اجلاس ۲ روزه سران ناتو هفته گذشته در بخارست پایتخت رومانی، در حالی به پایان رسید که بر خلاف پیشبینی تحلیلگران و کارشناسان، نتوانست سرنوشت این سازمان و آینده را رقم بزند.
سران شرکتکننده به رهبری و هدایت رئیسجمهور فرانسه و صدراعظم آلمان از دعوت ۳ کشور مقدونیه، گرجستان و اوکراین خودداری کردند اما با عضویت ۲ کشور آلبانی و کرواسی موافقت کردند.
دعوت از اعضای جدید به ویژه اوکراین گزینه مورد حمایت آمریکا بود اما اروپای غربی با این گزینه مخالف است. اما چرا آمریکا چنین بر گسترش ناتو به شرق تأکید میکند؟
سخنان بیپرده جورج دبلیو بوش، رئیسجمهوری آمریکا درباره گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) تا مرزهای روسیه و جنوب اروپا و ابراز نگرانی روشن رهبران اروپا از آینده روابط خود با روسیه، باعث شده اختلاف نظر میان اروپا و آمریکا در مورد وظایف ناتو آشکار شود.
در اروپا صحبت از این است که آیا ناتو در پی حفظ امنیت است یا ایجاد نا امنیهای تازه؟همزمان با تشکیل کنفرانس سران ۲۶ کشور عضو ناتو در بخارست، پایتخت رومانی، تردید بیشتر رهبران اروپا درباره انگیزه ایالات متحده از اصرار بر گسترش سریع این پیمان تا مرزهای امنیتی روسیه و نقاط حساس سراسر اروپا رو به افزایش بوده است و نگرانی افکار عمومی را نیز در لحن رسانهها میتوان به خوبی احساس کرد.
بی شک روند استقلال کوزوو آزمایش تازهای در مناسبات روسیه وغرب بوده است. در حالی که اختلافات دو طرف در این زمینه، با توجه به حساسیت وضعیت بالکان، به اعتراض و حملات لفظی محدود شد، هنوز معلوم نیست در ارتباط با دیگر مسائل چه نقشی در آینده این مناسبات بازی کند. یکی از این مسائل گسترش نفوذ ناتو در جهان و بهویژه اقمار اتحاد جماهیر شوروی سابق است.
بهنظر میرسد تلاشهای جورج بوش، رئیسجمهوری آمریکا برای جلب نظر مساعد اعضای پیمان آتلانتیک شمالی جهت موافقت با عضویت ۳ کشور جدید با چالشهایی مواجه است و این مسئله باعث بروز کشمکشهایی درون کشورهای عضو شده و همچنین اختلافات سیاسی داخلی را نیز بهدنبال داشته است.
تنشهای جدید با روسیه و نیز درگیریها درخصوص گروههای اعزامی به افغانستان نشان دهنده وجود شکافهایی در میان اعضای کنونی، مقامات، دیپلماتها و تحلیلگران ناتو است.
همزمان با برگزاری نشست سران ناتو در رومانی و ترغیب کشورهای آلبانی، کرواسی و مقدونیه از سوی واشنگتن جهت پیوستن به ناتو، مخالفت یونان بر سر نام مقدونیه چالشی به چالشهای ناتو اضافه کردهاست.
همچنین در شرایط فعلی نگرانیهای اساسی دیگری نیز تشدید شده که نشات گرفته از عدموجود ثبات سیاسی داخلی در این ۳ کشور است.
حضور ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بهعنوان یکی از ارکان مهم در اجلاس بخارست باعث تشدید نگرانیهای واشنگتن جهت تحقق اهداف خود شده است.
در همین راستا و پیش از برگزاری اجلاس ناتو، بوش وزرای دفاع و امور خارجه خود را برای رایزنی و فرو نشاندن عصبانیت روسیه به مسکو اعزام کرد.
موضوعات مورد بحث این گروه مربوط به طرحهای آمریکا برای ایجاد سیستمهای سپر دفاع ضدموشکی در لهستان و جمهوری چک بود. موضوعی که طرح آن بارها مخالفت صریح و جدی مسکو را بهدنبال داشته است. همچنین به گفته برخی از مقامات در جلسه مذکور مسائلی نظیر توسعه ناتو نیز احتمالا مورد بحث قرار گرفت.
حساسیتهای ایجاد شده بر سر موافقت و یا مخالفت پذیرش دو عضو جدید، عملیاتهای ناتو در افغانستان را به شدت تحت شعاع خود قرار داده و موجب بروز دو دستگی در میان اعضا شده است.
در پی افزایش خشونتها در افغانستان در بالاترین سطح خود پس از سال ۲۰۰۱ – بهدنبال حمله نظامی آمریکا به این کشور – دولت بوش کشورهای عضو ناتو را جهت همکاری بیشتر و اعزام نیروهای جدید به این جبهه تحت فشار قرار میدهد.
آمریکا در حال افزودن ۳۲۰۰ نفربر به همراه ۲۸ هزار سرباز به افغانستان است که از این تعداد نیروی نظامی حدود ۱۵۵۰۰ نفر در مأموریتهای ناتو شرکت داشته و ۱۲۵۰۰ سرباز نیز در عملیاتهای ضدتروریستی تحت فرماندهی آمریکا فعالیت میکنند.
تاکنون از میان هم پیمانان آمریکا، تعداد کمی با واشنگتن همکاری داشتهاند و برخی از آنها نیز با تحمیل خواستهها و شرایط خود نظیر انتخاب محل عملیات و یا مشخص کردن چگونگی شرکت سربازان در انجام مأموریت با این کشور همکاری دارند.
کشور کانادا که حدود ۲ هزار و پانصد سرباز به افغانستان اعزام داشته، تهدید کرده درصورتیکه تعداد حداقل ۱۰۰۰ سرباز برای کمک به برقراری امنیت در منطقه بحران زده و ناامن جنوب افغانستان از جانب هم پیمان دیگری اعزام نشود،
این کشور نسبت به خروج نیروهای خود از خاک افغانستان اقدام خواهد کرد.
ناتو بزرگ میشود
دولت بوش برای رسیدن به هدف خود در وارد کردن این کشورها به ناتو حتی چند روز قبل از برگزاری اجلاس ناتو در بخارست، گزارشهای لازم در رابطه با سنجش میزان ثروت کشور آلبانی (فقیرترین کشور اروپا) و کرواسی و مقدونیه (کشورهایی که در پی فروپاشی یوگسلاوی ظهور کردند) را به کنگره ارائه نکرده بود تا مخالفان پذیرش این کشورها در ناتو نتوانند به این گزارشها استناد کنند.
مقامات دولت آمریکا به موفقیت اجلاس بخارست درخصوص توافق و صدور مجوز لازم برای دعوت از این ۳ کشور به ناتو و افزایش همکاریهای هم پیمانان ناتو در مسئله افغانستان، امیدوار بودند.
گسترش و توسعه ناتو افزایش محبوبیتهای سیاسی را در آمریکا بهدنبال خواهد داشت. در یکی از جلسات کمیته روابط خارجی سنا که اخیرا برگزار شد، کلیه قانونگذاران و یا مقامات رسمی درخصوص دعوت ناتو از این ۳ کشور اروپایی، نظر مساعدی داشتند.
اما حتی در میان طرفداران این اقدام نیز نگرانیهایی به ویژه درخصوص ماموریت ناتو در افغانستان وجود دارد.
نگرانی از گسترش ناتو
سناتور جوزف بیدن، رئیس جناح دمکرات در کنگره در این باره میگوید: بسیاری نگرانند که ما آنقدر این پیمان را بزرگ کنیم که نتوانیم عملکردی داشته باشیم. یک دلیل که میتواند موجب دشواری و سخت شدن وضعیت این پیمان شود این است که اعضای آن بهصورت یک سویه و موافق عمل کنند.
به این معنا که یک کشور در شرایطی که آن را ضروری تشخیصداد، بتواند از ادامه یک فعالیت جلوگیری کند. مسئلهای که در مورد یونان (که از سال ۱۹۵۲ به عضویت ناتو درآمده) و مقدونیه وجود دارد. از سال ۱۹۹۱ که مقدونیه رسماً اعلام استقلال کرده است، کشور یونان شدیداً نسبت به اطلاق نام جمهوری مقدونیه اعتراض دارد.
پروتکلهای پیمان ناتو بسیار پیچیده شدهاند و اعمال خواستههای هرکدام از هم پیمانان در منطقه جنگی افغانستان (انتخاب مکان و چگونگی هدایت عملیاتهای نظامی) موجب شده که شاهد وضعیت سیاسی ناپایداری در این کشور باشیم.
با توجه به اوضاع داخلی این کشور بحران زده، در ادبیات سیاسی وضعیت فعلی افغانستان، شرایط هشدار دهنده تلقی میشود. برخی تحلیلگران علوم سیاسی معتقد هستند که اختلاف نظرهایی که درخصوص چگونگی انجام ماموریت امنیتی در افغانستان بروز کرده نشان دهنده این مهم است که ثبات لازم در پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو وجود ندارد.
در گزارش اخیر شورای آتلانتیک آمریکا – که یک سازمان غیردولتی بوده و با هدف افزایش روابط بین آمریکای شمالی و اروپا فعالیت میکند – آمده است: «اشتباه نکنید؛ ناتو در افغانستان پیروز نشد.»
شگفتانگیزتر از آن اینکه در رأس فهرست تهیهکنندگان این گزارش، ژنرال جیمز ال جونز قرار داشت که بهعنوان فرمانده ارشد ارتش تا سال 2006 توسط ناتو به خدمت گرفته شده بود.
استنلی کوبر، محقق مؤسسه طرفدار آزادی کاتو در واشنگتن که مطالب بسیار زیادی درخصوص ناتو نوشته است، میگوید: پیمان ناتو بدون در نظر گرفتن مسائل و مشکلاتی که بهویژه در افغانستان وجود دارد، تنها به گسترش و توسعه اعضای خود میاندیشد.
مقامات دولت آمریکا نیز درخصوص این مسئله با هم اختلاف نظر دارند. آنها در مورد اینکه توسعه پیمان ناتو و تقسیم عملیاتها در افغانستان باعث ثبات در ناتو و پیشرفت امنیت جهانی خواهد شد، با یکدیگر بحث وگفتوگو میکنند.
یک مقام ارشد آمریکایی در این مورد میگوید، تمایل آلبانی، کرواسی و مقدونیه برای اعزام سربازان خود به افغانستان و عراق باعث حمایت بوش از این کشورها برای عضویت در ناتو شده است.
همچنین یکی از مقامات دولتی دیگر آمریکا میگوید، آلبانی از میان ۱۸۰ کشور جهان رتبه ۱۰۵ را در میان فهرست کشورهای دارای فساد بینالمللی دارد. کرواسی و مقدونیه نیز در این رده بندی بهترتیب دارای رتبههای ۶۵ و ۸۴ هستند.
جفری دی مک کازلند، سرهنگ بازنشسته ارتش و استاد قوانین بینالملل و دیپلماسی در دانشکده حقوق پنسیلوانیا درباره توسعه ناتو در آینده این سازمان میگوید، استفاده از ناتو بهمنظور پیشبرد اهداف سیاسی، خطر از دست رفتن جایگاه و فلسفه وجودی ناتو در دفاع مقابل تهدیدات خارجی را تقویت میکند.
وی اضافه کرد: در پایان سؤالی که هرکدام از اعضای ناتو باید پاسخی برای آن ارائه کنند این است که آیا این کشورها تامینکنندگان امنیت هستند یا مشتریان آن؟
استفاده از ناتوبهمنظور پیشبرد اهداف سیاسی خطر از دست رفتن جایگاه و فلسفه وجودی ناتو درمقابل تهدیدات خارجی را تقویت میکند
مخالفت اروپای غربی با توسعه پر شتاب ناتو
تلاش آمریکا برای وارد کردن ۳ کشور اوکراین، مقدونیه و گرجستان به ناتو با مخالفت فرانسه و آلمان ناکام ماند. اروپای غربی از گسترش پر شتاب پیمان آتلانتیک به سوی شرق نگران است.
نیکولای سارکوزی و آنگلا مرکل، رهبران فرانسه و آلمان به صراحت با بوش در این زمینه مخالفت کردند.
در طول دوران ریاست جمهوی بوش، تعداد ۷ کشور به اعضای پیمان آتلانتیک شمالی – ناتو افزوده شد که این کشورها شامل: بلغارستان، رومانی، اسلوواکی، اسلوونی، لیتوانی، لتونی و استونی هستند. به این ترتیب مجموع هم پیمانان ناتو به ۲۶ کشور رسید.
براساس گفته مقامات و دیپلماتها، دولت بوش تلاشهای زیادی برای پیوستن آلبانی، کرواسی و مقدونیه به ناتو انجام میدهد و در همین راستا ضربالاجل غیرمعمول ۶ ماههای به این کشورها داده شده تا در این فرصت محدود اصلاحات سیاسی و قانونی لازم را در کشور پیادهسازی کنند.
نیویورک تایمز
۳ آوریل ۲۰۰۸