به گزارش خبرنگار همشهری آنلاین، رمان پایان رابطه، اثر نویسنده بریتانیایی گراهام گرین، با ترجمه احد علیقلیان، به چاپ سوم رسیده است. این رمان، روایتی است از عشق و نفرت، ایمان و بیایمانی و تعلیق در فضایی میان خیر و شر. پایان رابطه، داستان نویسندهای به نام بندریکس است که در جریان نوشتن آخرین کتابش، به زن و شوهری در همسایگیش نزدیک میشود و در همین حین، درگیر یک ماجرای عشقی پرشور و عجیب میشود. داستان در میانه جنگ جهانی دوم روایت میشود و بعد از یک بمباران هوایی، با فروریختن ساختمانها، دیوار نفاقی میان بندریکس و معشوقهاش بالا میرود. در این میان، نفرت یا تصور نفرت است که داستان را پیش میبرد و برملا شدن اسرار شخصیتهای داستان، تصویری جدید از آنها پیش روی خواننده قرار میدهد.
داستان با نقل قولی از لئون بلوا، نویسنده و روزنامهنگار فرانسوی آغاز میشود: «دل آدمی نهانخانههایی دارد که رخنه رنج به آنها هستی میبخشد.» داستان گرین نیز راوی رنجی است که شخصیتهای اصلی گرفتار آن میشوند. بندریکس، ماجرای بدبختی را که گرفتار آن شده تعریف میکند و در جایی از داستان میگوید احساس بدبختی را بسیار آسانتر از احساس خوشبختی میتوان بیان کرد و هنگام درماندگی است که از وجود خویش آگاه میشویم، هر چند به شکلی خودپسندانه.
- طنز دو نفره عجیب ؛ رمانی که «دایی جان ناپلئون» روسهاست | دوازده صندلی با سانسور جهانیتر شد
- جهان خالق فانتزیهای تاریک کجاست ؛ نگران شلیکها نباشید | رمانهایی از نیل گیمن که سینمایی شدند
پایانه رابطه را از طرف دیگر میتواند روایتگر داستان یک قول دانست. قولی که رابطهها را تحت تاثیر قرار میدهد و رنج را عمیقتر و عشق را دستنیافتنیتر میکند.
گراهام گرین، نویسنده این رمان، در سالهای آغازین قرن بیستم به دنیا آمد و در طول عمر ۸۴ سالهاش شاهد بسیاری از رویدادهای سیاسی این قرن و وقایع تاثیرگذار بر زندگی بشر بود. از این رو در داستانهایش به نوعی روایتگر سرگشتگی انسان در دنیای ناآرامی است که شاهد جنگ جهانی اول و دوم و همچنین انقلابها و تحولات بوده است. گرین، تحصیلکرده آکسفورد بود و در نوجوانی، از روی ملال و افسردگی چند بار اقدام به خودکشی کرد.
- داستان فرار دختر از خانه و جنایت یک مرد ورشکسته
- جاهای تاریک و نوجوانی که خانوادهاش را تکهتکه کرد
- «خون بر برف» رمانی برای روزهای برفی
- معمای قتل یک زن و روایتی بیپرده از جامعه آمریکایی | سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری چطور فارسی شد؟
گرین یک بار جستاری مینویسد درباره ۶ باری که با بازی رولت روسی، سر جان خود قمار کرده بود. او هر ماه، به مدت شش ماه، به جایی دورافتاده در جنگل میرفت، یک تیر در رولوور (ششلول) میانداخت و بعد سر خود را نشانه میگرفت و ماشه را میچکاند. هر شش بار، بخت با او یار بود و از این بازی جان به در برد. او این بازی بر سر جانش را، راهی برای چیره شدن بر ملالی میدانست که گمان میبرد به زودی از پا درش میآورد.
او سالها بعد، بعد از آشنایی با ویوین داریل برونینگ به مذهب کاتولیک درآمد، با این زن ازدواج کرد و تا آخر عمر کاتولیک باقی ماند. از این رو، دیدگاه مذهبی او در دل نوشتههایش آشکار است. در داستان پایان رابطه نیز، ایمان به خدا دغدغهای است که شخصیتها با آن درگیرند و در نهایت به تاثیرگذارترین عنصر در داستان تبدیل میشود. در مطلبی که روزنامه گاردین در ژانویه سال ۲۰۰۰ منتشر کرد، آمده است که گرین با شخصی رابطه پنهانی عاشقانهای داشته و این، برگرفته از نامههایی خصوصی است که از او به جا مانده است. این شخص که نامههایش را با حرف C امضا میکرد، کاترین والستون، همسر هری والستون، ملاک ثروتمند انگلیسی بود.
همسر گرین درباره او میگوید که با روحیهای که داشت و روابط متعددی که در طول ازدواجش برقرار کرده بود، نباید هرگز ازدواج میکرد. گرین عادت داشت در داستانهایش اثراتی از ماجراهای خصوصیش بر جا بگذارد و رمان پایان رابطه نیز الهام گرفته از رابطه او با کاترین والستون است. از پایان رابطه در سال ۱۹۵۵ فیلمی به کارگردانی ادوارد دمیتریک اقتباس شد و در سال ۱۹۹۹ نیز نیل جردن فیلمی بر اساس این رمان کارگردانی کرد.
برای مخاطب فارسی زبان، رمان وزارت ترس و آمریکایی آرام شاید مشهورتر از باقی آثار گرین باشد. علاقمندان به سینمای کلاسیک هم ممکن است فیلم مرد سوم را دیده باشند که از روی رمانی به همین نام اثر گراهام گرین در دهه ۴۰ میلادی توسط کارول رید ساخته شده است.
رمان پایان رابطه را نشر نو منتشر کرده است. پیش از این، پایان رابطه با همین ترجمه توسط انتشارات بنگاه نشر و ترجمه پارسه منتشر شده بود.
نظر شما