دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۷ - ۰۳:۵۲
۰ نفر

ابراهیم متقی: برگزاری اجلاسیه سوچی را می‌توان آخرین دیدار پوتین و بوش در چارچوب رهبران سیاسی ۲ قدرت بزرگ جهانی دانست.

هرچند این اجلاسیه با روندهای مذاکراتی دوران جنگ سرد تفاوت‌هایی دارد اما می‌توان این موضوع را مورد تأکید قرار داد که روسیه اگرچه نمی‌تواند نقش نیروی موازنه‌دهنده در سیاست بین‌الملل را ایفا کند اما از قابلیت‌های لازم برای چالشگری در برابر سیاست‌های مبتنی بر یکجانبه‌گرایی آمریکا برخوردار است.

هم‌اکنون آمریکایی‌ها چالش از درون را پذیرفته‌اند درحالی‌که تلاش‌های خود را برای تثبیت موقعیت آن کشور در سیاست بین‌الملل ادامه می‌دهند. نشانه‌های چنین روندی را می‌توان در کنفرانس بخارست مورد توجه قرار داد. در این ارتباط، کشورهای اروپایی کهن و روسیه توانستند از افزایش جدال‌های بین‌المللی و بدبینی‌های امنیتی بازیگران مؤثر در سیاست بین‌الملل نسبت به یکدیگر جلوگیری به‌عمل آورند.

در روند برگزاری اجلاسیه سوچی، موضوعات مختلفی مورد توجه رهبران روسیه و آمریکا قرار گرفته است.

روس‌ها احساس می‌کنند که موقعیت خود را بیش از گذشته از دست داده‌اند. به عبارت دیگر، آنان شاهد الحاق کرواسی و آلبانی به پیمان ناتو بوده و این امر نشان می‌دهد که سیاست درهای باز ناتو منجر به افزایش تهدیدات امنیتی علیه روسیه شده است.

سنت تاریخی کشورهای اروپایی در حمایت از موازنه‌گرایی منطقه‌ای قرار داشته است. بنابراین آنان اعمال فشارهای فزاینده امنیتی علیه روسیه را برای امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی مطلوب نمی‌دانند.

در روند برگزاری اجلاسیه بخارست، برخی از اهداف امنیتی آمریکا تحقق یافت؛ نه‌تنها کرواسی و آلبانی به‌عنوان اعضای جدید پیمان آتلانتیک شمالی پذیرفته شدند بلکه می‌توان شواهدی را ملاحظه کرد که آمریکا تلاش خود را برای ورود به حوزه امنیتی «خارج نزدیک» (Near abroad) سازماندهی کرده است. چنین واژه‌ای را می‌توان انعکاس اراده آمریکا برای نقض اهداف امنیتی روسیه دانست.

مقامات روسیه طی سال‌های دهه ۱۹۹۰ به بعد، همواره بر ضرورت حفظ منافع امنیتی و استراتژیک خود در حوزه خارج نزدیک تأکید داشته‌اند. شواهد نشان می‌دهد که آمریکا در دهه ۱۹۹۰، تلاش کرد تا موقعیت خود را در اروپای شرقی تثبیت کند.

این امر ۱۸ سال طول کشید تا  زمینه‌های تثبیت موقعیت آمریکا در اروپای شرقی ایجاد شود.آنچه آمریکایی‌ها از طریق گسترش ناتو به حوزه شرق مورد پیگیری قرار داده‌اند، بیانگر ماهیت قدرت است. هیچ‌گاه قدرت در فضای تردید و انفعال قرار نمی‌گیرد.

اقداماتی که براساس قدرت به مرحله اجرا درمی‌آید، ماهیت مصالحه‌گرایانه دارد. موضوعاتی که توسط آمریکا یا کشورهای اروپای شرقی مطرح می‌شود، در پروسه زمانی طولانی‌مدت پیگیری خواهد شد. به همین دلیل است که عدم پذیرش اوکراین و گرجستان به پیمان ناتو را نمی‌توان به مفهوم رخنه آمریکا به حوزه خارج نزدیک دانست.

در اجلاسیه بخارست آمریکایی‌ها به نتایج مطلوبی نیز دست یافتند. تصویب ناتو برای استقرار پایگاه سپر دفاع موشکی در جمهوری چک را می‌توان موفقیت بزرگی برای آمریکا دانست.

هم‌اکنون بوش تلاش می‌کند تا پوتین را به پذیرش چنین واقعیتی وادار سازد. طبعا آمریکایی‌ها از آمادگی لازم برای اعطای امتیازات محدود به روسیه برخوردارند.

مقامات روسیه بر این اعتقادند که از طریق مصالحه با آمریکا به نتایج و موفقیت‌های بیشتری نائل خواهند شد. به همین دلیل است که در برابر بسیاری از درخواست‌های آمریکا به مصالحه و موازنه تن می‌دهند.

از جمله این موارد می‌توان به سیاست‌های دوگانه آنان درمورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران اشاره کرد. شواهد نشان می‌دهد که ضرورت‌های راهبردی روسیه، این کشور را به مصالحه با آمریکا در برخورد با ایران وادار می‌سازد.

کد خبر 47931

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز