزیست» را ممنوع دانسته است. این طرح، همچنین بهعلت آنکه سالانه در حدود تولید یک نیروگاه ۵۰۰مگاواتی برق مصرف خواهد کرد، مغایر با تعهدات ایران در «کنوانسیون تغییرات آبوهوا» مبنی بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. یادآور میشود که ایران، یکی از بالاترین نرخهای انتشار گازهای گلخانهای در جهان را نسبت به تولید ناخالص داخلی دارد.
دلایل مربوط به محیطزیست و منابع طبیعی؛ استدلالهایی که از سوی حامیان طرح عنوان میشود، مانند اینکه در این طرح، فقط ۴۰هکتار جنگل از بین میرود یا سالانه فقط ۲۰۰میلیون مترمکعب آب از دریا برداشت میشود، گذشته از اینکه کوچکسازی ابعاد طرح و تجاهلالعارف نسبت به خطرات کار است، سادهسازی موضوع حیات طبیعی که بر مبنای سیستمهای بسیار پیچیده خلقت عمل میکند هم هست. از آنجا که درک کامل این سیستمها برای انسان در عمل ممکن نیست، ضرورت دارد که هرگونه دستکاری در طبیعت با حداکثر احتیاط ممکن صورت گیرد. شیرینسازی آب در ساحل یک دریاچه یا دریای بسته، اثرات سنگینی بر آبهای کناره که تا حد زیادی مسئول حیات کل پهنه آب است، برجای میگذارد. امروزه دریای خزر گرفتار آلودگی سنگین ناشی از دفع پساب چندهزار روستا و شهر، پساب نیروگاه نکا (که در نزدیکی مکان درنظر گرفته شده برای برداشت آب دریا قرار دارد)، دفع غیراصولی زباله، فعالیتهای نفتی و پرورش ماهی در قفس است.
اضافه کردن پساب دستگاههای آبشیرینکن قطعا اثر تجمعی بر این آلودگیها خواهد داشت. با توجه به بسته بودن دریای کاسپین، افزایش هر مقدار آلودگی، خطر انقراض ماهیان خاویاری، کیلکا ماهیان، ماهی آزاد، و فک خزری را که هم اینک نیز در شرف انقراض هستند، تشدید خواهد کرد و بر فعالیتهای صیادی، اثر منفی زیادی خواهد گذاشت. گسستگی دو بخش جنگل بر اثر عبور خط انتقال نیز موجب برهم ریختن نظم خدادادی رویشگاه در پهنهای به وسعت صدها برابر خط گسست میشود. جنگلهای هیرکانی که بخش سالم آنها وسعتی کمتر از یک درصد خاک ایران دارد، بهعنوان یک میراث ملی و بشری و بهعنوان یک جاذبه گردشگری که نقش اساسی در اقتصاد استانهای شمالی کشور دارد، نیازمند مراقبت کامل است و نه آنکه هر چند وقت یکبار با توجیهاتی مانند ضرورت اشتغالزایی و توسعه، بخشی از آن تخریب شود.
بررسی دقیق گزارش ارزیابی توسط مشاور طرح نشان میدهد که اطلاعات این گزارش غلط است و ابعاد مخرب اجرای طرح بررسی نشده است. همچنین، با توجه به اینکه بخش زیادی از مسیر موردنظر کوهستانی است، یادآور میشود که حساسیت زیستبومی محیطهای کوهستانی بسیار بالاست و این محیطها مستعد رانش و فرسایش هستند. از آنجا که کوهها برای کشور خشک ما از جنبه تولید آب اهمیت بسیار دارند و دستکاری در آنها بهطور معمول موجب تخریبهای شدید و بههم ریختن آبراههها میشود، اجرای چنین پروژه عظیمی با هدف اعلامشده که تأمین آب است، مغایرت دارد.
کارشناسان و استادان دانشگاهها که نامه مخالفت خود با انتقال آب خزر به سمنان را سرگشاده به رئیسجمهوری نوشتهاند در این نامه و خطاب به حسن روحانی، تأکید کردهاند: «حفظ یکپارچگی این سرزمین، نیازمند توجه جدی به آمایش سرزمین و توسعه متناسب با استعدادهای ذاتی هر منطقه است. در کشوری با تنوع اقلیمی و استعدادی، چیدمان توسعه نباید به سوی ایجاد جزیرههای مجزای استانی و فراهم کردن همه امکانات صنعتی، کشاورزی، گردشگری و دانشگاهی در تکتک استانها باشد. شما بهعنوان کسی که سالها دبیر شورایعالی امنیت ملی کشور بودهاید، نیک میدانید که بهترین راه حفظ یکپارچکی کشور، برقرار ساختن پیوندهای فرهنگی و اقتصادی میان مناطق مختلف کشور در عین توجه به تفاوتهای اقلیمی و استعدادهای هر منطقه است. لذا ضرورت دارد که از رقابت ناسالم میان استانها برای بهدست آوردن امکاناتی که توانمندی ذاتی آن را ندارند، جلوگیری شود. طبیعی است با شروع این پروژه، رئیسان جمهوری که در سالهای آینده از استانهای دیگر مدیریت کشور را بهعهده خواهند گرفت، در فشار از سوی هماستانیها مجبور به موافقت با پروژههای مشابه خواهند شد. چنانکه امکان دارد کشورهای همسایه نیز تشویق به دستکاریهای مشابه در دریای خزر شوند. »
نویسندگان نامه سرگشاده به رئیسجمهوری که بیشتر آنها اهل مناطق کویری و حتی خشک کشور هستند در پایان نامه خود خطاب به رئیسجمهوری از حسن روحانی خواستهاند طرح انتقال آب خزر به سمنان را کنار بگذارد. در پایان این نامه آمده است: « خواهشمند است دستور توقف کامل هرگونه عملیات را در ارتباط با طرح انتقال آب از دریای خزر به استان سمنان صادر فرمایید. تردیدی نیست که اجرای این طرح و ادامه دادن شیوههای پیشین مدیریت آب که متأسفانه در لایحه بودجه سال ۱۳۹۹هم مشهود است، نهتنها مشکلات منابع آبی سمنان و دیگر استانها را حل نخواهد کرد بلکه کشور را با معضلهای پیچیدهتری روبهرو خواهد ساخت. » نــــــــام امضاکنندگان نامه سرگشاده به رئیسجمهوری در همشهری آنلاین قابل مشاهده است.
ثمر مرتضوی، عضو هیأت علمی و معاون دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ملایر
حجت میانآبادی، پژوهشگر دیپلماسی آب و استادیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
شهرام شفیعی بانج، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
مهتا بذرافکن، مدرس دانشگاه، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه اجتماعی آب
احمد رحمانی، رئیس انجمن اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
مژگان جمشیدی، کارشناس ارشد محیطزیست، روزنامهنگار
زهرا قلیچیپور، متخصص محیطزیست و عضو هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری
حمید درودیان، استادیار اکولوژی کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لاهیجان
محمود معلمی، استادیار بازنشسته پژوهش در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
مهدی معتق، استاد مرکز علوم تحقیقات زمین دانشگاه لایبنیتز آلمان
حسین آخانی، استاد زیستشناسی دانشگاه تهران
غلامحسین وهابزاده، بومشناس
کاوه فرهادی، عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور و مدرس رشته مدیریت و کارآفرینی
بیژن فرهنگ درهشوری، بومشناس
احمد آلیاسین، پژوهشگر حوزه آب و توسعه پایدار
اویس ترابی، مدرس دانشگاه و متخصص حوزه آب و محیطزیست
محمدحسین ایراننژاد پاریزی، عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه یزد
عطاءالله ابراهیمی، دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه شهرکرد
فرهاد کیمرام، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی
دلاور شهباززاده، عضو هیأت علمی مؤسسۀ تحقیقات علوم شیلاتی
شهرام دادگر، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی
شهلا جمیلی، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی
مسعود مولانا، دبیر شبکه تشکلهای محیطزیست و منابع طبیعی
مسعود برهانی، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
مهدی زارع، مدیر گروه زلزلهشناسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی
حمیدرضا عباسی،عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
پریسا پناهی، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
مهدی فرحپور، دانشیار پژوهش، بازنشسته مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
مجتبی پاکپرور، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
نصرتالله صفاییان، استاد بازنشسته بومشناسی دانشگاه مازندران
عباس محمدی، کنشگر محیطزیست و پژوهشگر حوزه کوهستان
مریم شکری، استاد بازنشسته گیاهشناسی دانشگاه مازندران
احمد ستوده، دانشیار دانشکده محیطزیست دانشگاه یزد
سیدعلیرضا موسوی، استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان
حسین محمودی، عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی
خدیجه گلین مقدم، مدرس دانشگاه فرهنگیان، کنشگر محیطزیست
رضا اخوان، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
انوشیروان شیروانی، دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
غلامرضا امینی رنجبر، عضو هیأت علمی و رئیس پیشین مؤسسه تحقیقات شیلات و آبزیان، و عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب
محمد خسروشاهی، رئیس بخش تحقیقات بیابان در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
رحیم ملکنیا، جنگلشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان
محمد درویش، رئیس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو
حسن روحیپور، دانشیار پژوهش، سردبیر فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات بیابان
کامبیز مشتاق گوهری، عضو هیأت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان، مدیرکل پیشین دفتر طرحهای کالبدی وزارت راه وشهرسازی
عارف اقوامی مقدم، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، نویسنده در حوزۀ مدیریت شهری
سیدآهنگ کوثر، استاد بازنشسته پژوهش آبخوانداری
مهرداد محمدنیا، دانشیار بازنشسته و متخصص خاکشناسی
غلامرضا چابکرو، استاد اقتصاد دانشگاه سلطان قابوس عمان
غلامرضا باژیان، متخصص اکولوژی مرتع
محسن بذرافشان، دانشیار پژوهش و متخصص اصلاح نباتات
ماشاالله حسینی، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
سیدحمید مصباح، پژوهشگر و متخصص آبخیزداری
سیدمرتضی مرتضوی، پژوهشگر و متخصص جنگلشناسی
مظاهر صفدریان، متخصص تغذیه دام
منصور اسفندیاری بیات، مهندس منابع آب
ناصر عبداللهیپناه، متخصص مرتعداری
آرمان بخشی جهرمی، متخصص ترویج کشاورزی، گرایش قوانین آب
اصغر عبدلی، دانشیار جانورشناسی آبزیان، پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهیدبهشتی
علی سرزعیم، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
مرتضی جمالی، دیرنهبومشناس موسسه تحقیقات اکولوژی و تنوع زیستی مدیترانه، فرانسه
نظر شما