ولی باید دید این عرصه هنری پرسابقه، امروز در چه جایگاهی است و چه شان و منزلتی دارد؟ متأسفانه وضعیت عکاسی اکنون چندان خوب نیست؛ از این نظر که نهادهای مسئول در زمینه عکاسی، مدتهاست هیچ اقدام منظم و مستمری در این باره انجام نداده اند و تلاش آنها عمدتاً به برگزاری مسابقات محدود شده است.
در چندسال اخیر مسابقهها و جشنوارههای عکاسی زیادی برگزار شده ولی در بیشتر موارد، بیحاصل رها شده است. حتی همین مسابقات عکاسی مانند دیگر حوزههای هنر در کشورمان مانند سینما، تئاتر یا موسیقی صاحب جشنواره رسمی و مستقل نیستند که دورقمی شده باشد و مثلا صاحب بیست و چندمین جشنواره عکاسی باشیم. این مسئله بهخاطر نداشتن برنامه ریزی درست در مراکز و ادارات و مؤسسات دولتی مرتبط با عکاسی است.
موفقیت عکاسی در داخل و خارج از کشور و فروش آثار در حراجیها هم به سیاست گالری داران بازمی گردد و بخش دولتی هیچ تاثیری در آن ندارد. خوشبختانه سال گذشته پس از سالها در ایران اتفاق خوبی پیش آمد ؛ اکسپوی عکسی گذاشته شد که فروش خوبی هم داشت، امید وارم این روند در سال آتی هم ادامه پیدا کند.
بخش دولتی هم برای ورود به این عرصه میتواند همان بحث قدیمی نیم درصد بودجه را دوباره ادامه دهد و نسبت به خرید عکسهای مناسب اقدام کند. برای یک اداره برازنده است که در محیط اداری اش از عکسهای خوب استفاده کند.وزارت نفت چند هفته دیگر جشنواره عکسی در ماهشهر با عنوان جشنواره عکس ماهشهر برگزار میکند که امسال ششمین دوره آن خواهد بود.هزینه برگزاری این جشنواره را پتروشیمی ماهشهر بر عهده دارد اما نه پتروشیمی و نه وزارت نفت در امر خرید عکس اقدامی نمیکنند، چراکه برنامه ریزی خاصی برای این کار وجود ندارد.
برگزاری جشنواره به شکل مقطعی، تاثیری ناچیز بر جریان عکاسی دارد و بیشتر جنبه تبلیغاتی و مطبوعاتی دارد اما به شکل دراز مدت و سازنده برای عکاسی، کارایی ندارد.در خصوص انجمنهای مرتبط با عکاسی هم دو نگاه کلی وجود دارد. یکی آنکه آیا اصولاً این انجمنها کارکردهای اقتصادی و مالی برای اعضایشان دارند ؟ عکاسی، حرفهای هزینه بر است؛ اگر انجمنهای مختلف که به صورت خودجوش پا به عرصه میگذارند از عکاسان حمایت اقتصادی نکنند هیچ ارزش و کاربردی نخواهند داشت.
با این رویکرد حتی اگر تعدادشان به 15 یا 20 گروه هم برسد، هیچ اتفاق رو به جلویی برای عکاسی رخ نمیدهد.مسئله دوم و مهمتر این است که دیگران هم باید برای حقوقی که وزارت کار یا وزارت کشور برای این انجمنها طبق قانون و اساسنامه مصوبشان به رسمیت میشناسد، ارزش قائل شوند. اگر انجمنی نسبت به حقوق اعضایش از نهاد مشخصی اعاده حیثیت کرد، آن نهاد باید پاسخگو باشد و حق عکاسان را به آنها بازگرداند. به عبارت دیگر این انجمنها باید قدرت اجرایی داشته باشند ولی متأسفانه این اتفاق اکنون رخ نمیدهد و این ضعف بزرگ انجمنهای عکاسی ماست